۱۰ سلبریتی هالیوودی که ظاهراً با مافیا ارتباط داشته‌اند؛ از فرانک سیناترا تا مرلین مونرو

۱۰ سلبریتی هالیوودی که انگارً با مافیا ربط داشته‌اند؛ از فرانک سیناترا تا مرلین مونرو

[ad_1]

ربط هالیوود و جرایم سازمان یافته به دوران قدیم باز می‌گردد. این دو نهاد برای دهه‌ها در یک رابطه دوستانه و ظریف (و بعضی اوقات نه چندان ظریف) بوده اند. برای مثال، هالیوود عاشق تشکیل فیلم‌های مافیایی و ترویج شخصیت‌های مافیایی سرسخت است. صنعت فیلمسازی علتمی‌بشود که شخصیت‌های مافیایی برای تعداد بسیاری دلنشین و دوست داشتنی باشند و خط داستانی قتل‌های مافیایی، روابط خانوادگی و اعمال دراماتیک گانگستری همیشه در پرده نقره‌ای سینما در ردیف اول بوده اند. اما در پشت پرده، از زمان‌ها پیش شایعاتی از ربط این صنعت با مافیا نیز شنیده می‌بشود. در ظاهر، این نوشته منطقی به نظر می‌رسد.

 افراد مشهور پول، قوت و شهرت و نفوذ اجتماعی بسیاری دارند. چرا جرایم سازمان یافته بخشی از این اکشن را نخواهد؟ محبوبیت در تجارت فیلم زیاد مهم است و از زمان‌ها پیش فکر می‌بشود که روابط مافیایی در پشت صحنه وجود دارند، پولشویی می‌کنند و ارتباطات خود را افزایش خواهند داد. این روابط زیاد قدیمی‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنید. در این لیست، نگاهی به ده ستاره مشهور هالیوودی خواهیم داشت که انگارً با مافیا رابطه داشته اند. حرف های می‌بشود برخی از این افراد مشهور در طول دوران حرفه‌ای خود ارتباطات عمیق و ماندگاری با سندیکای جرم و جنایت داشته اند. برخی دیگر به راه حلهای نامحتمل، سطحی و حتی تقریباً مرگباری با مافیا مرتبط بوده اند.

 

۱۰- فرانک سیناترا

بیایید از یکی از پر سر و صداترین دوستان مافیا در هالیوود اغاز کنیم. قسمت بزرگی از میراث ماندگار فرانک سیناترا و افسانه‌های عمومی بر ارتباطات مافیایی فرضی او متمرکز است. این فقط شایعه هم نیست. اف بی آی به قدری در این مورد مشکوک می بود که سال‌ها قبل از مرگ سیناترا، حرکات و روابط این چشم آبی پیر را مستند می‌کرد. این خواننده با تعداد بسیاری از افراد سرشناس مافیا از جمله سم جیانکانا – رئیس باسابقه مافیای شیکاگو – دوستی داشت.

همه هالیوودی‌ها و تعداد بسیاری از مردم هم در طول زندگی سیناترا از محل دیدار‌های او با مافیا باخبر بودند. حرف های می‌بشود که شخصیت بدنام جانی فونتن در فیلم پدرخوانده بر پایه سیناترا ساخته شده است. فونتن به سراغ دون کورلئونه می‌رود و برای ایفای نقش در یک فیلم خواست پشتیبانی می‌کند. ماریو پوزو، نویسنده این رمان، برای همیشه تکذیب کرد که فونتن بر پایه سیناترا ساخته شده است، اما در ذهن تماشاچیان تردید چندانی در این ربط وجود ندارد. سیناترا سال‌ها تکذیب کرد که با شخصیت‌های مافیایی در ربط بوده است. او حتی در مواردی از اتهامات علیه خود به نفعش منفعت گیری کرد. برای مثال، او ادعا کرد که اتهامات علیه مافیا بر پایه نژادپرستی ضد ایتالیایی بوده است. به باور فرانک، منتقدان نام و میراث او را مقصد قرار داده و از مافیا برای بدنام کردن نام نیک او منفعت گیری می‌کردند.

