چرا دیگران را بی قیمت می کنیم تا خودمان بدرخشیم؟_آینده
[ad_1]
به گزارش آینده
آیا تا به حال با فردی برخورد کرده اید که شیوه انجام کار شما را زیر سوال ببرد برای این که خودش با لیاقت تر به نظر برسد. برخی افراد حس می کنند که نیازمند آنند تا دیگران جایگاه فکری بالاتری را برایشان لحاظ کنند، و برای رسیدن به این مقصد، ساده ترین راه این است که دیگران را تخطئه کنند و زحمات شان را ناچیز نمود دهند.
با ما همراه باشید تا مقداری زیاد تر این مورد را وابکاویم، و ببینیم پشت پرده این حرکت ظالمانه چه نوع تفکر و نیتی دست به کار است.
انگیزه ای برای ظلم کردن: بی قیمت کردن دیگران برای باهوش نمود دادن خودمان
یکی از حقیقت های اجتناب ناپذیر در جهان امروز این است که تعداد بسیاری از محیط های کاری همانند جنگل می باشند. جنگلی با سناریوهای پیچیده ای که شگفت ترین حیوانات در آن برای بقا به نزاع با هم می پردازند.
بعضی اوقات بخت با شما یار است و در محیط کار با همکارانی با کفایت در عین فروتنی و مدیرانی الهامقسمت دم خور می شوید و بعضی اوقات هم از بخت بدتان افراد بی کفایت و فریبکار، خودشیفته، و نالایقی به غایت خودپرست همکار خودتان می شوند که از هر فرصتی منفعت گیری می کنند، تا به بقیه ثابت کنند شما بی کفایت هستید و خودشان زیاد باهوش تر و لایق تر از شما می باشند.
افرادی که می دانند به اندازه دیگران ماهر نیستند اما می خواهند به هر قیمتی که شده خود را با صلاحیت ترین نشان دهند و طوری حرکت کنند که انگار بدون آنها کارها لنگ می ماند و حتی تلاش می کنند به جایگاه هاو موقعیت های بالاتر هم نفوذ کنند.
توانایی نشان داده است که هرچه این افراد توانایی های کمتری داشته باشند، تهاجمی ترند. این مکانیسمی دفاعی است، استراتژی ای تا حدی ترسناک که دقت ما را به خود جلب می کند.
تحقیقات اجتماعی به ما می گوید که زیاد تر هنگامی فردی حرکت انتقادی یا توهین آمیزی دارد، به جستوجو قوت است و مشخصاً بران است تا با این حرکت باهوش تر به نظربرسد.
چنانچه این افراد در سمت های مدیریتی قرار بگیرند، رفتاری به مراتب خشن تر و توهین آمیزتر به اختصاصی با زیر دستان خود دارند.
برخی از این نوع رفتارها به قدری در آنها نهادینه شده و ریشه دوانده است که خلاصی از آن هم مشکل دست دهد.
خشونت کلامی که زیاد تر در محل کار توانایی می شود راهی برای کسب قوت بر دیگران است

قضاوت منفی در رابطه فردی، راهبردی برای نشان دادن خود و لیاقت کاذب به مخاطب است.
انگیزه ای برای ظلم کردن
«انگیزه ظلم» به مفهومی اشاره دارد که در آن افراد یا سیستمها امکان پذیر به علت منافع یا پاداشهای فهمیدن شده مرتبط با این چنین رفتاری، انگیزه ای برای انجام حرکت ظالمانه یا خشن اشکار کنند. این کلمه مشخص می کند که چطور موقعیتها یا محیطهای خاصی میتوانند انگیزههایی برای ظلم یا نامهربانی تشکیل کنند.
امکان پذیر قبلاً در محیط کاری تان این شرایط را توانایی کرده باشید. شا بخشی از یک تیم کاری هستید که در آن ایده های نوآورانه و رویکردهای بدیع برای دستیابی به اهداف گروه و شرکت الزامی است. شما پیشنهادی را نقل می کنید و مقداری سپس، شخصی آن را به شدت رد می کند. این چندین دفعه و چندین دفعه تکرار می شود.
این درست است که دیدگاههای انتقادی با انگیزه بهبود کار جهت رشد می شوند؛ اما انتقاد با تخطئه کردن متفاوت است . هنگامی فردی شما را تخطئه می کند هیج استدلال و دلیلی برای این کار مگر تحقیر کردن شما و بزرگ نمود دادن خودش ندارد.
این چنین فضایی، فضای سالمی برای رقابت نیست.
مهم نیست ایده شما چه مقدار خوب است یا چه پتانسیل بالایی دارد تا جهت رشد شرکت شود. شخصیت پرخاشگر بی ربطترین دلایلها را اراعه می دهد تا بگوید : ” من بهتر می فهمم و نظر تو مسخره است”.

