سجاد بابایی قهر کرد، مسیر داستان عوض شد!_آینده
به گزارش آینده
ماجرای سریال «شغال» مربوط میشود به اختلافات به وجود آمده بین سجاد بابایی بازیگر نقش سیاوش که یکی از شخصیتهای مهم داستان است و علی طلوعی تهیهکننده سریال. از همان تکه نخست موضوعی که جلب دقت میکرد عدم درج نام سجاد بابایی در تیتراژ می بود، درحالی که «سیاوش» یکی از کاراکترهای محوری سریال است و بار اعظمی از درام قصه روی دوش او و رابطهاش با آوا به گفتن شخصیت مهم زن داستان است، اما نام سجاد بابایی در بین بازیگران نیست و فقط در انتهای تیتراژ نام او قرار گرفته است.
طبق معمولً بازیگرانی که آثارشان در شبکه نمایش خانگی یا سینما در حال پخش است دائماً یا چند روز یک بار استوری یا پستی درخصوص آن تاثییر میگذارند تا به زیاد تر دیده شدنش پشتیبانی کنند، اما سجاد بابایی به واسطه همین ماجراها و نیامدن اسمش در تیتراژ سریال، حتی یک استوری از این تاثییر در صفحه خود نگذاشت و به نوعی آن را بایکوت کرد.
گیس و گیسکشی بازیگر و تهیهکننده
اواسط هفته قبل، تهیهکننده شغال با انتشار کردن بیانیهای نسبت به این ماجرا عکس العمل نشان داد و با خوشحالی زایدالوصفی رأی هیئت قضاوت خانه سینما درمورد شکایت خود از سجاد بابایی را را رسانهای کرد.
او در بخشی از بیانیهاش نوشته می بود: «در همه موارد، حکم به سود اینجانب و محکومیت نامبرده جاری شد. در همه بندهای مطروحه، حکم نهایی، بازیگر مذکور را به پرداخت مبالغ معتنابهی محکوم و تنها یک مورد، اینجانب را به پرداخت مبلغی ناچیز (نزدیک به ۶۰ میلیون تومان) ملزم کرده است که پیش از این، بر پایه قرارداد فیمابین پرداخت، اما به علت مشکلات فنی بانکی مسترد شده می بود.»
در ادامه بیانیه هم به همه رسانههایی که در این بین یک طرفه به قاضی رفته بودند و اکثراً از بابایی حمایتکرده بودند، تاخت و خود را قربانی بی عدالتی عدهای و اکنون برنده یک دادگاه حقوقی معارفه کرد.
روز سپس از انتشار کردن این بیانیه، حواشی مربوط به آن به نشست خبری مدیرعامل خانه سینما هم کشیده شد و همایون اسعدیان با انتقاد از حرکت تهیهکننده سریال «شغال» او گفت: «قرار نیست هرکس در هیئت قضاوت رای مثبت گرفت دادار دودور راه بیاندازد. حرکت آقای طلوعی کاملاً غیرحرفهای و کار زشتی می بود. درخصوص همین سریال پرونده فرد دیگر وجود دارد که سجاد بابایی از ایشان شکایت کرده، احتمالا رای در آن دادگاه به سود بازیگر باشد. فردی که رای دادگاه را برنده شده که مدالی نگرفته، به نظرم مسائل هیئت قضاوت نباید به رسانهها کشیده شود.»
سومین عکس العمل هم مطابق انتظار از طرف سجاد بابایی می بود، که او نیز در جملاتی بار دیگر این حاشیه را از متن سریال پررنگتر کرد و در یادداشتی برای رسانهها نوشت: «هیچ زمان بیشتر از حق خود طلب نکردم و بعد از چند ماه، طلب حقوق حقهام مرا به این داستان با سازنده «شغال» کشید که وی با روایتی شتاب زده تلاش کرد در تخریب من، و من حیرت زده و حیرانم که در دنیای مجازی، فغان انالحق داده که گویی این حقیر پول خورده و ناحقّی کرده! اکاذیب سازنده «شغال» در جای خودش، اما سابقه این کوچک در هنرِ سینما نشانگر این است که سجاد بابایی هیچ زمان نفروخت و نخرید و سلامت ماند و با پشتیبانی خدای متعال و مهرِ مردمِ مهربان سرزمینم همین میماند.»