انچه که مورخان امروزی دریافته اند، این گمان وجود دارد که اعضای مافیا به سیناترا علاقه داشته اند، بدون دقت به این که او چه احساسی در رابطه آن‌ها داشته است. به هر حال، دوران کودکی و حقایق زندگی و حرفه او برای مردان ایتالیایی و ایتالیایی – آمریکایی‌هایی که در آن نسل بزرگ شده بودند، زیاد دلنشین می بود. به این علت، حداقل به گمان زیاد – اگر نه کاملاً درست باشد – که اعضای مافیا زیاد تر به سمت سیناترا جذب شدند تا برعکس آن. سیناترا آنقدر باهوش می بود که حمایتآن‌ها را بعد بزند و به جای آن، به مافیا اجازه داد در اطرافش وجود داشته و به همین خاطر سال‌ها با آن‌ها ربط داشت. به هر حال، ممکن می بود نادیده گرفتن آن‌ها عواقب بدی در پی داشته باشد. اما در نهایت، این رابطه، پرونده قطوری در اف بی آی و دقت ناخواسته تعداد بسیاری از مجریان قانون را به سیناترا جلب کرد.

۹- جیمز کان

جیمز کان با بازی در نقش آدم‌های با هوش و باهوش، آدم‌های سرسخت، آدم‌های پرخاشگر و آدم‌های خشن، زندگی اش را روی پرده نقره‌ای سینما ساخت؛ و در زندگی واقعی، همکارانش، هم قبل و هم سپس از مرگ او ادعا کرده اند که این بازیگر همه آن چیز‌ها و چیز‌های فرد دیگر نیز بوده است. کان در یک بازی به یاد ماندنی در فیلم پدرخوانده نقش سانی کورلئونه را بازی کرد. اما به حرف های خود برخی از اعضای مافیا، این جذابیت بازی و ماندگاری نقش سانی به این علت است که کان در این ماجرا نقش بازی نمی‌کرد. آن‌ها ادعا می‌کنند که کان با مافیا مرتبط می بود. سمی «گاومیش» گراوانو یک بار مدعی شده می بود که کان به شدت با خانواده مافیایی کلمبو مرتبط بوده است. به حرف های این چهره مشهور مافیا، کان رسماً از سوی این خانواده همکار (associate) خوانده شده می بود.

این یک رده مافیایی خاص است که به غیر ایتالیایی‌های مورد مطمعن اعطا می‌شد که که داخل کسب و کار مافیا می‌شدند. بر پایه روایت ها، کان به قدری دچار روابط مافیایی می بود که حتی شخصاً از جو کلمبو خواست کرد تا اجازه بازی در نقش سانی را روی پرده سینما به او بدهد. اما همه این سخن‌ها حقیقت داشت یا این که گراوانو فقطً با وصل کردن دنیای مافیای واقعی به یکی از بهترین فیلم‌هایی که تا به حال ساخته شده می بود، تلاش داشت مافیا را بزرگ نمود دهد؟ خود کان علناً در برهه‌های مختلفی از زندگی خود از ارتباطاتش با خانواده کلمبو سخن حرف های می بود. برای مثال، او از طریق ارتباطات خانوادگی طویل زمان، با اندرو روسو، نفر اول خانواده کلمبو در خیابان ها، ربط نزدیکی داشت. کان حتی به گفتن پدرخوانده (تحت اللفظی) اسکات پسر روسو نیز شناخته می‌شد.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

حتی تهمت هایی وجود دارد که کان از ارتباطات مافیایی خود برای تحت سختی قرار دادن تهیه کنندگان منفعت گیری کرده است تا او را برای نقش‌های سینمایی برجسته به کار گیرند. با این وجود احتمالا حیرت انگیزترین تهمت مروبط به یک سوپراستار دیگر باشد. بر پایه زندگینامه کوتاهی از کان که بعد از مرگش در ژوئیه ۲۰۲۲ در جراید انتشار شده می بود، این ستاره هالیوودی انگارً وقتی از یک دوستان مافیایی خود خواسته می بود تا جو پشی را برای بدهی ۸،۰۰۰ دلاری به او بکشد. از بخت خوش پشی – و همه طرفدارانش – این قتل هیچ زمان انجام نشد. اما اگر این نوشته درست باشد، مشخص می کند که مافیا نقشی جدی در زندگی و حرفه کان داشته است.

