۴۵ میلیون برای غیرت، ۱۷۰ میلیون برای جنسیت؟/ هنگامی قیمت گل، به زن یا مرد بودن بستگی دارد_آینده
[ad_1]
به گزارش آینده
«یورو برای مردان، ریال برای زنان» یا «۴۵ میلیون برای زنان، ۱۷۰ میلیون برای مردان» تیترهایی ورزشی می باشند که در نظر دارند مسالهای تبعیضآمیز در جامعه را در معرض نقد قرار دهند.
مسابقات جام جهانی فوتسال زنان به نقطه اغاز نزدیک میشود؛ در همین حال، به گمان زیادً هنگامی ملیپوشان حساب بانکی خود را بعد از ۵ ماه بازدید میکنند، با مبلغی نزدیک به ۴۵ میلیون تومان مواجه خواهند شد. اگر به جای این زنان ملیپوش، مردان حساب بانکیشان را چک کرده بودند، مبلغی نزدیک به ۱۷۰ میلیون تومان مشاهده میکردند. علاوه بر آن، مطابق حرف های مهدی تاج که وعده داده می بود «رقمی هم مضاف بر رقم پرداختی به حساب آنها واریز شود» چشم به راه باقی پاداش خود بودند. این در حالی است که ۲۱ مهر و در اغاز چهار اعزام مهم، نائب رئیس فدراسیون فوتبال میگوید: «فوتبال مردان را باید از بقیه مسائل جدا کنیم.»
این نوشته جدا از او گفت و گوها و کشمکشهای ورزشی که مشخصا مربوط به ستون ورزشی است، پیامی قابل دقت به جامعه منتقل میکند که به گمان زیاد تاثیرگذار بر ناخودآگاه جمعی است: جامعه زنان ورزشکار را چطور میبیند، قیمت آنان را چطور میسنجد و این تبعیضها تا چه اندازه میتواند بر کارکرد و روحیه آنان تأثیر بگذارد؟
پاداشها و مطلب اجتماعی آنها
تعبیری که جامعه از مبلغ پاداش بازیکنان دارد متفاوت است. به گفتن مثال کاربری در یکی از سایتهای ورزشی در عکس العمل به پاداش ۴۵ میلیونی برای زنان در روبه رو پاداش ۱۷۰ میلیونی برای مردان نوشته است: «عادلانه است. فوتبال زنان طرفدار ندارد و کیفیت پایینی دارد. الکی جو فمینیستی نگیرید.» این در حالی است که کاربری دیگر میگوید: «کلأ پاداشهای فوتسال زیاد کم است. ای کاش میگفتید چه مقدار بابت این زحماتی که بانوان ما کشیدند فیفا پول یا پاداش به فدراسیون ایران داده است.» از طرفی دیگر برخی از جریانهای فکری با دقت به مشکلات معیشتی حاضر در سطح جامعه این درگیریها را غیر منطقی میدانند.
اما در بین همه این نقطه نظرها و تعابیر، تفاوت آشکار پاداشها برای زنان و مردان پابرجاست که به زعم برخی جامعهشناسان در لایههای پنهانی خود قیمتگذاری جامعهشناختی و نابرابری ساختاری را به همراه دارد. یقیناً این تبعیض از ریشههای رشته ورزشی برخاسته است. هنگامی به تاریخچه ورزش در جهان نگاهی انداخته شود اشکار خواهد شد که در طول تاریخ، ورزش قلمرویی مردانه به حساب آمده و اکثر استانداردها و قیمتهای آن نیز بر پایه خواست و توان مردان شکل گرفته است.
از این روست که سیمون دوبووار هم او گفت: «ورزش به وسیله مردان اختراع شده برای آنان گسترش یافته و زنان نقشی زیاد حاشیهای در دنیای ورزش داشتهاند.» (۲۰۰۱). اما مسئله قابل تامل این است که در حالی که جهان پست مدرن مدام خود را بر پایه تغییرات حاصله مطابقت میدهد، ورزش هم چنان دور از نظر باقی مانده؟ چه اتفاقی افتاده است که تا این مدت برخی علاقمندان به فوتبال میگویند: «از سرشان هم زیادتر است. مگر اینها نمیگویند عاشق فوتبال می باشند؟ خب بعد چه دلیلی دارد که تقاضای پاداش زیاد تر میکنند؟»
در این نقطه مسالهای که مورد دقت قرار میگیرد، نهادینه شدن قیمت ملیپوشان زن و زحمات آنان در مسیر رسیدن به مقام است. در واقع، هنگامی زنان ملی پوش پول کمتری دریافت میکنند، در حالی که مردان در موقعیتی یکسان، یعنی بدون قرار گرفتن بر سکو، مبلغ بیشتری دریافت کردهاند، بازتاب آن در جامعه این گونه است که قیمت فعل مردان زیاد تر بوده است. در نتیجه، فعل زنان و ورزش آنان نیز اهمیت و قیمت خود را از دست داده یا رنگ و بویی جدی به خود نمیگیرد. در این راستا، سی رایت میلز، تحلیلگر اجتماعی، اشاره میکند: «ورزش مجموعهاى از حرکات مجسم اجتماعى است که در یک سطح شامل حرکات فیزیکى است، اما اساساً بدنهاى ورزشى بازتابى از قیمتهاى زیرساختى اجتماعى و توان ارتباطى می باشند. علاوه بر این، آنها نشانهایى زیاد نمایان از اعتبار اجتماعى به حساب میآیند.»
