امام(ره) سریال «اوشین» را دوست داشتند/ شش قسمت از سریال «امام علی» حذف شد/ واقعیت «اوشین» چیزی نبود که ما نشان دادیم، حذفیات زیادی داشت

امام(ره) سریال «اوشین» را دوست داشتند/ شش تکه از سریال «امام علی» حذف شد/ حقیقت «اوشین» چیزی نبوده است که ما نشان دادیم، حذفیات بسیاری داشت_آینده


به گزارش آینده

در مصاحبه‌ای که با محمد هاشمی، مدیر اسبق صداوسیما، انجام شد، به ابعاد گوناگون چالش‌هایی که بعد از انقلاب اسلامی در عرصه هنری و فرهنگی به اختصاصی در صداوسیما با آن روبه رو بودند، پرداخته شد. هاشمی در قسمت اول این او مباحثه درمورد ابتدای دوره مدیریت خود در سازمان سخن بگویید کرد و در قسمت دوم این گفتگو به مسائلی همانند چگونگی تعامل با هنرمندان بعد از انقلاب، محدودیت‌های فرهنگی و فشارهای سیاسی که در این دوران وجود داشت، پرداخت.

هاشمی توضیح می‌دهد که بخشی از هنرمندان به دلایل گوناگون همانند باورهای سیاسی یا اعتقادی از همکاری با صداوسیما خودداری کردند. برخی از آن‌ها نگرانی داشتند که آینده جمهوری اسلامی پایدار نباشد و برخی دیگر نیز تمایل داشتند مسیر جدا گانه خود را جستوجو کنند. این در حالی می بود که امام خمینی (ره) به طور مداوم حمایتخود را از برخی آثار هنری همانند سریال‌های «رعنا» و «کوچک جنگلی» اظهار کردند.

از دیگر موضوعات نقل شده در مصاحبه، او گفت و گو‌هایی است که در آن زمان برای برقراری نظم و انسجام در صداوسیما صورت می‌گرفت. هاشمی به مدیریت منبع های انسانی در شرایط جنگی اشاره کرده و می‌گوید که برای جلوگیری از وابستگی به منبع های خارجی، تلاش کردند نیروهای داخلی را برای تشکیل محتوا فراهم کنند. به علاوه، با وجود چالش‌هایی که برخی از هنرمندان داشتند، آنها تلاش کردند برنامه‌سازی را متوقف نکنند.

هاشمی این چنین از ازمایش ها خود در زمان‌های حساس در صداوسیما می‌گوید. یکی از این ازمایش ها، ماجرای سریال «اوشین» است که در آن زمان دستخوش تغییرات بسیاری در محتوای آن شد. هاشمی به این مسئله اشاره دارد که این تغییرات به علت انتظارات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران در آن دوره انجام شد و حتی ژاپنی‌ها نیز از این تغییرات شگفتی کرده بودند، یقیناً حواشی این سریال چندان هم کم نبوده است، برای مثال در همان سال‌ها در مصاحبه‌ای رادیویی، دختری اوشین را الگوی زنان می‌داند و این ماجرا پرحاشیه می‌شود، در همان سال‌ها این قضیه نقل می‌شود که مدیران زمان که این مصاحبه را پخش کردند در زندان به سر می‌برند اما این مدیر تلویزیون اصل ماجرا را به طوری دیگر روایت می‌کند و امام خمینی (ره) داخل ماجرا می‌شود و با فهمیدن شرایط، دستور عفو عوامل برنامه را صادر کرده و از آنان حمایتمی‌کند.

در ادامه می‌توانید قسمت دوم مصاحبه با محمد هاشمی را بخوانید.

چرا سپس از انقلاب نتوانستیم تعداد بسیاری از هنرمندان را نگه داری کنیم؟ چرا فقط تعداد محدودی باقی ماندند؟

 این قضیه چند بُعد داشت. اول این که برخی از هنرمندان خودشان نمی‌خواستند با ما کار کنند. برخی از آنها نگاه سیاسی داشتند و می‌انها گفتند ما نمی‌خواهیم داخل همکاری با جمهوری اسلامی شویم. می‌انها گفتند شما یک روز هستید، یک روز نیستید، ولی ما باید پاسخگوی آینده باشیم. برخی هم مشکل اعتقادی نداشتند، اما می‌خواستند مسیر جدا گانه خودشان را بروند.