۸- جرج رفت

جرج رفت زمان‌ها قبل از دیگر اسامی این فهرست، یک ستاره می بود؛ و حرف های می‌بشود روابط مافیایی او هم عمیق‌تر از بقیه بوده است. نقش بزرگ ستاره سازی که رفت را به شهرت رساند، بازی در نقش رینالدو در فیلم کلاسیک صورت زخمی در سال ۱۹۳۲ می بود. در آن فیلم، رفت به قدری مافیای خوبی می بود که تا سال‌ها سپس از آن، فکر می‌شد بازی او روی پرده در واقع نحوه حرکت اعضای مافیا را در زندگی واقعی شان تحول داد.

اما اگر رفت چیزی در رابطه این که چطور یک گانگستر روی پرده سینما باشد می‌دانست، برای پرورش و دوران کودکی خودش می بود. این ستاره هالیوودی در منطقه‌ای خشن در نیویورک سیتی بزرگ شده می بود. هنگامی تا این مدت بچه می بود، در خیابان‌ها برای رئیس بدنام مافیای ایرلندی، اونی مدن، کار می‌کرد. او حتی در طول زندگی بزرگسالی خود از دوستی نزدیک با باگزی سیگل و می‌یر لانسکی از گانگستر‌های مشهور لاس وگاس لذت می‌برد.

همه این‌ها شایعه هم نبوده است. حتی یک بار بعد از یک پرواز فرااقیانوسی توسط رفت، از ورود او به لندن جلوگیری شد، چون مقامات لندن دلواپس ارتباطات مافیایی او بودند. زیاد همانند مورد سیناترا، ارتباطات رفت با مافیا زیاد تر تنها در حد روابط می بود تا همکاری عملی. به این معنی که او در اطراف افراد سرسختی بزرگ شد و در همه طول زندگی اش بدون این که خودش در فعالیت‌های مافیایی شرکت کند، با دیگر افراد سرسخت و خشن مافیایی در ربط ماند.

رفت می‌توانست نقش یک مرد سرسخت را به بهترین شکل ممکن بازی کند و این نوشته، بدون شک با قبل شخصی او در ربط می بود. با این حال این روابط به حرفه او پشتیبانی کرد؛ و او حداقل یک کار خوب با روابطش با مافیا انجام داد: بر پایه شایعه ها، یک بار ترور‌های برنامه ریزی شده بازیگرانی، چون جیمز کاگنی و گری کوپر را برای این که انگارً در طول زندگی حرفه‌ای خود علتخشم مافیا شدند، متوقف کرد. این نوشته برای یک ستاره سینما به خودی خود دستاورد بزرگی است. به نوعی او از روابط مافیایی خود برای اهداف نیک منفعت گیری کرده است.

۷- لانا ترنر

لانا ترنر برای دهه‌ها در اواسط عصر طلایی هالیوود، یکی از بزرگ‌ترین ستاره‌های سینما می بود. زندگی او پشت پرده سینما هم زیاد دراماتیک می بود. او در طول دوران اوجش هفت بار ازدواج کرد؛ و انگارً با چند نفر از بزرگ‌ترین ستاره‌های مرد هالیوود هم رابطه داشت.

