2046128_811

چرا با وجود مقبولیت نظریه تکامل درمورد انسان ها، میمون‌ها تا این مدت منقرض نشده‌اند؟/ آیا امکان پذیر میمون‌ها در آینده به انسان تبدیل شوند؟_آینده

[ad_1]
به گزارش آینده

 برای تعداد بسیاری از افراد، این عکس نمادی از حرکت آهسته اما قطعی تکامل از موجودات ساده به موجودات پیچیده‌تر است. اما همین عکس یک سوال گمراه‌کننده را هم به وجود می‌آورد: اگر واقعاً تکامل به این شکل پیش می‌رود، چرا تا این مدت میمون‌ها و میمون‌های انسان‌نما (apes) وجود دارند؟ اگر انسان‌ها از دل نخستی‌ها پدید آمده‌اند، بعد چرا تا این مدت گونه‌های قدیمی‌تر از آن‌ها روی زمین وجود دارند؟

احتمالا در نگاه اول این سوال ساده به نظر برسد، اما جواب آن قسمت جالبی از تاریخ مشترک تکاملی ما را آشکار می‌کند. در واقع، دانشمندان این نوشته را یکی از «برداشت‌های غلط و ماندگار» درمورد ماهیت تکامل انسان می‌دانند. به همین علت، دیلی‌میل از برخی متخصصان برجسته خواسته تا توضیح دهند چرا باید دیدگاه خودمان نسبت به جایگاه انسان در مسیر تکامل را بازنگری کنیم.

اگر انسان امروزی از طریق تکامل به وجود آمده، بعد چرا میمون‌ها تا این مدت منقرض نشده‌اند؟

برخی فکر می‌کنند که تکامل یک مسیر خطی است که موجودات ساده را به‌مرور زمان به سمت موجودات کامل‌تر هدایت می‌کند. اما حقیقت امر به مراتب پیچیده‌تر از این فکر ساده است. پروفسور روث میس، متخصص تکامل انسان از دانشگاه کالج لندن، در او مباحثه با دیلی‌میل توضیح می‌دهد:

به روال تکامل یک درخت نگاه کنید. همه‌ی گونه‌های زنده امروز در نوک شاخه‌ها قرار گرفته‌اند. انسان و میمون‌ها روی شاخه‌هایی می باشند که در مقطعی از هم جدا شده‌اند، و هر دو شاخه هم چنان وجود دارند.

اگر این شاخه‌ها را در طول نسل‌ها رو به عقب نگاه کنیم، در نهایت به یک گونه‌ی مشترک می‌رسیم. نزدیک‌ترین خویشاوندان زنده‌ انسان‌های امروزی شامپانزه‌ها و بونوبوها می باشند که نزدیک به ۹۸/۷ درصد از دی‌ان‌ای خود را با ما مشترک‌اند.

ما این چنین تعداد بسیاری از ویژگی‌ها را با خویشاوندان نخستی خود شریکیم؛ از ساختارهای آناتومیکی گرفته تا سلسله‌مراتب‌های اجتماعی پیچیده و توانایی حل قضیه. امکان پذیر به‌نظر برسد که انسان‌های امروزی از گروهی از شامپانزه‌ها یا بونوبوها تکامل یافته‌اند و باقی گونه‌ها در قسمت پایین‌تر پله‌های نردبان تکامل باقی مانده‌اند.

اما داده‌های ژنتیکی مدرن مشخص می کند که این فکر درست نیست. دانشمندان انسان‌شناس بر این باورند که انسان‌ها نزدیک به ۶ تا ۱۰ میلیون سال پیش از خانواده‌ای که شامپانزه‌ها و بونوبوها را شامل می‌شد، جدا شدند؛ طوری که در آن زمان از شاخه تکاملی جدا شد، «آخرین جد مشترک» ما نامیده می‌شود. هنگامی دانشمندان درمورد انسان‌های اولیه همانند نئاندرتال‌ها و انسان‌های راست‌قامت سخن بگویید می‌کنند، امکان پذیر این طور فکر شود که انسان‌های امروزی جای همه گونه‌های قدیمی‌تر را گرفته‌اند.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

این فکر علتسوتفاهم می‌شود؛ طوری که فکر می‌کنیم همه گونه‌های قدیمی‌تر یا همانند انسان شده‌اند یا از بین رفته‌اند. در واقع، «درخت زندگی» داروین همانند یک ساقه مستقیم رشد نمی‌کند، بلکه همانند یک بوته شاخه می‌دهد و تعداد بسیاری از شاخه‌ها به مسیرهایی می‌رسند که تکامل آن‌ها متوقف شده است. نئاندرتال‌ها فقطً شاخه‌ فرد دیگر می باشند که از آخرین جد مشترک ما، که بین ۸۰۰ هزار تا ۱۰۰ هزار سال پیش زندگی می‌کرد، جدا شده‌اند.