از طرفی، جریان‌های مذهبی و گروه‌های فکری چپ و ملی‌گرا هم تأثیر داشتند. برخی از آنها نمی‌خواستند همکاری کنند، برخی هم با فشارها و انتقادهایی که می بود، کنار رفتند. در حوزه موسیقی، عکس و حتی دیالوگ‌ها، این حساسیت‌ها وجود داشت؛ برای مثالً سریال «پاییز صحرا» با این که سریال زیاد خوبی می بود، زیاد به آن دعوا کردند، اما امام (ره) از آن تاثییر به طور جدا گانه تشکر کردند. یا چند سریال دیگر که امام مشخصاً ۷ تا ۸ تای آنها را قبول کرده بودند.

برای مثالً چه سریال‌هایی؟

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

سریال‌هایی همانند «رعنا»، «کوچک جنگلی»، «سلطان شبان» و زیاد مورد پسند ایشان بودند.

شما اشاره کردید که برخی از هنرمندان حاضر نبودند با صداوسیما همکاری کنند. آیا برای دارید که چه افرادی به‌صراحت انها گفتند که مایل به کار نیستند؟

بله، مواردی می بود. برخی‌ها واقعاً تمایلی نداشتند. هنرمندانی بودند که می‌انها گفتند حاضر نیستند داخل عرصه سیاسی شوند یا فکر می‌کردند همکاری با صداوسیما به ضررشان خواهد می بود. ما هم به هر حال، مسیر خودمان را می‌رفتیم و برنامه‌سازی متوقف نشد.

 راستش وجود ذهن ندارم که دقیقاً چه افرادی بودند، اما به‌طور کلی، برخی‌ها حاضر نبودند داخل همکاری شوند. ما در صداوسیما ۱۵ تا ۱۶ گروه برنامه‌ساز داشتیم که هرکدام به تهیه‌کننده، کارگردان، دوبلور و عوامل گوناگون نیاز داشتند. اما برخی هنرمندان به هر دلیلی نمی‌خواستند همراه شوند.

در آن دوران، با دقت به شرایط جنگ، فراهم نیرو برای برنامه‌سازی چطور مدیریت می‌شد؟

ما معتقد بودیم که باید به‌اندازه آنتن نیرو داشته باشیم تا برنامه‌ها بدون مشکل تشکیل شوند. نمی‌خواستیم ناچار شویم برای هر کار، به بیرون خواست بدهیم. به همین علت، هم در حوزه تهیه‌کنندگی، هم کارگردانی و هم دوبله، تلاش می‌کردیم نیروهای کافی در اختیار صداوسیما باشند. در رادیو کمتر مشکل داشتیم، حتی از تلویزیون هم نیرومندتر می بود، مخصوصاً در جبهه‌ها که رادیو نقش مهمی داشت. رادیو جبهه یکی از رسانه‌های محبوب رزمندگان و خانواده‌هایشان می بود.

در آن زمان، صداوسیما نزدیک به ۲۰ تا ۲۱ مرکز استانی داشت، همانند اصفهان، رشت، مازندران، کرمان و دیگر استان‌ها. این مراکز، تلویزیون محلی خودشان را داشتند، برنامه تشکیل و پخش می‌کردند، یقیناً تحت نظارت صداوسیما. برخی عوامل تشکیل ترجیح می‌دادند در استان‌ها کار کنند، چرا که زندگی در آنجا راحت‌تر می بود و احتمالا سخت‌گیری‌های کمتری هم وجود داشت.