اما این رابطه پر سر و صدای او با جانی استومپانتو، از اعضای مافیا می بود که علتشد نامش در این فهرست جای داشته باشد. استومپاناتو در طول دوران اوجش ربط نزدیکی با میکی کوهن، رئیس مافیا، داشت. جانی فردی خشن و غیرقابل پیش بینی می بود و حرف های می‌شد که در دنیای جرایم سازمان یافته ارتباطات زیاد خوبی داشت. بعد از مدتی با هم بودن، ترنر کم کم از این رابطه پرتنش خسته شد. او چندین بار تلاش کرد به این رابطه خاتمه دهد، اما سپس از روبه رو با خشمگینی‌های مداوم و غمگین کننده استامپانتو، بار دیگر رابطه اش را با وی از سر گرفت.

او حتی انگارً ترنر را تهدید کرد که اگر روزی او را ترک کند، با خشونت‌های مافیایی روبه رو خواهد شد. اما همه چیز در ۴ آوریل ۱۹۵۸ به اوج خود رسید. در آن روز، صدای ترنر و استامپاناتو به یک مسابقه پر سر و صدای جیغ زدن تبدیل شده می بود. این دو زیاد تر با هم دچار می‌شدند، اما این بار، شرایط زیاد وخیم می بود و غلیان احساسات منفی شان نیز زیاد زیاد تر از هر زمان فرد دیگر می بود. در اوج درگیری، اتفاق غیرقابل تصوری رقم خورد: استومپاناتو با چاقو به قتل رسید. وقتی که پلیس برای بازدید صحنه داخل عمل شد، ترنر به آن‌ها او گفت که دخترش شریل کرین – که در آن زمان تنها ۱۴ سال داشت – به شدت داخل اتاق شده و استومپاناتو را کشته است.

به حرف های ترنر، دخترش در آن لحظه تنها کاری را کرد که به نظرش برای حفاظت از مادرش ملزوم می بود. این روایت امکان پذیر درست باشد، و دادستان‌ها آنقدر از این داستان خوششان آمد که آن را یک قتل موجه می‌دانستند و از آ گذشتند. اما بعد از آن، شایعاتی به گوش می‌رسد مبنی بر این که روابط استامپاناتو با مافیا رابطه بیشتری با چاقو زدن او داشته و حرف های می‌بشود ترنر به شکلی عمیق‌تر در مرگ او دخیل بوده است.

۶- بینگ کرازبی

بینگ کرازبی یکی از تمیزترین و محبوب تصاویر در انظار عمومی را در همه هالیوود داشت. او به گفتن یک مرد معمولی زیاد محجوب با صدایی خدایی شناخته می‌شد. او خوش اندام، خوش قیافه و به ظاهر شیرین می بود که در دسترس همه بوده و طرفدارانش به شدت او را دوست داشتند. متاسفانه، داستان واقعی پشت صحنه زیاد متفاوت می بود. برای مثال، کرازبی وقتی که کار نمی‌کرد به شدت در مصرف الکل زیاده روی می‌کرد.

این چنین حرف های می‌بشود که او یک پدر خشن و آزارگر می بود که در زندگی شخصی اش به شدت از نظر جسمی (و عاطفی) به فرزندانش و دیگران آزار می‌رساند؛ و او طرفدار بزرگ قمار می بود. این نوشته به طور عمومی خود را در قالب عشق به مسابقات اسب دوانی نشان می‌داد. اما به طور خصوصی، او به جستوجو بازی‌های پر خطر می بود و حتی حرف های می‌بشود که با لحظات ترسناکی شامل جرایم سازمان یافته روبه رو شده است.

در یک مورد، در سال ۱۹۲۹، کرازبی یک شب در یک مهمانی مست کرد. صبح روز سپس هنگامی از خواب بیدار شد، خود را در خانه‌ای در محاصره گانگستر‌ها یافت. او که ترسیده می بود به حمام رفت تا خودش را تمیز کند. به محض این که او به داخل سرویس بهداشتی رفت، گروه فرد دیگر از گانگستر‌ها داخل شدند و اتاقی را که چند دقیقه قبل اول ترک کرده می بود، به رگبار بستند؛ و این تنها فاصله نزدیک او با مرگ نبوده است. بر پایه گزارشی که در سال ۱۹۹۹ انتشار شد، بینگ وقتی ۱۰ هزار دلار به یک عضو مافیا پرداخت کرد تا بعد از این که بد‌های هایش برای قمار از کنترل خارج شده می بود، جان او را نجات دهد.

