نشانه‌هایی که می‌گوید شما می‌خواهید همه را راضی نگه دارید

نشانه‌هایی که می‌گوید شما می‌خواهید همه را راضی نگه دارید

[ad_1]

اگر نه گفتن به دیگران یا سخن بگویید از نیازهایتان برایتان دشوار است، احتمالا وقتش رسیده خودتان را در برتری بگذارید.

روانشناسان می گویند افرادی که دائماً در تلاش اند تا همه را از خود راضی نگه دارند امکان پذیر به سلامت روانی خود صدمه بزنند. این حرکت می تواند به قدری ناخودآگاه و خود به خودی باشد که احتمالا حتی خودتان فهمید نباشید که شما یکی از همین دست افراد هستید.

سلنا گومز، خواننده مشهور یک بار آشکار کرد که او هم همیشه تلاش می کرد دیگران را از خود راضی نگه دارد تا این که سپس از یک اتفاق مهم بالاخره این حرکت را کنار گذاشت.

به حرف های روانشناسان، افرادی که همیشه تلاش بر راضی نگه داشتن دیگران دارند، افراد مهربان و بامحبتی می باشند، به همین علت، این حرکت در ظاهر ویژگی مشکل سازی به نظر نمی رسد. امکان پذیر اینطور به نظر برسد که شما فردی دوست داشتنی با قلبی بزرگ هستید. اما راضی نگه داشتن دائمی دیگران، بی هزینه نیست، امری که طبق معمولً برای خود فرد رخ می دهد.

نشانه‌هایی که می‌گوید شما همیشه تلاش می‌کنید همه را از خودتان راضی نگه دارید

افرادی که تلاشی دائمی برای راضی نگه داشتن دیگران دارند، به چند دسته تقسیم می شوند. رایج ترین نوع، «بله گوها» می باشند و برخی از آن ها هم زیاد تر همانند یک پرستار و مواظب اند و همیشه دچار نیازهای دیگران اند. برخی از این افراد هم نوعی «آفتاب پرست» اند، به این معنی که احساسات خودشان را نادیده می گیرند تا از سوی دیگران پذیرفته شوند.

جدا از رایج ترین نشانه ی این ویژگی شخصیتی که نه نگفتن به هیچ یک از ایده ها، برنامه ها و خواسته های دیگران است، به حرف های ی روانشناسان، تعداد بسیاری از افرادی که تلاش بر راضی نگه داشتن دیگران دارند،هیچ زمان نیازها یا ایده های خود را گفتن نمی کنند – چه در محل کار، چه در خانه و چه با دوستان یا در رابطه عاطفی.

این دست افراد ذاتاً جسور نیستند، همیشه موافق به نظر می رسند و گویی از انجام هر چه که دیگران بخواهند، خوشحال اند. به علاوه، تعداد بسیاری از اوقات افراد آسان گیری به نظر می رسند. اما چیزی که در عمل رخ می دهد این است که آن ها دیگران را به خود ارجح می دانند (اگر اصلاً به خودشان توجهی داشته باشند) و در نتیجه، به طور کلی قیمت خودشان را پایین می آورند.

به این هم دقت کنید که آیا زیاد تر از نه گفتن، عذرخواهی می کنید یا خیر. برای افرادی که همیشه تلاش می کنند دیگران را راضی نگه دارند، عذرخواهی کردن کار راحتی است، اما از کلمه ی «نه» به ندرت در دایره ی لغات خود منفعت گیری می کنند. امکان پذیر حتی زمان هایی که لزومی ندارد هم حرکت دیگران را توجیه کنید.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

دودلی مزمن هم می تواند نشانه ی این باشد که شما به شنیدن خواسته ها و نیازهای خودتان عادت ندارید، چون همه تمرکزتان را روی دیگران گذاشته اید.

منشأ این حرکت چیست؟

این حرکت به گمان زیاد یک ذهنیت طرحواره ای ناخودآگاه است که بر تاثییر تجربیاتی از قبل تان (نه همیشه، اما در زیاد تر موارد در دوران کودکی)، به شکل یک مکانیسم مقابله ای در شما به وجود آمده است.

روانشناسان می گویند بزرگ شدن در خانواده یا توانایی ی رابطه عاطفی ای که در آن اطاعت کردن، موافق بودن و نگه داری اسایش محیط، زندگی را راحت تر می کرده، می تواند علتبشود که فرد این الگو را در دوران بزرگسالی یا در روابط عاطفی بعدی خود هم ادامه دهد. ما هنگامی حرکت امن یا محافظت کننده ای را یاد می گیریم، زیاد تر دل مان می خواهد که آن را دائماً تکرار کنیم.

داشتن والدین سلطه گری که نیازها و عقاید آن ها مهم تر از مال فرزندان شان به نظر می رسیده، می تواند فرد را بعداً در زندگی دچار مشکل کند.

در موارد شدیدتر، امکان پذیر فرد تنها وقتی عشق یا قبول دریافت کرده باشد که نیازها و خواسته های دیگران را برآورده کرده، به همین علت یاد گرفته که با این حرکت حس قبول شدن کند و فکر می کند که همیشه باید به دیگران خدمت کند.

اگر سیستم اعتقادی شما با این این چنین توانایی ای شکل گرفته باشد عشق، دقت و امنیت برای شما تبدیل به چیزی مشروط می بشود و بی توجهی به نیازهای خودتان در شما نهادینه می بشود.