ماکیاولیستی در جستجوی شناخت
کلمه “ظلم انگیزی” بیشتر از چهل سال پیش توسط دکتر ترزا آمابیل از دانشگاه استنفورد ابداع شد. به لطف تحقیقات مستدل ایشان اکنون می توان گفت که چرا برخی در محیط های کاری شما را له می کنند تا خودشان مجالی برای بالارفتن اشکار کنند.
این افراد برای دست یازیدن به نیت خود مدام دیگرانی را که حرفی برای زدن و ایده ای برای نقل کردن دارند را مورد قضاوت منفی قرار می دهند تا توانایی ها و توانایی های شان را ناچیز نمود دهند.
استراژی افرادی که با تخطئه شدید، کار دیگران بی اهمیت نمود می دهند کسب نوعی کاریزما و درخشش کاذب است.
دکتر آمابیل در تحقیقاتش اشاره می کند که بعضی اوقات امکان پذیر این حرکت شکلی از ماکیاولیسم، برای اراعه تصویری از درخشش کاذب باشد.این افراد و موقعیتی که تشکیل می کنند به شدت مخدوش و تحریف شده اند، اما متأسفانه هم چنان دیده می شوند. آنها نشان می دهند که مدیر یا مدیریت یک شرکت باید برای نشان دادن عملکری بهتر و بالادست تر به کارمندش دعوا کند. بابت این رفتارها در مختصر زمان یا بلند زمان باید هزینه بالایی پرداخت شود.
تحریک به ظلم اتفاق ای است که به کرات در شبکه های اجتماعی ظاهر می شود.
اتفاق ای رایج در شبکه های اجتماعی
هنگامی که به این مساله دقیق می شویم و ان را وا می کاویم انگار که در دوران فرد دیگر ین حرکت وجود داشته است و اکنون دیگر خبری از ان نیست؛ اتفاقاً برعکس، هم اکنون به اختصاصی در رسانه های اجتماعی این حالت به وفور دیده می شود.
روز به روز زیاد تر ناظر فحاشی در فضاهای مجازی و تخطئه کردن فقطً به منظور له کردن فرد دیگر که اظهار نظری متفاوت کرده و یا ایده نویی را نقل کرده است هستیم.
افرادی که نظرات و شراکت های دیگران را محکوم می کنند، پایمال می کنند و از آنها انتقاد می کنند.
در واقع، هرگاه فردی که در هر عرصهای از دانش دارای قوت است، اخباری انتشار کند یا دادههایی اراعه کند، به زودی، انبوهی از نظرات تهاجمی ظاهر میشود. در حالی که باید این مسئله را تکرار کنیم که انتقاد موجه و محترمانه سودمند است، این افراد زیاد تر به جستوجو تحقیر و تحقیر کارشناسان می باشند تا خودشان مرجعیت کسب کنند.
بنا بر توانایی دریافته ایم که در شرایط بحرانی فردی در شبکه های اجتماعی نظری می دهد، نظری دال بر تشکیل مفری برای رهایی از بحران، که ماحصل سال هل فکر و مطالعه و تأمل است؛ به محض این که ایده اش را در فضای مجازی نقل می کند دعوا ها اغاز می شوند و در این عرصه نابخردترین ها و افرادی که حتی نمی توانند صورت مساله را از رو بخوانند، تندترین ردیه ها را می نویسند و نقل می کنند.
در واقع، هرگاه فردی که در هر عرصهای از دانش دارای قوت است، اخباری انتشار کند یا دادههایی اراعه کند، به زودی، انبوهی از نظرات تهاجمی ظاهر میشود. در حالی که باید این مسئله را تکرار کنیم که انتقاد موجه و محترمانه سودمند است، این افراد زیاد تر به جستوجو تحقیر و تحقیر کارشناسان می باشند تا خودشان مرجعیت کسب کنند.
با حرکت پرخاشگرانه، همه می بازند
انگیزه ظلم در بعدِ پشت صدای پدر مستبدی نهفته است که فرزندانش را با هراس پرورش می کند. فرزندان هراس خورده ای که با ظلم و تحقیر شدن بزرگ می شوندف مادام که در محیطی قرار می گیرند می کوشند برای این که کنترل امور را به دست بگیرند، عزت نفس دیگران را در نزد یگران تضعیف کنند تا خودشان دیده شوند.
متاسفانه بعضی اوقات هم شاهدیم دقیقا همان افرادی که رفتارهای ظالمانه تری دارند، زیاد تر به دیگران بی احترامی می کنند و چوب لای چرخ دیگران می گذارند، موفق تر می باشند و در چارت اداری سریع بالا می روال.
ترقی این افراد خطر بزرگی را فهمید شرکت می کند، چون با بخردی مانع از رشد شرکت می شوند؛ و راه را به روی ایده های خلاقانه می بندند. این حرکت حتی خطرناک تر از تاثییر دانینگ-کروگر است (افرادی با تواناییهای مقداری که انگار متخصص می باشند).
هر کس قیمت کار فرد دیگر را فقطً برای به دست آوردن قوت افت دهد، در کارکرد مناسب یک محیط کار اختلال تشکیل می کند.

هنگامی دعوا و تحقیر اتفاق می افتد، خلاقیت جریان اشکار نمی کند. وقتی که افراد برای منافع شخصی خود دعوا کنند، پیشرفت در روال کار حاصل نمی شود. آنها «سیب های بد» در سازمان ها می باشند که باید کنار گذاشته شوند.
نتیجه
تخطئه کننده ها ، افرادی که خود توانایی اندکی دارند اما به جستوجو تخریب دیگران برای برجسته شدن می باشند، همیشه، همه جا می باشند. حرکت آنها در سناریوهایی مشکل ساز است که اجازه می دهد یا حتی امکان پذیر برای آن قیمت قائل شود.
محیط هایی با ذهنیت های متصلب که محکوم به ناکامی اند. علاوه بر این، این محیط های کاری به علت عدم نوآوری و خلاقیت زیاد تر کسالت بار و خسته کننده اند.
این نوع حرکت نه منطقی است و نه اخلاقی. سازمانها تنها وقتی به پیروزی دست مییابند که از جو کاری خوب مبتنی بر احترام، همزیستی، نوآوری و مقدار قابل توجهی حمایتاز هوش اضطراب برخوردار باشند.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
[ad_2]