عده بسیاری اعتقاد دارند که سپس از انقلاب، صداوسیما سیاستی در پیش گرفت که علتشد تعداد بسیاری از هنرمندان قبل از انقلاب کنار گذاشته شوند. آیا شما این نوشته را قبول می‌کنید؟

نه، ما ضد فردی نبودیم. سیاست ما بر پایه نظر امام این می بود که هنرمندان را جذب کنیم، اما همیشه تصمیم با ما نبوده است. برخی شرایطی داشتند که مقدور نبوده است. برای مثالً علی حاتمی شرطی گذاشت که ما نمی‌توانستیم بپذیریم. او فکر می‌کرد که این انقلاب پایدار نیست و زیاد با غرور می‌او گفت که باید کار او را آن‌طور که خودش می‌خواهد، بسازد.

این نوع برخوردها را داشتیم. یقیناً ما یک چارچوب داشتیم. در خود صداوسیما، نه در صفحه تلویزیون، بلکه در محوطه، برخی کارمندان غیرمسلمان همانند ارمنی‌ها، آشوری‌ها و مسیحیان از من می‌پرسیدند که چرا باید حجاب داشته باشند. من به آنها گفتم: شما سوار هواپیما شده‌اید؟ انها گفتند بله. گفتم خب، مهمانداران هواپیما لباس فرم دارند، در بیمارستان پرستاران لباس مشخصی دارند. اینجا هم یک محیط کاری است و لباس فرم خودش را دارد. این استدلال برایشان قابل قبول می بود.

آیا آقایان هم این چنین چالش‌هایی داشتند؟

برخی به علت مدل مو یا سبک پوشش‌شان دچار مشکل می‌شدند. برای مثالً یکی از همکاران ما موهای زیاد بلندی داشت و آن زمان بسیجی‌ها در خیابان اگر این چنین مدل مویی می‌دیدند، برخورد می‌کردند. او برای این که مشکل اشکار نکند، ته تاکسی می‌خوابید و سپس از کار برمی‌گشت خانه. حتی یک بار از یکی از همکاران پرسیده می بود که ساعت کار بسیجی‌ها کی همه می‌شود؟ (با خنده).

سریال «پاییز صحرا» با این که سریال زیاد خوبی می بود، زیاد به آن دعوا کردند، اما امام (ره) از آن تاثییر به طور جدا گانه تشکر کردند

یکی از مسائل نقل‌شده درمورد سریال «کوچک جنگلی» تحول کارگردان می بود. روایت‌های مختلفی درمورد کنار رفتن ناصر تقوایی وجود داشت، آیا شما در جریان این اتفاق بودید آقای تقوایی از قبل انبار تجهیزات و وسایل ملزوم را آماده کرده می بود و مشغول کار می بود، اما به نظر می‌رسد که یک جریانی نمی‌خواست او کار را همه کند،  آن زمان پروژه تقریباً تعطیل می بود. اصل ماجرا چیست؟

ناصر تقوایی نمی‌توانست کار را همه کند. خودش هم می‌دانست.

اما او توانایی دایی جان ناپلئون را داشت، سپس آن ماجرا ناخدا خورشید را ساخت 

بله «ناخدا خورشید» را ساخت. ولی کوچک جنگلی را نمی‌توانست جمع کند. با آن که توانایی دایی جان ناپلئون را داشت، ولی سریال کوچک جنگلی کار سنگین‌تری می بود.

بعد به نظر شما مشکلش این می بود که نمی‌توانست این سریال را همه کند؟

بله، مشکلش این می بود. ما هم از برخی کارهایش منفعت گیری کردیم، برای مثالً برای سالگرد امیرکبیر. برنامه‌ای نداشتیم، صحنه‌هایی از «سلطان صاحبقران» علی حاتمی و «دایی جان ناپلئون» ناصر تقوایی صحنه‌هایی را برداشتیم و کنار هم گذاشتیم. یک صحنه هم در آن می بود که زن امیرکبیر هنگامی خبر مرگ امیرکبیر را می‌آورند، گریه می‌کند و اشک روی صورتش می‌غلتد.