این نامهنگاریها و گله هایها چند روزی ادامه داشت و در شبکههای اجتماعی نیز سخن بگوییدهای بسیاری راجع به این ماجرا نقل میشد. این اتفاقات در حالی رخ داده می بود که تا این مدت سجاد بابایی در سریال وجود داشت و زیاد تر مخاطبان «شغال» چشم به راه بودند تا تماشا کنند این بازیگر تا چه وقتی در کار وجود دارد و نحوه خروجش از تاثییر چطور است.
تکه بیستم و خداحافظی ناگهانی با سجاد بابایی!
از همان روزهای ابتدایی پخش سریال گفتن میشد که سجاد بابایی کار را نیمه همه گذاشته و باوجود این که تا این مدت بخشی از کار او باقی مانده می بود، اما دیگر به سر فیلمبرداری نرفته. این قضیه در تکه بیستم سریال اشکار شد، جایی که شخصیت «سیاوش» بعد از خداحافظی با «آوا» باید به سر قرار با عمو و بردار ناتنیاش میرفت و در آنجا با حقیقتی که از تکه اول از او نهان شده روبهرو میشد. درست در همین نقطه حساس قصه سجاد بابایی در سریال وجود ندارد و در یکی دو پلانی هم که برای مثالً او به محل قرار رسید، ما فقط تصاویری از پشت سرش یا از زاویه نگاه او دیدیم بدون هیچ دیالوگی.
به گمان زیادً در قست بعدی هم باید خبر مرگ سیاوش را بشنویم و به این ترتیب یکی از شخصیتهای محوری قصه به علت قهر بازیگر و اختلاف نظر با تهیهکننده از داستان خارج میشود. یقیناً که سریال «شغال» از کارهای قابل دفاع شبکه نمایش خانگی نیست و ضعفهای ریز و درشت بسیاری دارد که منتقدان و کارشناسان سینما در رسانهها و مخاطبان عمومی تاثییر هم در شبکههای اجتماعی بارها به آن اشاره کردند، اما قطعاً این حواشی نیز به همین کیفیت نیمچه نیمبند سریال لطمه میزند.
فکر کنید در یک فیلم یا سریال، موضوعی رخ داده و یکی از شخصیتهای محوری و مهم قرار است تا تکههای پایانی از آن نوشته بیخبر باشد. در این چنین شرایطی مخاطب تشنه دیدن سکانسی است که آن شخصیت از راز مهم داستان باخبر میشود و قاعدتاً باید واکنشی جنجالی و به گمان زیادً دلنشین را به عکس بکشد.
در این چنین شرایطی و وقتی که تماشاگر تکه به تکه به این رمزگشایی نزدیک میشود، یک دفعه آن کاراکتر هم از داستان حذف شود یا بازیگر فرد دیگر نقش او را بازی کند. این چنین اتفاقی قطعا به کلیت تاثییر و مقدار تاثیرگذاری آن لطمه میزند و خروجی کار را به یک سریال ضعیف که حتی در نگه داشتن حس تعلیق برای مخاطبش هم توانمند نیست، تبدیل میکند.
مطابق اتفاقاتی که در تکه بیستم سریال «شغال» رقم خورد، ما قرار است دیگر سیاوش را نبینیم و قصه با وجود دیگر شخصیتها جلو میرود، اکنون این که فیلمساز چطور این اتفاق را کنترل کرد قضیهای است که در تکههای بعدی باید ناظر آن باشیم. پلانهای اولی که بدون وجود بابایی ضبط شدند که چنگی به دل نزد، باید دید مسیر کلی داستان سیاوش، آوا، آزاد و کامیار به کجا کشیده میشود و قصه چطور به سرانجام میرسد.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
منبع