آقای امیر آقایی، مقداری سکوت برای تندرستیات بد نیست_آینده
به گزارش آینده
برنامهی او گفت وگو محور «اکنون» با اجرای سروش صحت، تا به امروز مورد انتقاد و نظرات بسیاری قرار گرفته است. این بار اما ماجرا چیزی فراتر از انتقادات سلیقهای و نظرهای متفاوت است. نوک پیکان حملات هم رو به فردی نیست جز امیر آقایی نوستالژیباز، که به تازگی مهمان این برنامه می بود و سخنهای عجیبی در روبه رو دوربین نقل کرد.
طبیعی است که مردم هر کشوری با دقت به تاریخ خود ازمایش ها تلخ مشترکی داشته باشند. تجربیاتی که گاها به عمد فراموش خواهد شد و یا احتمالا چندین دهه سپس برای مرثیهسرایی از صندوقچه خاطرات بیرون میآیند. اما اگر سوال کنید تکلیف ما مردم ایران با این خاطرات تلخ چیست و چه منفعت گیریای از آنها داریم، باید بگوییم ما بدجور بلاتکلیفیم.
نوشته او گفت و گو وقایع دهه ۶۰ است. توانایی جنگی که زندگی همه مردم را تحت تاثییر قرار داد و عامل تشکیل یک سبک زندگی متفاوت شد. نگاه ما اما به این ازمایش ها متفاوت و ضد و نقیض است. بعضی اوقات نگاه طنز که در سینما و تلوزیون مثالهای بسیاری از آن را دیدهایم، بعضی اوقات نگاه غمانگیز و اکنون، به پاس زحمات امثال امیر آقاییها نگاهای شاد و نوستالژیک.
امیر آقایی به گفتن یک بازیگر انگار روشن فکر به یک برنامه نسبتا ادبی دعوت میشود، رو به روی دوربین مینشیند و با افتخار از زندگی زیست شدهای میگوید که به پاس سختیها و رنجها، ما را نسبت به دیگر جهان متفاوت کرده. به قول خودش ما با در صف ماندن برای پنیر، با شنیدن آژیر حالت قرمز و افتنفت و دیگر مکافات دیگر، یک زندگی عمیقتر نسبت به دیگر جهان توانایی کردهایم که باید بابت آن شکرگزار باشیم.
اگر سطحی به ماجرا نگاه کنیم، به این فکر میکنیم که احتمالا امیر آقایی هم همانند تعداد بسیاری از هم نسلانش فکر میکند زندگی کردن در خاطرات و مرور آنها و گرفتن یک ژست نوستالژی باز دلنشین و دوست داشتنی است. اما اگر مقداری دقیق به مفاهیم این جملات فکر کنیم میفهمیم ماجرا چیزی فراتر از اینها است.
فرشاد کاسنژاد (روزنامه نگار) در اعتراض به این برنامه و نگاه امیر آقایی یک قضیه عمیق را نقل کرد که بهتر است از آن غافل نشویم:
“ازمایش ها و زیستههای عمیق امیر آقایی میتواند همین اکنون تکرار شود. چسب زدن به شیشهها زمان بمباران یا صف پنیر و نفت.
ملزوم نیست به قول امیر آقایی در قسمت فرد دیگر از همیت مصاحبه، او نوستالژی باز باشد. ملزوم نیست سروش صحت با سر تکان دادن به حالت تایید این ازمایش ها نکبتبار را گرانبها نمود دهد. حائز هیچ ارزشی نیست و تواناییی مهم و انسان سازی هم نیست، فقط به لطف پروردگار امیر آقایی، زندگی انسانها را ویران کرده و هم چنان ویران میکند. شهروند نروژی هم علاقهای به این ازمایش ها ندارد و بدون اینها چیزی را در زندگی از کف نداده است.”
در روبه رو با نگاه امیر آقایی و افراد همانند به او، یک مسئله مهم حائز اهمیت است. اگر با نشاط و سرخوشی از سختیهای قبل یاد کنیم، سختیهای جاری برایمان آسان نخواهد شد. در کل سختی کشیدن امتیازی نیست که بخواهیم برای بدست آوردنش حسرت بخوریم.
مسئله بعدی که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد این است که زندگی در وضع امروز کمتر از در صف ایستادن برای پنیر و نفت نیست و این نوشته به هیچ گفتن قرار نیست نسل جاری را در آینده آب دیدهتر کند. به گفتن یه ایرانی ترجیح میدادیم برتری ما نسبت به ساکنین نروژی غم و غصه و فلاکت نباشد.
دوست نداریم در این نسل هم در مسابقهی زجر دیدن اول باشیم. بعد به گفتن یک مخاطب از یک تیریبون و از یک سلبریتی، انتظار داریم هنگامی از سختیها سخن میزند، حتی اگر رویکرد انتقادی هم ندارد، خوش بینی و نوستالژی بازی بی مورد را کنار بگذارد و نگاه واقعیتری به مشکلاتهای قبل و مشکلات امروز داشته باشد.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها 
منبع