دوربین هم زیاد زوم کرده می بود و صحنه تأثیرگذاری شده می بود. امام به من انها گفتند: زن امیرکبیر کی این‌جوری بوده که شما این‌طور نشانش دادید؟ (با خنده) این نوع مسائل را داشتیم.

برخی از فیلم‌ها در آن زمان توقیف می‌شدند، همانند «باشو، غریبه‌ی کوچک» ساخته‌ بهرام بیضایی. اما صداوسیما فیلم‌های توقیفی را پخش می‌کرد، چطور این تعامل را رقم می‌زدید؟

ما برخی از فیلم‌های توقیفی را پخش می‌کردیم. اما یک اختلاف اساسی با وزارت ارشاد داشتیم. ارشاد مسئولیت مهم هنرمندان و کارگردان‌ها را داشت و اگر فردی را به هر دلیلی ممنوع کرده بودند، هنگامی ما از او منفعت گیری می‌کردیم، شاکی می‌شدند. ولی راستش را بخواهید، من زیاد به سخن ارشاد گوش نمی‌کردم. ما تشخیص خودمان را داشتیم و ملاک ما نظر امام می بود. اگر امام عیب می‌گرفتند، ما اصلاح می‌کردیم.

موردی پیش آمده می بود که امام مستقیماً به شما تذکر دهند؟

بله، یک‌بار که رفتم خدمت امام، سپس از سلام و احوالپرسی، ایشان با لحنی نیمه‌عصبانی انها گفتند: اگر خلاف شرعی ببینم، اظهار می‌کنم! جا خوردم، ولی گفتم: این یعنی ما تا اکنون خلاف شرعی نداشتیم که شما چیزی نگفتید! (با خنده).

در رابطه حق پخش فیلم‌های خارجی، تلویزیون آیا به صاحبان آثار پول پرداخت می‌شد؟

ما تا هفت دقیقه پخش فیلم خارجی را مجاز می‌دانستیم، اما اگر زیاد تر از آن می بود، باید حق پخش یا رُیالتی پرداخت می‌کردیم. یقیناً ممکن می بود مبلغی که ما می‌دادیم کمتر از چیزی باشد که آن‌ها انتظار داشتند، ولی هیچ‌زمان نمی‌خواستیم حق فردی ضایع شود.

درمورد سریال‌های خارجی همانند «پزشک دهکده» یا  «اوشین»، که زیاد هم محبوب بودند، حق پخش پرداخت شد؟

بله، ما برای این سریال‌ها حق پخش پرداخت کردیم. اما اوشین را که آوردیم، تحول دادیم!

اوشین» را تحول دادیم. ژاپنی‌ها هنگامی آمدند که حالت پخش را ببینند، فهمید شدند ما برخی صحنه‌ها را تحول داده‌ایم. ماجرا این می بود که می‌خواستیم شخصیت اوشین را زیاد تر به‌گفتن یک زن تلاشگر و مقاوم نشان بدهیم، نه فقطً آن‌طور که در نسخه مهم می بود، چون حقیقت زیاد متفاوت می بود

درمورد سریال «اوشین» شنیده‌ایم که تغییرات بسیاری در آن انجام شد. ماجرا از چه قرار می بود؟

بله، «اوشین» را تحول دادیم. ژاپنی‌ها هنگامی آمدند که حالت پخش را ببینند، فهمید شدند ما برخی صحنه‌ها را تحول داده‌ایم. ماجرا این می بود که می‌خواستیم شخصیت اوشین را زیاد تر به‌گفتن یک زن تلاشگر و مقاوم نشان بدهیم، نه فقطً آن‌طور که در نسخه مهم می بود، چون حقیقت زیاد متفاوت می بود. این تغییرات در حدی می بود که هنگامی ژاپنی‌ها دیدند، شگفتی کردند. حتی ما به این نتیجه رسیده بودیم که اکنون که این‌قدر تحول داده‌ایم، ژاپنی‌ها باید به ما پول بدهند، نه ما به آن‌ها! (با خنده).