روابط مافیایی بینگ به قدری شدید می بود که اف بی آی تصمیم گرفت تحقیقات کاملی را در رابطه آنچه او در رابطه مافیا می‌دانست، اغاز کند. به هر حال، کرازبی سال‌ها می بود که با تعداد بسیاری از خشن‌ترین اوباش سرزمین گلف بازی می‌کرد و میگساری می‌کرد؛ و بدهی‌های قمار او تنها نیاز این ستاره به ربط با خلافکاران مشهور را زیاد تر تحکیم می‌کرد، اگر فقط برای محافظت از خودش در برابر صدمه بوده باشد.

۵- دبی رینولدز

اگر چیزی در رابطه حرفه دبی رینولدز می‌دانید، به گمان زیاد از دیدن نام او در این لیست شوکه شده اید. اوه، حرفه او گواهی بر دقیقاً نقطه روبه رو روابط مافیایی است. اما او هم با مافیا ربط داشت و برخلاف تعداد بسیاری از افراد حاضر در این لیست، او امکان پذیر دقیقا نمی‌دانست که این حالت تا چه حد پیچیده و خطرناک شده می بود. همسر دوم رینولدز مردی به نام هری کارل می بود که صاحب برند کفش کارل می بود. پیش از ازدواج با دبی، هری زمان کوتاهی با زنی به نام جوآن کوهن – بیوه رییس اسبق کلمبیا پیکچرز -هری کوهن – ازدواج کرده می بود.

ازدواج کارل با جوآن تنها چند هفته دوام آورد که در دهه ۱۹۵۰ شگفت می بود. بهترین تئوری که اف بی آی و پلیس لس آنجلس می‌توانستند داشته باشند این می بود که این ازدواج توسط روسای جرایم سازمان یافته ترتیب داده شده می بود تا هویت واقعی برخی از اندوخته گذاران واقعی در کلمبیا پیکچرز را مخفی کنند. هری را برای “ازدواج” با جوآن مامور کرده بودند، که در این صورت او می‌توانست املاک کوهن را کنترل کند و بدون رد کاغذی به مافیا پول پرداخت کند. یا چیزی اینچنین.

سپس، در سال ۱۹۶۰، بعد از آخر ازدواج سریع کارل با جوآن، او با رینولدز مرتبط شد. به نظر می‌رسید که این دو برای عشق یا چیزی نزدیک به آن ازدواج کرده اند. اما حتی در این رابطه، اطرافیان رینولدز کارهایشان را مخفی انجام می‌دادند. سپس از این که دبی و کارل بله را به هم انها گفتند، کارل سند عمارت لس آنجلس را به نام مردی به نام سیدنی کورشاک منتقل کرد. سیدنی یک وکیل قوی می بود که به داشتن روابط عمیق با مافیا مشهور می بود. اندکی بعد از این انتقال غیرقابل توضیح، سیدنی مذاکراتی را با یک دستمزد زیاد بالا و غیرمعقول برای رینولدز انجام داد تا اولین اجرای زنده خود را در لاس وگاس انجام دهد – شهری که زیاد تر حرف های می‌بشود به شدت تحت کنترل مافیا است.

سپس، چند سال سپس، مدیران کسب وکار رینولدز مجدد خبرساز شدند. آن‌ها وی را داخل کسب و کار ساخت فیلم‌های موسوم به اسکوپیتون کردند. این‌ها موزیک ویدئو‌های اولیه‌ای بودند که در اواخر دهه ۱۹۶۰ در جعبه‌های گرامافون پخش می‌شدند. این شرکت در سال ۱۹۶۹ و بعد از این که اف بی آی از آن به گفتن ابزاری برای پولشویی پول‌های مافیایی یاد کرد، منحل شد. پلیس‌ها خود رینولدز را به معامله های پشت پرده ربط ندادند، اما این حقیقت که نام او مجدد نقل شد، با دقت به شخصیت او در انظار عمومی، زیاد غیرمنتظره و شگفت می بود.