زنان ورزشکار در حال رصد عکس العمل جامعهاند، بازخورد مخاطبان را میشنوند و در انتظار حداقل حمایتاز سوی مردم و نهادها می باشند
محبوبیت، کیفیت و قضیه دیدهنشدن
در بین عکس العملهای کاربران به نوشته پاداش ملیپوشان فوتسال زنان، دو مفهوم پرتکرار دیده میشود: طرفدار و کیفیت. یکی از کاربران نوشته است: «تصمیم عادلانهای است. پاداشها باید بر پایه مقدار محبوبیت هر رشته پرداخت شود.» در روبه رو، کاربر فرد دیگر یادآور شده است: «درآمدزایی فوتبال مردان برای فدراسیون و صداوسیما قابل قیاس با فوتسال زنان نیست. طبیعی است که پاداش مردان زیاد تر باشد.»
اما حقیقت این است که مسابقات فوتسال زنان اساساً در تلویزیون پخش نمیشود تا بتوان از آن انتظار درآمدزایی داشت. سال ۱۴۰۲، همزمان با قهرمانی تیم فوتسال بانوان ایران در بازیهای آسیایی، فاطمه ذوالقدر، نایبرئیس فراکسیون زنان مجلس، خبرداد: «با صدا و سیما برای پخش مسابقات سخن بگویید شده می بود و وزارت ورزش نیز مکاتباتی انجام داد، اما رسانه ملی او گفت باید بازدید شود که امکان پخش چطور است.»
با این توصیف، طبیعی است که فوتسال زنان در نبوده است پخش تلویزیونی، او گفت و گوهای هواداری، رقابتهای رسانهای و جذابیتهای پیرامونی خود را از دست بدهد؛ عواملی که در محبوبیت و قیمتگذاری هر رشته ورزشی نقش تعیینکننده دارند.
از سویی دیگر هنگامی در رابطه کیفیت فوتسال زنان سخن بگویید میشود، توجهی به محدودیتهای حاضر بر سر راه آنان نیست. بدون پرداختن به مسائل دقیقی که به رشتههای ورزشی و مانع ها جنسیتی آن مربوط است میتوان نگاهی مجدد به تاثییر پاداش کم بر کیفیت بازیها داشت. در این خصوص فاطمه سعیدخواه، جامعه شناس، میگوید: «زنان ورزشکار به قدری درآمد ندارند که بتوانند ازپس هزینه های زندگی برآمده و در کنار آن بتوانند تمرینات ورزشی خود را با کیفیت جستوجو کنند و حتی بعضی اوقات در نیمه راه به علت مسائل اقتصادی ورزش حرفه ای را کنار میگذارند».
انگیزهای در سایه تبعیض
در نهایت باید به پیامدهای روانی این نابرابریها بر ورزشکاران زن دقت کرد. مطابق حرف های نایبرئیس فدراسیون فوتبال، در روزهای آینده چهار اعزام ورزشی برای بانوان در پیش است: «تیم فوتبال زیر ۱۷ سال به مسابقات انتخابی آسیایی عربستان رفت، تیم فوتسال به روسیه اعزام میشود، تیم فوتبال بزرگسالان برای دیدار سهجانبه فیفادی با نپال و هندوستان راهی هند خواهد شد و تیم نوجوانان فوتسال نیز در بازیهای آسیایی زیر ۱۷ سال بحرین وجود مییابد.» با این حال، همه این تیمها از مقدار پاداشهای پرداختی به دیگر رشتهها و تیمها آگاهاند؛ آیا این چنین شرایطی بر انگیزه آنان تأثیر نمیگذارد؟
نسترن مقیمی، بازیکن باسابقه فوتسال و از بهترین عقبگیرهای تاریخ این رشته در ایران، پیشتر حرف های می بود: «دستمزد ما از یکپنجاهم فوتبالیستهای مرد هم کمتر است. ما ۱۰ تا ۱۱ ماه از سال را دچار لیگ هستیم و زمان شغل فرد دیگر نداریم. با دقت به تورم حاضر، دستمزد جاری واقعاً ناچیز است.»
در این چنین فضایی، طبیعی است اگر برخی بانوان بااستعداد در اغاز رقابتهای مهم، از ادامه مسیر حرفهای دلسرد شوند. پژوهشی با گفتن بازدید و تحلیل مسائل و مشکلات مؤثر بر شراکت زنان در فعالیتهای ورزشی نیز مشخص می کند که عواملی چون افتزمان، نبوده است امکانات و اندوخته، ضعف انگیزه، دسترسی محدود به سالنهای ورزشی، گرانی تجهیزات، محدودیتهای فرهنگی و مخالفت والدین از مانع ها مهم وجود زنان در ورزش محسوب خواهد شد.
از نظر دیگر، زنان ورزشکار در حال رصد عکس العمل جامعهاند، بازخورد مخاطبان را میشنوند و در انتظار حداقل حمایتاز سوی مردم و نهادها می باشند. سعیده علی، کاپیتان اسبق تیم ملی بسکتبال، در یک نشست جامعهشناختی حرف های می بود: «زن بودن و ورزشکار بودن در این سرزمین سخت است، چون باید مدام تلاش کنی و ثابت کنی که نهتنها ضعیف نیستی، بلکه بعضی اوقات نیرومندتر هم هستی. تعداد بسیاری از همتیمیهای من به علت نبوده است پشتیبانی، در سنین پایین از ورزش حرفهای خداحافظی کردند. مشکلات معیشتی بههرحال زنان را تحت سختی میگذارد.»
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
[ad_2]
منبع