برای خرید سریال اوشین چه مقدار هزینه شد؟

مبلغ دقیقش یادم نیست، اما یک مبلغی پرداخت کردیم. طبق معمولً برای خرید فیلم و سریال، ما تیم‌هایی را می‌فرستادیم کشورهای گوناگون. برای مثالً آقای محمد بهشتی که مدیر ما می بود، یا مدیران شبکه‌ها، همراه بچه‌ها می‌رفتند و فیلم و سریال می‌خریدند.

امام در جریان تغییراتی که روی اوشین اعمال شده می بود، قرار داشتند؟

بله، امام در جریان بودند و موافق هم بودند. اما یکی از ائمه جمعه، امام‌جمعه رشت، در نماز جمعه مخالفت کرد و او گفت که این سریال مناسب نیست. من رفتم خدمت امام و نوشته را نقل کردم. امام فرمودند: نه، آموزنده است. و ما هم به همین علت پخش را ادامه دادیم. ایشان هم این سرریال را دوست داشتند.

امام(ره) سریال «اوشین» را دوست داشتند/ شش قسمت از سریال «امام علی» حذف شد/ واقعیت «اوشین» چیزی نبود که ما نشان دادیم، حذفیات زیادی داشت

در مورد ماجرای برنامه رادیویی که در آن دختری او گفت اوشین الگوی اوست، چه اتفاقی افتاد؟ آیا عوامل اخراج و زندانی شدند؟

این ماجرا در یکی از برنامه‌های زنده رادیو رقم خورد. برنامه‌ای به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) در حال پخش می بود و از یک دختر خانم سوال کردند: الگوی شما کیست؟ او جواب داد: اوشین! هنگامی پرسیدند که حضرت زهرا (س) نیست؟ او گفت: حضرت زهرا زیاد خوب می باشند، ولی متعلق به هزار سال قبل‌اند، اوشین برای زمان حال است.

این برنامه به‌صورت زنده پخش شد و عده‌ای آن را توهین برداشت کردند. به امام گزارش دادند و ایشان خواستند که نوار برنامه بازدید شود. امام دستور دادند که نوار را بدهیم به آقای [سیدضیاالدین]میرعماد، رئیس دادگستری تهران تا ببیند آیا واقعاً توهینی شده یا نه. ایشان هم بازدید کردند و انها گفتند که اگر تصمیم توهین ثابت شود، حکم اعدام دارد، اما اگر سوءتفاهم بوده، مجازات متفاوت خواهد می بود.

آقای میرعماد از ما نوار خواست، ما هم فرستادیم. شش نفر از دست‌اندرکاران برنامه را که شامل تهیه‌کننده، کارگردان و عوامل دیگر بودند، احضار کردند و در دفتر ایشان، در میدان ارگ، از آن‌ها بازجویی شد. در نهایت، احکام مختلفی صادر شد؛ برخی انفصال از خدمت گرفتند، برخی هم حکم پنج سال زندان.

سرنوشت آن‌ها چه شد، آیا آن افراد به زندان رفتند؟

من همان روز در جلسه دولت بودم که زنگ زدند و انها گفتند: احکام صادر شده و این بچه‌ها را می‌خواهیم به زندان بفرستیم. من بلافاصله با آقای میرعماد تماس گرفتم و گفتم: فعلاً آن‌ها را زندان نبرید و بگذارید در اتاق خودم بمانند، تا من برسم. آن روز جلسه دولت داشتیم و طول کشید هنگامی جلسه دولت همه شد، باز زنگ زدم، ایشان او گفت زیاد چشم به راه ماندیم من دارم می‌روم و این‌ها را هم به دفتر زندان می‌فرستم.

من هم سریع خودم را رساندم و با رئیس زندان سخن بگویید کردم. گفتم: این بچه‌ها را پیش خودتان نگه دارید، من فردا می‌آیم. سپس از آن، رفتم خدمت امام و یک نامه نوشتم که: اگر فردی تقصیر کار است، من هستم، نه این بچه‌ها. اگر آن‌ها مجازات شوند، دیگر اداره کردن رادیو و تلویزیون ممکن نیست، چون همه از کار کردن خواهند ترسید.