۴- تونی بنت

تونی بنت نیز همانند تعداد بسیاری از خواننده‌های حرفه‌ای و زیاد مردانه قبل از خود، از زمان‌ها پیش شایعه شده می بود که وابستگی‌هایی به مافیا دارد. تنها روابط بنت با مردانی همانند فرانک سیناترا نیست که علتمی‌بشود مردم فکر کنند او “متصل” بوده است. این حرفه ثابت و طویل او در لاس وگاس می بود که شایعه ها را در رابطه رابطه بنت با مافیا زیاد تر کرد، شهری که با پول‌های مافیا رشد کرد؛ و این شایعه‌ای است که زندگی نامه نویس خود بنت درمورد آن سخن بگویید کرده است. دیوید اوانیر، که زندگی نامه بنت را نوشته است، نگاه زیاد عمیقی به دوران کودکی و نوجوانی این ستاره در این کتاب اراعه کرده است. او در این کتاب اصرار می‌کند که این خواننده آرام در واقع دهه‌ها پیش با پشتیبانی پول مافیا اغاز به کار کرد. به روایت اوانیر، تونی بنت انگارً سال‌ها به گفتن همکار سندیکا‌های جرایم سازمان یافته در نقش یک خارجی شبیه آنچه جیمز کان در آن زندگی می‌کرد، به مافیا خدمت کرد.

اما بنت قرار نبوده است فقطً به گفتن همکار مافیا باقی بماند. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اغاز دهه ۱۹۸۰، او دچار افسردگی عمیقی شد. بنت در آن زمان به شدت مواد مخدر منفعت گیری می‌کرد و این ترکیب برای سلامت روحی و جسمی او زیاد بد می بود. در همان زمان، در حالی که از جهات گوناگون صدمه پذیر می بود، گزارش‌ها حاکی از آن می بود که بنت اغاز به رابطه با زنی کرد که در اطراف سین سیتی به گفتن دوست دختر آنتونی اسپیلوترو، از اعضای مافیا شناخته می‌شد.

همانطور که انتظار می‌رود اسپیلوترو از این نوشته خوشش نیامده و به این علت برای رویارویی با بنت در رابطه این عمل بد به سراغ او رفت. اما اینجا جایی است که این خواننده زیاد زیاد خوش شانس بوده است: به جای کشتن او، همان کاری که در این چنین شرایطی از اعضای مافیا انتظار می‌رفت، اسپیلوترو تنها با یک دفترچه تلفن به سر بنت ضربه زد. دعوا عجیبی می بود، اما جواب داد. این کار نه تنها خواننده را بی هوش کرد، بلکه او را وادار به رها کردن دوست دختر مافیا کرد؛ و حتی برای بنت هم خوب می بود، چون به نظر می‌رسید که مقداری او را سر عقل آورد. چند هفته سپس، او به مرکز بازپروری رفت و برای همیشه هوشیار شد.

۳- مریلین مونرو

مریلین مونرو یک نماد جذابیت جنسی ماندگار است که گذشت زمان نیز نتوانسته خدشه‌ای به آن داخل کند. با این حال، فراز و نشیب زندگی حرفه‌ای او غم انگیز می بود. مونورو تحت تاثییر جنبه‌های وحشتناک و تاریک‌تر شهرتی قرار گرفته می بود که سال‌ها قبل او را به اوج رسانده می بود؛ و در حالی که داستان رسمی این است که مونرو در اوت ۱۹۶۲ در تاثییر مصرف بیشتر از حد باربیتورات درگذشت، شکاکان از زمان‌ها پیش بر این باور بودند که علتی شرورانه‌تر در بعد درگذشت نابهنگام او وجود دارد. همه چیز با بازیگری به نام جیانی روسو اغاز می‌بشود. او در فیلم پدرخوانده نقش کارلو را بازی کرد و در طول زندگی اش فکر می‌شد که با مافیا در ربط است. او حتی در جوانی برای فرانک کاستلو، مافیایی مشهور، کار می‌کرد. به گفتن بخشی از آن کار، روسو سپس‌ها ادعا کرد که شنیده است که مونرو توسط آدمکش‌های مافیا کشته شده است.

