مشکل اینجاست که بعضی اوقات ما بدون این که فهمید باشیم، اطلاعاتی به‌طور غیرکلامی منتقل می‌کنیم که منظور واقعی‌مان نیست و این امکان پذیر تبدیل سیگنال‌های نادرست و سوءتفاهم شود. به این علت، آگاه بودن به معنی  سیگنال‌های غیرکلامی، می‌تواند به شما پشتیبانی کند که ربط بهتری برقرار کنید و اینطور نباشد که بدن‌تان چیزی بگوید و خودتان چیزی دیگر. علاوه بر آن دیگران را نیز بهتر فهمیدن خواهید کرد.

ربط غیرکلامی چیست؟

والری مانوستلوف، استاد ارتباطات در دانشگاه واشنگتن که در عرصه ارتباطات غیرکلامی تدریس و تحقیق می‌کند، می‌گوید: « ربط غیرکلامی اساساً هر چیزی است که بدون گفتن آن، به فرد دیگر منتقل می‌کنیم  که شامل هر نوع حرکت یا نشانه‌ای است که می‌تواند چیزی را به فرد دیگر منتقل کند.» تماس چشمی، حالت‌های چهره، حرکات دست، لمس فیزیکی و زبان بدن در زمره ارتباطات غیرکلامی است.

 مانوستلوف می گوید  برای مثال، «نحوه حرکت دادن بدن، مقدار نزدیکی به فرد روبه رو، میزانی که در زمان ربط به جلو یا عقب خم می‌شوید، نحوه قرار دادن پاها یا نحوه نشستن» همه اطلاعاتی به دیگران مخابره می‌کنند.

مانوستلوف می‌گوید، ربط غیرکلامی این چنین شامل نحوه لباس‌پوشیدن، نحوه تعامل با محیط اطراف، صاف کردن گلو و وقفه‌های سکوت می‌شود. امکان پذیر فکر کنید که لحن صدا، بلندی یا پایین بودن شدت صدا یا حتی مقدار شدت کلام، در زمره ارتباطات کلامی باشند، اما در واقع در زمره ارتباطات غیرکلامی می باشند—چرا که پیامی فراتر از معنی لغوی کلمات شما را ارسال می‌کنند.

مانوستلوف می‌گوید، ربط غیرکلامی در تعامل های ما نقش بزرگی دارند. «ما تمایل داریم، هر چند در سطح ناخودآگاه، به سیگنال‌های غیرکلامی دقت کنیم و به آن‌ها عکس العمل نشان دهیم.» هنگامی به رفتارهای غیرکلامی خودتان نگاه می‌کنید، به گمان زیادً موارد بسیاری وجود دارد که اصلاً از آن‌ها آگاه نیستید.

برای مثال، حتی اگر به لحاظ ذهنی یقین نباشید که فردی را دوست دارید یا نه،  زبان بدن‌تان می‌تواند حس واقعی‌تان را درمورد آن فرد نشان دهد.

اگرچه این سیگنال‌ها می‌توانند اطلاعات بسیاری بدهند، اما امکان پذیر گمراه‌کننده باشند یا نادرست تفسیر شوند. ما به طور مداوم درمورد درمورد معنی سیگنال‌های غیرکلامی دیگران فکر  و فرضیه‌سازی می‌کنیم. مانوستلوف می‌گوید:

« مشکل اینجاست که تقریباً هر رفتاری می‌تواند چند معنی داشته باشد (یا هیچ معنایی نداشته باشد).»

برای مثالً فکر کنید رئیس‌تان در حالی که به شما سرزده است، دستانش را قلاب می‌کند. امکان پذیر فکر کنید این به معنی ناخشنودی از شما است، که می‌تواند منطقی باشد.  اما امکان پذیر او دست‌هایش را قلاب کرده چون سردش است. یا خودش را در موقعیت دفاعی می‌بیند یا می‌خواهد لکه‌ای روی پیراهنش را بپوشاند. یا دل‌درد دارد. یا فقط راحت‌تر است که اینطور بنشیند… مفهومش این است که امکان پذیر رفتارهای غیرکلامی معناهای متغیری داشته باشند.