عکس العمل امام چه می بود؟

امام انها گفتند: بعد شما بنویس، من عفو می‌کنم. من نامه را تایپ کردم و خدمت امام بردم. ایشان هم دستور عفو نوشتند و انها گفتند: بدهید به آقای موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی سرزمین، تا اجرا کند. هنگامی نامه را به ایشان دادم، انها گفتند: محمد، اکنون چه عجله‌ای داری؟ بذار برای فردا! اما من می‌خواستم سریع کار را حل کنم. بعد چند پرس چلوکباب، میوه و شش پتوی نو برای آن‌ها خریدم و رفتم دفتر زندان، پیش آن شش نفر. شام را با هم خوردیم و شب را همان‌جا ماندند. حتی رئیس زندان او گفت: اگر می‌خواهی، ببرشان خانه‌ات! اما گفتم: نه، اگر الان این‌ها را ببرم، فردا می‌گویند که قلدری کردم! بگذار همین‌جا بمانند تا حکمشان بیاید.

در همان دفتر زندان، یک نوازنده معروف هم می بود که به جرم قتل غیرعمد در یک دعوا زندانی شده می بود. او گفت: ۳۰۰ هزار تومان دیه بدهکارم، ولی ندارم. من همان‌جا با دفتر امام تماس گرفتم. خانم دباغ آنجا می بود. گفتم: از امام سوال کنید که آیا دولت می‌تواند دیه او را بدهد؟ او رفت و برگشت و او گفت: بله، امام اجازه دادند. ما هم مبلغ را پرداخت کردیم و آن فرد را آزاد کردیم.

بله، فردای آن روز آقای موسوی اردبیلی احکام عفو را صادر کرد و من رفتم زندان و آن‌ها را آوردم صداوسیما. این ماجرا علتشد زیاد‌ها دلواپس آینده کاری‌شان نشوند و مطمعن کارکنان صداوسیما بالا برود.

برخی از کارمندان با احکام انفصال از خدمت روبه رو شده بودند، اما این احکام اجرا نشد و همه آن‌ها عفو شدند، بخشیده شدند و به کارشان بازگشتند. حتی حقوقشان نیز محفوظ ماند. دلنشین اینجاست که برخی از این افراد، از مخالفین من بودند، اما ماموریت مدیریتی ایجاب می‌کرد که از آن‌ها حمایتکنم.

در دوران مدیریت من، ۱۵۳۰ اپیزود سریال ساخته شد که همه آن‌ها سریال‌های موفقی بودند. به‌طوری‌که می‌انها گفتند نه قبل و نه سپس از انقلاب این چنین تولیداتی در صدا و سیما انجام نشده می بود

در دوره مدیریت شما، سریال‌های مهمی همانند «سربداران» و «امیرکبیر» ساخته شد که تا این مدت هم در یادها مانده‌اند. نقش شما در انتخاب این سریال‌ها و نظارت بر آن‌ها چطور می بود؟

ما سه مقطع تاریخی را برای سریال‌سازی در نظر داشتیم: ۱. صدر اسلام ۲. دوران میانی بین صدر اسلام و تاریخ معاصر، همانند “سربداران” ۳. تاریخ معاصر

هر فردی که فیلمنامه‌ای برای این دوره‌ها می‌آورد، بازدید می‌شد و در صورت مناسب بودن، ساخته می‌شد. در کل، در دوران مدیریت من، ۱۵۳۰ اپیزود سریال ساخته شد که همه آن‌ها سریال‌های موفقی بودند. به‌طوری‌که می‌انها گفتند نه قبل و نه سپس از انقلاب این چنین تولیداتی در صدا و سیما انجام نشده می بود.

سریال «امام علی (ع)» نیز در دوره مدیریت شما ساخته شد، اما پخش آن با مشکلاتی روبه رو شد. علت این قضیه چه می بود؟

بله، ما این سریال را برای شب‌های ماه رمضان برنامه‌ریزی کرده بودیم، اما در ۲۵ بهمن، پیش از اغاز ماه رمضان، تصمیم گرفته شد که پخش آن متوقف شود. بعدها روی این سریال کار شد و شش تکه از آن حذف و سپس پخش شد. علت دقیق این تصمیم را من نمی‌دانم و باید از مسئولین زمان سوال کرد.