بر پایه این داستان، مریلین انگارً توسط سران مافیا برای نزدیک شدن به جان اف. کندی و برادرش رابرت کندی مورد منفعت گیری قرار گرفت. اعضای مافیا می‌خواستند از مونرو برای به دست آوردن اطلاعات کلیدی از جان هم قبل و هم در طول دوران ریاست جمهوری اش منفعت گیری کنند. سپس، همان طور که رابرت چند سال سپس به سختی برای ریاست جمهوری تلاش می‌کرد، مافیا امیدوار بودد که برای ارتباطات و منافع به او نیز تکیه کنند. بر پایه این داستان ها، مونرو از دخالت مافیا در زندگی خصوصی اش خسته شده می بود؛ به این علت حرف های می‌بشود که او می‌خواست داستان خود را در رابطه مافیا علنی کند که یک دفعه درگذشت. با این حال، این او گفت و گو فراتر از گمان و گمان است. اکنون زیاد‌ها می‌گویند آپارتمان مونرو استراق سمع شده و روسای مافیایی و یا سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا با دقت به سخن‌های او گوش می‌دادند.

این چنین فکر می‌بشود که مونرو تنها چند روز قبل از این که در خانه اش در لس آنجلس بمیرد، با سم جیانکانا، رئیس بدنام مافیای شیکاگو دیدار کرده است. حرف های می‌بشود که جیانکانا از مریلین خواسته می بود که در رابطه نزدیکی او به جان کندی سخن بگویید نکند تا مبادا مافیا قوت نفوذ خود بر او را از دست بدهد. با این حال اشکار نیست که نتیجه این جلسه چه می‌شد؛ چرا که تنها چند روز سپس اشکار شد که این ستاره مرده است.

۲- وین نیوتون

کم‌تر فردی است که به اندازه وین نیوتن از یک شخصیت تمیز و بی نقص در انظار عمومی داشته باشد. این هنرمند درست وقتی در لاس وگاس به شهرت رسید که این شهر خود را به گفتن یک مکان خانوادگی‌تر از قبل برای سفر‌های جاده‌ای بازسازی می‌کرد. نیوتن از این حال و هوا برای ستاره شدن در شهر منفعت گیری کرد و حتی از برنامه‌های زنده خود فراتر رفته و به تلویزیون و دیگر انواع شهرت ملی راه یافت. اما در پشت صحنه، شخصیت‌های مشهور لاس وگاس در رابطه ارتباطات انگارً مشکوک نیوتن با مافیا شگفت زده بودند؛ و هنگامی برای اولین بار خبر رسید که این خواننده می‌تواند با برخی از سندیکا‌ها مرتبط باشد، همه چیز تقریباً به هم ریخت. همه چیز با نقل شدن نام نیوتون به گفتن مالک بخشی از کازینوی علاالدین اغاز شد. تصمیم مدیریت کازینو برای اضافه کردن نیوتن به گروه مالکیت، تصمیم عجیبی می بود؛ اما شخصیت‌های آگاه لاس وگاس به این فکر افتادند که این تصمیم چندان بی مقصد نبوده است. به هر حال، نیوتن هیچ سابقه جنایی و روابط شناخته شده‌ای با مافیا نداشت. به این علت، او بر خلاف برخی از دوستان “متصل” خود، به قدر کافی “پاک” می بود تا مجوز کازینو را در ایالت نوادا بدست بیاورد.

