پایتخت ۷ در حسرت خشایار الوند_آینده
به گزارش آینده
بعد از درگذشت خشایار الوند، نویسنده توانمند سریال “پایتخت”، ضعف در قصهپردازی به یکی از مشکلات اساسی این مجموعه تبدیل شد. الوند با فهمیدن دقیق از ساختار درام و تسلط بر طنز موقعیت، داستانهایی پرکشش و شخصیتهایی پویا خلق میکرد. اما بعد از فقدان او، روال روایت سریال بهمرور زمان کم شدن کرد و تعداد بسیاری از شخصیتها در دام تکرار افتادند. این کاستیها در فصل هفتم بیشتر از پیش خود را نشان داده و علتشدهاند تا جذابیت این مجموعه که وقتی محبوبترین سریال خانوادگی تلویزیون ایران می بود، به مقدار قابلتوجهی افت یابد.
سریال «پایتخت» از همان فصل اول، ترکیبی از طنز موقعیت، شخصیتپردازی دقیق و درامی سرراست می بود که توانست مخاطب را به خود جذب کند. اما اکنون که به فصل هفتم این مجموعه رسیدهایم، آنچه بیشتر از همه به چشم میآید، نوعی رکود و تکرار در روایت است که علتشده انرژی اولیه این تاثییر رفتهرفته رنگ ببازد. «پایتخت ۷ تکه نهم» بار دیگر ما را با یکی از شخصیتهای قدیمی این مجموعه، اوس موسی، همراه کرد؛ حضوری که در بهترین حالت میتوان آن را تداعی خاطرات دانست و نه خلق موقعیتی تازه.
ضعف در قصهپردازی؛ زخمی که بهبود نیافته است
یکی از با اهمیت ترین مشکلاتی که از فصلهای تازه بهاختصاصی بعد از درگذشت مرحوم خشایار الوند، نویسنده مهم مجموعه، دامن «پایتخت» را گرفته، فیلمنامهای است که بیشتر از آنکه پیشبرنده باشد، درجا میزند. قصهپردازی نامنسجم، خردهپیرنگهای بیسرانجام و گرههای روایی که یا ساده حل خواهد شد یا بیعلت کش میآیند، همه انها علتشدهاند تا سریال جذابیت اسبق را نداشته باشد. این مشکل در تکه نهم نیز به وضوح حس میشد؛ بهطوری که اضافه شدن اوس موسی، بهجای اینکه یک خط روایی تازه را معارفه کند، فقطً بهانهای برای پر کردن زمان می بود.
شخصیتهایی که اسیر کلیشه شدهاند
یکی از بزرگترین نقاط قوت «پایتخت» در سالهای ابتدایی، شخصیتهایی بودند که بهمرور رشد میکردند و تحول مییافتند. اما در فصل هفتم، این شخصیتها بیشتر از حد به نسخههای قبلی خود وابسته شدهاند و در دام تکرار افتادهاند. شوخیهای نقی، سادگی ارسطو، غرولندهای هما و حتی خنگبازیهای رحمت دیگر آن طراوت قبل را ندارند و زیاد تر همانند کاریکاتوری از خودشان به نظر میرسند. وجود اوس موسی نیز در تکه نهم موفق نشد این روال را تحول دهد، چرا که او نیز زیاد تر از یک خاطره خوش در سریهای قبل نبوده است.
سریالی که از زمانه خود عقب افتاده است
یکی از دلایل پیروزی «پایتخت» در سالهای نخست، ربط قوی آن با مسائل اجتماعی و فرهنگی زمان خود می بود. اما در فصل هفتم، این ربط تا حد بسیاری از بین رفته و سریال زیاد تر همانند به بازخوانی خاطرات قدیمی است تا یک تاثییر زنده و پویا. فقدان سوژههای تازه، منفعت گیری از الگوهای امتحانشده و تلاش برای زنده نگه داشتن روح قبل، همه انها علتشدهاند تا «پایتخت ۷» نتواند به یک روایت معاصر و مرتبط با دغدغههای امروز جامعه تبدیل شود.
آیا برگشت به اوج امکان پذیر؟
«پایتخت» تا این مدت طرفداران پرشماری دارد و خاطرات بسیاری را برای مخاطبانش ساخته است. اما اگر قرار است این مجموعه هم چنان ادامه اشکار کند، باید جسارت بازآفرینی و خلق داستانهای تازه را داشته باشد. برگشت به شخصیتهای قدیمی و تکرار شوخیهای قبل احتمالا برای لحظاتی نوستالژیک باشد، اما نمیتواند ضمانتکننده پیروزی در آینده باشد. اگر سازندگان این سریال به این مسئله دقت نکنند، دور از انتظار نیست که «پایتخت» به یکی از همان مجموعههایی تبدیل شود که بیشتر از حد کش میآیند و در نهایت، با خاطرهای کمرنگ به فراموشی سپرده خواهد شد.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
منبع