ورود چهره‌هایی همانند رضا عطاران و مهران مدیری به تلویزیون در زمان مدیریت شما می بود. آیا شما در این روال نقش داشتید؟

در آن زمان، ما دو شبکه داشتیم و شبکه سه نزدیک به آخر دوران مدیریتم راه‌اندازی شد. مدیران شبکه‌ها و شهرستان‌ها با دقت به سیاست‌های سازمان، برخی از افراد را دعوت می‌کردند. ما سخت‌گیری خاصی نداشتیم و افرادی که توانایی داشتند، جذب می‌شدند. یقیناً در آن دوران، نظارت و حمایتقوی از سوی امام (ره) وجود داشت و بعد از ایشان هم مدیریت سازمان رادیو و تلویزیون هم چنان قوت ملزوم را داشت.

امام(ره) سریال «اوشین» را دوست داشتند/ شش قسمت از سریال «امام علی» حذف شد/ واقعیت «اوشین» چیزی نبود که ما نشان دادیم، حذفیات زیادی داشت

در رابطه سریال «اشک تمساح» هم جنجال‌هایی تشکیل شد. چه اتفاقی برای این سریال افتاد؟

این سریال ۱۳ تکه می بود و توسط شورای سرپرستی و مدیرعامل زمان قبول شده می بود، اما سپس از پخش، مخالفت‌های بسیاری با آن صورت گرفت. در نماز جمعه طوماری با ۱۵ هزار امضا جمع شد که خواست تعطیلی این سریال را داشتند و حتی در روزنامه کیهان هم درمورد آن مطلبی انتشار شد. برخی از علما نیز به آن اعتراض داشتند. این مخالفت‌ها در نهایت علتشد که سریال کنار گذاشته شود.

دوران سختی می بود، اما با تلاش زیاد، تولیدات موفقی در عرصه سریال‌سازی و برنامه‌های تلویزیونی داشتیم. حمایتامام (ره) از صدا و سیما علتشد که بتوانیم با اقتدار کار کنیم. یقیناً در سال‌های سپس، شرایط تحول کرد و سیاست‌های جدیدی اعمال شد. اما در کل، کارنامه آن دوران را مثبت برسی می‌کنم.

یکی از مواردی که اتفاق افتاد، سخن بگویید‌های مرحوم آقای محمدی گیلانی می بود. ایشان در یک سخنرانی حرف های بودند که برخی برنامه‌های صدا و سیما ناموافق نظرات امام و احکام فقهی است. خب، ایشان عضو فقهای شورای نگهبان هم بودند و این نوع سخن بگویید‌ها برای ما حساسیت داشت. من فردای آن روز، یعنی شنبه، خدمت امام رسیدم و عرض کردم: «آقا، حتماً سخن بگویید‌های آقای محمدی گیلانی را شنیدید. ایشان عضو فقهای شورای نگهبان می باشند و آمده‌اند و من را تکفیر کرده‌اند! اگر این سخن را شخص فرد دیگر می‌زد، من جواب می‌دادم، اما اکنون که ایشان عضو فقهای شورای نگهبان است، نمی‌دانم باید چه کنم. آیا اجازه دارم جواب بدهم؟»

امام فرمودند: «نه، بنویس، من جواب بدهم.» سپس ادامه دادند: «من الآن همه مسائل تحریرالوسیله خودم را هم قبول ندارم.» این جمله امام برای من زیاد دلنشین و آموزنده می بود. سپس فرمودند: «شما بنویس، من جواب می‌دهم.»