هیچ دلیلی وجود ندارد که شاخه‌های دیگر تکامل حتماً باید منقرض می‌شدند؛ آن‌ها فقط مسیرهای متغیری نسبت به مسیر ما طی کرده‌اند.

چرا میمون‌ها به اندازه انسان‌ها باهوش نشده‌اند؟

داستان تکامل ما نشان‌دهنده یک پیشرفت تدریجی پیچیده، به‌اختصاصی در عرصه هوش است. این هوش علتشده تا انسان‌ها در جهان به شکل بی‌سابقه‌ای موفق شوند و تعداد بسیاری از گونه‌های نخستی دیگر را در معرض خطر قرار دهند. اما سوال اینجاست که اگر هوش ما این چنین برتری عظیمی در تکامل دارد، چرا خویشاوندان نزدیک ما هم به همین اندازه باهوش نشده‌اند؟ کارشناسان می‌گویند: آنچه برای ما زیاد مهم به نظر می‌رسد، لزوماً برای پیروزی گونه‌های دیگر الزامی نیست. پروفسور میس توضیح می‌دهد:

اگر شما در جنگل‌های بارانی در گروهی از نخستی‌ها زندگی کنید که زیاد تر گیاه می‌خورند، نوع هوشی که نیاز دارید با نوع هوشی که یک گوشتخوار برای شکار گروهی حیوانات بزرگ در ساوانا ملزوم دارد، متفاوت خواهد می بود.

به این علت، هیچ دلیلی وجود ندارد که میمون‌ها به یک گونه‌ انسان‌همانند تکامل اشکار می‌کردند. در واقع، هنگامی سخن بگویید از «پیروزی تکاملی» می‌شود، هوش انسان آن‌قدر هم که فکر می‌کنیم برتری ندارد.

دکتر جان رووان، استاد دستیار تکامل انسان در دانشگاه کمبریج، به دیلی‌میل می‌گوید: شامپانزه‌ها و بونوبوها در محیط‌های خود زیاد موفق می باشند، بعد چرا سوال معکوس را نمی‌پرسیم: چرا انسان‌ها به شکل شامپانزه‌ها یا بونوبوها تکامل نیافته‌اند؟

بونوبوها به‌خصوص دچار خشونت و کشتار بین گروهی نمی‌شوند، در حالی که ما انسان‌ها مدام دچار جنگ و درگیری هستیم؛ چرا ما همانند بونوبوها تکامل نیافته‌ایم؟

بر خلاف باور رایج، انسانیت مقصد نهایی تکامل نیست. دکتر رووان می‌گوید: زیاد تر فکر می‌شود که ویژگی‌های انسان بهترین‌اند، اما این تقریباً همیشه درست نیست. انسان‌ها تطابق‌های جالبی دارند، اما باید به یاد داشته باشیم که میلیاردها گونه دیگر روی زمین هم ویژگی‌های خاص خود را دارند و تعداد بسیاری از آن‌ها حتی شگفت‌انگیزتر از توانمندیهای انسان می باشند.

آیا امکان پذیر میمون‌ها در آینده به انسان تبدیل شوند؟

با این حال، اگرچه اکنون میمون‌ها و میمون‌های انسان‌نما هیچ دلیلی برای تکامل هوش انسان‌گونه ندارند، اما این حالت همیشه پابرجا نخواهد می بود. در آینده‌‌های دور، یا اگر انسان‌ها از روی زمین ناپدید شوند، امکان پذیر جایگاهی در طبیعت بوجود آید که برخی نخستی‌ها بتوانند آن را پر کنند. پروفسور میس می‌گوید:

هر جهش به طور اتفاقی رخ می‌دهد، اما اگر گونه‌ها در محیط‌های شبیه زندگی کنند، مثالهای بسیاری از تکامل همگرا وجود دارد.

به این علت کاملاً امکان پذیر موجودی تا حدودی همانند ما تکامل یابد، اما این کار اجتناب‌ناپذیر نیست، چون محیط همیشه مقداری متفاوت خواهد می بود.

به این علت سناریویی همانند فیلم سیاره میمون‌ها (Planet of the Apes-style) در آینده‌ زیاد دور، چندان هم غیرقابل فکر نیست. با این حال، موجودی که از این فرایند طویل تکامل به وجود می‌آید، امکان پذیر هیچ شباهتی به انسان‌هایی که ما می‌شناسیم نداشته باشد. دکتر ادوین د جاگر، مردم‌شناس زیستی دانشگاه کمبریج، به دیلی‌میل می‌گوید:

تکامل دقیقاً خودش را تکرار نمی‌کند، اما با گذشت زمان کافی و تحت فشارهای مناسب، امکان پذیر برخی از نخستی‌سانان به هوش بالاتر یا ویژگی‌های انسانی‌تر تکامل اشکار کنند.

اما آن‌ها انسان نمی‌شوند، به نظر من چیزی کاملاً تازه خواهند می بود.

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی

[ad_2]