سریالی که رگ خواب مخاطب را میداند
 [ad_1]
اکنون چند صباحی است که ساخت این گونه کارهای معمایی و جنایی، نه در تلویزیون بلکه در سینما و پلتفرمها رونق گرفته است. در سینما فیلمهایی همانند علفزار و بیبدن ساخته شدند و در پلتفرمها، آقازاده، بی تفاوت، پوست شیر و اکنون آخرین نمونه آن، گناه فرشته با اقبال عمومی روبه رو شدند. اقبالی که مشخص می کند مخاطبان با وجود تحول نسل هم چنان مشتاق این گونه می باشند. گناه فرشته چندین برگ برنده در مسیر دیده شدن دارد. یکی از شاخصترین آنها، چیدمان بازیگران آن است. شهاب حسینی همیشه درخشان سپس از درخشش در نقش پلیس پوست شیر در گناه فرشته، وکیلی است که باید از دختری متهم به قتل دفاع کند. حسینی چنان با نقش دچار میشود که چه قباد شهرزاد باشد و چه محب پوست شیر و چه حامد تهرانی گناه فرشته، چنان در نقش فرو میرود و آن را باور میکند که مخاطب هم گریزی از همراهی با او ندارد.
حسینی، درگیرانه حامد تهرانی و وکیلی پرانرژی شده که در دادگاه، لوکیشنی ثابت و بدون فضایی چندان، با قوت گفتن و بازی با بدن، میدانداری میکند. میدانداری حسینی در نقش حامد به قدری هست که نمیتوان قبول کرد کس فرد دیگر جز او میتوانسته این چنین نقشی را از آب و گل در بیاورد. مهدی سلطانی، امیر آقایی و پردیس پورعابدینی اگر چه در آقازاده، سریال قبل حامد عنقا در پلتفرمها بازی کرده بودند اما در این کار با ترفندهایی درست، نقشهای آقازاده را به بایگانی سپردهاند. آقایی و سلطانی بازیهای کنترل شده و سیاستمدارانهای دارند و کنترلگر می باشند. پورعابدینی هم که بین آقازاده و گناه فرشته، شکارچی سیمرغ شد و پارسال برای بازی در غریب، سیمرغ نقش اول زن را صید کرد، با تواناییهایی متفاوت نقش متهم به قتل را بازی میکند.
مسئله مهم رویارویی او و حسینی است و پورعابدینی در صحنههای دو نفره به خوبی پا به پای پارتنر کاربلدش قدم بر میدارد. وجود بهروز رضوی در نقش پدر حامد هم ریسک جالبی برای خود این گوینده پیشکسوت و هم برای تیم سازنده می بود که سوپرایز چشمگیری برای گناه فرشته بوده است. خوشساخت بودن گناه فرشته، برگ برنده فرد دیگر است. حامد عنقا با توانایی زیاد در نوشتن و روزنامهنگاری و با آنالیز مخاطبان، رگ خواب تماشاگر را به دست گرفته است. میداند مخاطب پلتفزم چه می.خواهد ببیند و برای همین، خوراک خاص ذائقه او میسازد. سریال عنقا، تمیز و شیک است و فضای زندان و دادگاهش هم خوش آب و رنگند. در عین حال، صحنههای قتلها چنان عریان و خشن می باشند که اجرای آنها حیرتآور است. کاری که عنقا پیش از این هم در آقازاده نشان داده می بود در آن تخصص دارد. صحنه.های قتل پورعابدینی و آقایی در آقازاده تا این مدت در ذهنها حک شده. حقیقت این است این که سازندهای بداند برای چه مخاطبی، چه چیزی بسازد، خودش هنری مهم به شمار میآید.
تشکیل بالانس و اعتدال بین بازیها را هم باید برگ برنده فرد دیگر دانست. بازیها در همه صحنهها کنترل شدهاند و فردی بر فردی برتری ندارد. هارمونی نقشها رنگآمیزی دلپذیری دارد. اقتباس در نمایش، اهمیت بسیاری دارد و پشتوانه ادبیات و داستان، حمایتکننده مستحکمی برای هر ژانر و گونه است. برعکس گونه ادبیات جنایی خارجی که پشتوانه سریالهایی از این دست شده اند و مثالهایش همانند آثار آگاتا کریستی فراوانند، متاسفانه ادبیات جنایی ایران قوت چندانی ندارد که بتواند پشتوانه حوزه نمایش آثار جنایی بشود و اتفاقا فضا در این عرصه برعکس شده یعنی سریالهای جنایی تازه ما چربش چشمگیری بر ادبیات جنایی دارند و احتمالا بتوان از تشکیل سریال جنایی و معماری به نگارش رمان و کتابی در این حوزه رسید. گناه فرشته از این منظر و با دقت به سابقه نویسندگی حامد عنقا و تیمش میتواند کتابی خواندنی باشد که تکانی هم به بازار کتاب بدهد.
[ad_2]
منبع