این حرکت در درازمدت چه صدمه‌هایی دارد؟

افرادی که تلاش می کنند دائماً دیگران را راضی نگه دارند، به ندرت مشکلات و نگرانی هایشان را با دیگران در بین می گذارند. چون از نظر این افراد خودشان هیچ حقی ندارند، دل شان نمی خواهد فردی را غمگین کنند و از طرد شدن و قبول نشدن می ترسند.

سرکوب احساسات تبدیل مشکلات روانی و جسمی می بشود، از جمله اضطراب طویل زمان، افسردگی و داشتن عکس العمل هایی نامناسب بر پایه ی هراس.

راضی کردن دیگران پیش از خود، این ذهنیت را در فرد نهادینه می کند که بی قیمت یا دوست نداشتنی است.

اگر در روابط تان با دیگران هیچ زمان حد و مرزی نداشته باشید، این کار می تواند علتبشود که حس منزوی بودن و فهمیدن نشدن کنید. شما به دیگران این اجازه را می دهید که شما را لگدمال کنند، اما در اعماق وجودتان رنجیده خاطرید و حس می کنید پذیرفته نشده اید، دلخورید و شنیده نشده اید.

در عین حال، از آنجایی که دیگران نمی دانند که شما واقعاً که هستید و چه نیازهایی دارید،آن ها نمی دانند چه چیزی شما را غمگین کرد.

برخی هم امکان پذیر دغدغه ی پذیرفته نشدن اشکار کنند. آن ها همه تمرکز خود را روی حس دیگران می گذارند و توانایی رسیدگی به احساسات خود یا حتی باخبر شدن از آن ها را از دست می دهند.

این حرکت می تواند شما را به طور ناخودآگاه جذب افرادی کند که دقت چندانی به نیازهای شما ندارند، چون شما به این الگو عادت کرده اید و با هر شرایطی غیر از آن حس غریبگی می کنید.

در برخی موارد، افرادی که همیشه تلاش بر راضی نگه داشتن همه دارد، برای آنکه با احساسات درونی خود – به فکر خودشان – «باری بر دوش دیگران نگذارند»، تلاش می کنند از روش هایی برای روبه رو با احساسات خود منفعت گیری کنند که برایشان زیان اور و صدمه زا است، همانند دچار شدن با اعتیاد.

چطور این حرکت را کنار بگذاریم؟

تشخیص این حرکت در خود دشوار است و احتمالا حتی از آن سخت تر این باشد که این یک الگوی رفتاری است، اگر منشأ دردناکی داشته باشد.

زیاد مهم است که برای داشته باشید که این کار تقصیر شما نیست، چون افرادی که همیشه در تلاش اند تا دیگران را راضی نگه دارند، به راحتی خود را سرزنش می کنند و حس شرم می کنند. اگر این حرکت شما منشأ دردآوری دارد، تلاش کنید بپذیرید که یک استراتژی مقابله ای برای شما بوده و ما بعضی اوقات چاره ی فرد دیگر نداریم. به این علت به خودتان افتخار کنید که توانستید راهی برای دوام آوردن اشکار کنید و به خودتان اجازه ی کنار گذاشتنش را بدهید، چون دیگر برایتان کاربردی ندارد.

اول آنکه بر روی مکالمات درونی تان کار کنید (کاری که می تواند به سخن ساده اما در عمل دشوار باشد) و هر بار که فهمید شدید مکالمه ی درونی منفی ای دارید، تلاش کنید آن را تحول دهید.

از اجازه گرفتن برای چیزهای که لزومی به اجازه گرفتن برای آن ها نیست، دست بکشید. فهمیدن کنید که شما از خود قوت و اختیار دارید و دائماً به به نظر یا قبول دیگران نیاز ندارید. در عین حال، اگر به پشتیبانی نیاز داشتید، حتماً از دیگران پشتیبانی بخواهید. این کار امکان پذیر برای اطرافیان تان شوکه کننده باشد، چون خلاف الگوهایی است که به آن عادت داشته اند.

در روابط خود با دیگران، حد و مرز اشکار کنید. اغاز کنید به چیزهایی که با آن ها حس راحتی نمی کنید یا شما را مضطرب یا اذیت می کند، نه بگویید. مسئله ی دلنشین درمورد افرادی که به مرزبندی های شما عکس العمل منفی نشان می دهند این است که این برخورد آن ها دقیقاً لزوم مرزبندی شما را ثابت می کند، به این علت فقطً برای این که دیگران این حرکت را دوست ندارند، مختصر نیایید و برای راضی کردن دیگران تلاش نکنید.

جسورتر بودن را تمرین کنید، چیزی که در ابتدا می تواند دشوار باشد. معنایش این نیست که باید پرخاشگر و زورگو باشید. برای مثالً بگویید که دوست دارید به کدام رستوران بروید. افرادی که همیشه در تلاش اند تا دیگران را راضی نگه دارند، طبق معمولً در این چنین موقعیتی می گویند که برایشان فرقی نمی کند و انتخاب دیگران هر چه باشد، با آن موافق اند.

برای آن هایی که به عذرخواهی گویی مزمن دچارند، پیشنهاد می بشود هر بار که بی علت عذرخواهی کردید، آن را روی کاغذ بیاورید و درستش را بنویسید.

اگر امکانش را داشتید، از روانشناسی پشتیبانی بگیرید. او با کار بر روی ویژگی های رفتاری، تروماهای کودکی و افتاطمینان به نفس تان می تواند به شما پشتیبانی کند حس خودارزشمندی کنید و کنترل زندگی تان را در دست بگیرید.

[ad_2]

منبع