یکی از این دوستان مردی به نام گویدو پنوسی می بود. او و نیوتن از زمان‌ها قبل با هم دوستی داشتند – دوستی که خود نیوتن هم به آن اعتراف کرده می بود –، اما ماموران پلیس لاس وگاس و خبرنگاران روزنامه‌های محلی به علت روابط پنهانی پنوسی با مافیا به این دوستی مشکوک بودند. بعد از این که خبر دوستی نیوتن و پنوسی برای اولین بار در رسانه‌ها انتشار شد، نیوتن دادخواستی را علیه ان بی سی نیوز تنظیم کرد. این خواننده در شکایت خود مدعی شد که از امنیت خودش می‌ترسد، چون گزارش‌ها اینطور مشخص می کند که او در تعقیب روسای مافیا با ماموران پلیس همکاری می‌کند. نیوتون خود حرف های می بود که نمی‌خواهد طرف هیچ کدام از این دو باشد و تنها می‌خواهد توریست‌ها را سرگرم کند. در ابتدا، هیات منصفه نوادا در رأی خود به او ۱۹ میلیون دلار خسارت را اعطا کرد، اما دادگاه تجدید نظر بعداً این حکم را رد کرد. صرف نظر از این نوشته، مقامات بازی نوادا به داستان خود در رابطه نگرانی از ربط نیوتن با پانوسی ادامه دادند.

۱- جری اورباک

امکان پذیر جری اورباک را از دوران فعالیتش به گفتن کارآگاه در سریال Law & Order بشناسید، یا اگر مقداری بزرگ‌تر باشید، مطمئناً بازی او در Dirty Dancing را به یاد دارید. اما حرفه بازیگری او به دهه‌ها قبل از آن یعنی دهه ۱۹۵۰ باز می‌گردد؛ و شایعه ها در رابطه روابط اورباک با مافیا زمان کوتاهی بعد از این که او برای اولین بار به شهرت رسید، اغاز شد. در سال ۱۹۷۱ اورباک برای نقش سالواتوره “کید سالی” پالومبو در یک فیلم کمدی به نام The Gang That Couldn’t Shoot Straight انتخاب شد. این فیلم درمورد یک مشت گانگستر دست و پا چلفتی می بود و شخصیت اورباک بر پایه یک عضو واقعی مافیا به نام جو گالو ساخته شده می بود. تعجبی ندارد که گالو – که عضو ارشد خانواده مافیایی پروفاسی در نیویورک می بود – از این که یک فیلم کامل درمورد چگونگی بی کفایتی او ساخته شده می بود، ناخشنود می بود؛ به این علت او جلسه‌ای را با اورباک ترتیب داد تا در رابطه فیلم سخن بگویید کنند. دلنشین اینجاست که گالو به اورباک آسیبی نرساند. در عوض، بازیگر و عضو مافیا از هم خوششان آمد و به شدت با هم دوست شدند.

سپس، کم‌تر از یک سال سپس، گالو به قتل رسید. این عضو مافیا در آوریل ۱۹۷۲ در رستوران Umberto’s Clam House در ایتالیای کوچک نیویورک مشغول خوردن غذا بودند که در جریان یک دچار که به نظر می‌رسید تلاشی برای قتل او توسط یک گروه مافیایی دیگر می بود کشته شد. اورباک و همسرش اغاز شب در آن روز سرنوشت ساز با گالو بیرون رفته بودند؛ این گروه حتی مجموعه کمدی دون ریکلز را با هم تماشا کرده بودند. برخی شایعه ها حتی ادعا می‌کنند که اورباک در آن شام آخر در کنار گالو بدو. این کار اورباک را به یک ناظر قتل و در نتیجه، یک عضو زیاد مهم برای بازجویی پلیس تبدیل می‌کرد. اما این بازیگر قدیمی حتی یک کلمه هم با فردی در این مورد سخن نزد. او از همکاری با پلیس خودداری کرده و تا آخر عمر، هیچ زمان سخن بگویید بسیاری در رابطه گالو نکرد. هنگامی اورباک در سال ۲۰۰۴ درگذشت، هر راز مافیایی که داشت را با خود به گور برد.

[ad_2]

منبع