دبرا رابرتس، کارشناس ارتباطات و متخصص در عرصه حل‌وفصل تعارضات، روابط و دینامیک‌های محل کار، می‌گوید: «به این علت هر چه نسبت به سیگنال‌های غیرکلامی آگاه‌تر باشید، می‌توانید مواظب‌تر، هدفمندتر و بااعتماد به نفس‌تر مطلب‌های غیرکلامی را تفسیر کنید.»

توانایی‌های ارتباطی غیرکلامی، به خصوص در موقعیت‌هایی که اولین برداشت‌ها واقعاً مهم می باشند (همانند مصاحبه شغلی)، الزامی می باشند. این توانایی‌ها می‌توانند شما را به یک دوست، شریک یا عضو بهتری از خانواده تبدیل کنند. دکتر مانوستلوف می‌گوید: «این [مربوط به] دانستن این است که چه رفتارهایی علتمی‌شود دیگران حس خوبی داشته باشند.»

چند مثال از ارتباطات غیرکلامی

۱.بدنتان را کاملاً به سمت فردی که با او سخن بگویید می‌کنید بچرخانید

دکتر مانوستلوف می‌گوید: « چرخاندن کل بدنتان به سمت فرد، نه فقط صورتتان، راهی ساده و قوی برای نشان دادن این است که شما در لحظه حاضر،  دچار و علاقه‌مند هستید. این حرکت،  این مطلب را می‌دهد که «من کاملاً در اینجا هستم و برای او مباحثه آماده‌ام.» (از طرف دیگر، اگر بدنتان را از فردی دور کنید، به این معنی است که برای این او مباحثه آماده نیستید یا این مکالمه همه شده است.)

۲.نگاه کردن به تلفن همراه یا در دسترس‌ قرار دادن آن

رابرتس می‌گوید که نگاه کردن به تلفن همراه به طور ناخودآگاه مطلب می‌دهد که هر چیزی که در آن است مهم‌تر از فردی است که روبه رو شما قرار دارد.  مطلب این حرکت این است که «دقت من جای فرد دیگر است.»

۳.نگاه کردن به همه‌چیز جز فردی که با او سخن بگویید می‌کنید

نگاه کردن به اطراف می‌تواند بی‌علاقگی، حواس‌پرتی و بی‌توجهی را نشان دهد.

۴.سر تکان دادن یا تکان دادن سر زمان گوش دادن (اما نه زیاد)

هنگامی سرتان را تکان می‌دهید، بدون این که بخواهید سخن فرد روبه رو را قطع کنید، به او سیگنال می‌دهید که کاملاً غرق سخن‌هایش هستید.

۵.ایستادن زیاد نزدیک یا زیاد دور از فردی

هر چه نزدیک‌تر به فردی بایستید در واقع می‌خواهید صمیمیت و گرمایتان را نشان دهید و هر چه دورتر بایستید می‌خواهید بگویید که نسبت خاصی با آن فرد ندارید. اما یادتان باشد که نزدیکی زیاد به افراد می‌تواند حس تهدید و بی‌احترامی و پرخاشگری را نیز منتقل کند.

۶.لرزش یا حرکت مداوم

اگر تمایل دارید که با دست‌هایتان بازی کنید یا در صندلی‌تان جابجا شوید، امکان پذیر این حرکت‌ها به‌طور ناخودآگاه به معنی بی‌حوصلگی یا اضطراب باشد.

۷.لمس ملایم روی بازو

لمس فیزیکی یکی از قدرتمندترین راه‌ها برای نشان دادن اهمیت قائل شدن برای فرد دیگر است.

۸.سخن بگویید کردن با صدای آرام

سخن بگویید با صدای آرام می‌تواند به تنظیم فضای صحیح در مکالمات جدی پشتیبانی کند و نشان‌دهنده این باشد که شما به فرد روبه رو اهمیت می‌دهید.