ما سریال «امام علی » را برای شب‌های ماه رمضان سال ۱۳۷۲ برنامه‌ریزی کرده بودیم، اما در ۲۵ بهمن، پیش از اغاز ماه رمضان، تصمیم گرفته شد که پخش آن متوقف شود. بعدها روی این سریال کار شد و شش تکه از آن حذف شد و سپس پخش گردید

 من یک نامه‌ای به امام نوشتم که در آن توضیحاتی درمورد برنامه‌های صدا و سیما داده بودم. امام هم در جواب، نظرشان را به شورای سرپرستی اظهار کردند. در نامه‌شان قبول کردند که برنامه‌های صدا و سیما آموزنده است. در رابطه فیلم‌ها، سریال‌ها و حتی برنامه‌های ورزشی هم پافشاری کردند که موارد خلاف شرع به‌ندرت دیده می‌شود.

یقیناً، دو مسئله را هم گوشزد کردند. یکی این که «اجنبی نباید گریم کند» و دوم این که «تماشاگر از روی شهوت نباید نگاه کند.» این نوشته مربوط به احکام فقهی درمورد عکس و عکس می بود. امام معتقد بودند که اگر گریمور نامحرم باشد، گریم کردن هنرپیشه نامحرم جایز نیست.

امام در نامه‌ای به این مسئله اشاره کردند که در برخی برنامه‌ها گریمور زن برای مردان و گریمور مرد برای زنان فعالیت می‌کند، که از نظر فقهی جایز نیست. این چنین به صحنه‌ای در همین سریال اشاره کردند که در آن، یک خانم با یک آقا در حال او مباحثه می بود و موهایش باز می بود و دکمه‌های لباسش هم تا قسمتی باز می بود.

آن سکانس، مربوط به افرادی می بود که به‌کلمه انقلابی نبودند و می‌خواستند از ایران خارج شوند و در یک خانه مخفی شده بودند. امام در این مورد فرمودند: «اگر این‌ها محرم بودند، اشکالی ندارد، اما اگر نامحرم باشند، مشکل دارد.»

سپس از این ماجرا، شورای سرپرستی صدا و سیما به مدیر پخش دستور داد که چهار تکه از سریال را جمع کند. قرار شد که همان شب، تکه آخر پخش شود. اما امام جمله‌ای انها گفتند که مسیر ما را اشکار کرد. ایشان فرمودند: «از خبرگانی سوال شد و آن‌ها انها گفتند که پخش سریال عیب شرعی ندارد. در تشکیل سریال، امکان پذیر خلاف شرع رخ داده باشد، اما پخش آن اشکالی ندارد.»

این مسئله، نظر نهایی امام درمورد سریال می بود و به همین علت، ادامه پخش آن از نظر شرعی بلامانع شد.

امام همیشه دیدگاه‌هایشان را گفتن می‌کردند، اما مدیریت رسانه را به مدیران واگذار کرده بودند. در مسائل شرعی، اگر جایی نیاز به توضیح می بود، خودشان اظهار نظر می‌کردند. این مشخص می کند که امام حتی در موضوعاتی همانند صدا و سیما، دیدگاه اجتهادی و منعطفی داشتند و به اقتضای زمان و شرایط تصمیم می‌گرفتند.

امام خمینی (ره) اما در جواب به این انتقادات، واکنشی زیاد دلنشین و متفاوت داشتند. ایشان از صدا و سیما حمایتکردند و در جواب به افرادی که این سریال را زیر سوال برده بودند، نظر متغیری دادند. این نوشته علتشد که سپس از دو روز، آقای محمدی گیلانی با من تماس بگیرد و بگوید که می‌خواهد به صدا و سیما بیاید. هنگامی آمد، او گفت: «من می‌خواهم از شما عذرخواهی کنم.» سوال کردم چرا؟ او گفت: «من این سخن بگویید‌ها را انجام دادم، اما سپس فهمید شدم که تحت تأثیر جو سیاسی قرار گرفته‌ام. درواقع، عده‌ای که این نوشته را بزرگ کردند، علتشدند من هم تسلیم فضای ایجادشده بشوم، اما اکنون فهمیده‌ام که کار شما درست بوده و امام هم قبول کرده‌اند.»

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی



منبع