اگر این روزها گذرتان به تئاترشهر خورده باشد؛ به گفتن یک هوادار پرسپولیسی، از شنیدن و دیدن یک بنر شگفتی می‌کنید: «مشتبا داداش صیغه‌ای حسین آدیداس» این مشتبا همان مجتبی محرمی مرد اسطوره ای قبیله سرخ ها به گویش علی پروین است.

نمایش «مشتبا، داداش صیغه‌ای حسین آدیداس» به نویسندگی کهبد تاراج، کارگردانی ارسطو خوش رزم و با بازیگری کهبد تاراج و حمیدرضا محمدی در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه است. این نمایش در سبک سوررئال اجرا می‌شود و با منفعت گیری از عناصر دراماتیک به ابعادی از زندگی مجتبی محرمی و حسین کریمی‌پور می‌پردازد.

ارسطو خوش رزم کارگردان این نمایش، در رابطه این که کاراکتر این نمایش می گوید:

دو کاراکتر حاضر در این نمایش، بر پایه حقیقت می باشند. یکی از آنها مجتبی محرمی بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس در دهه ۶۰ و ۷۰ است و فرد دیگر حسین کریمی‌پور که به حسین آدیداس معروف بوده و در دهه ۶۰ در سرزمین ژاپن برای خودش یک امپراطوری داشته. تقریباً می‌توانم بگویم که ۸۰ تا ۸۵ درصد اطلاعاتی که در نمایشنامه راجع به این دو کاراکتر وجود دارد اطلاعاتی دقیق و عینی است و اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم بین ۱۵ تا ۲۰ درصد چیزهایی است که به طور دراماتیک و نمایشی در نمایشنامه  گنجانیده شده و راجع به این کاراکترها صدق نمی‌کنند.

 نویسنده و بازیگر تاثییر کهبد تاراج که از علاقه‌مندان سفت و سخت فوتبال دهه شصت، علی الخصوص محرمی به حساب می اید، این کار را با کارگردانی ارسطو خوش رزم از ۱۰ آبان روی صحنه برده است. به هر روی سوژه این تئاتر یکی از بهترین چپ پاهای تاریخ فوتبال ماست که حقیقتش راست پا می بود و همین ایده؛ کار را دلنشین کرده است. کهبد تاراج برهه‌ای از زندگی مجتبی محرمی و بی‌اعتنایی‌اش به پول و مادیات دنیا را روایت می‌کند. بی اعتنایی که برای هم نسلان مجتبی که پاک باخته‌ و عاشقان بی‌ریا فوتبال و پرسپولیس بودند نیز دلنشین است.

«مشتبا داداش صیغه‌ای حسین آدیداس» روایتی از آن بُعد خاموش فوتبال ماست که امروز تار و پودش به پول گره خورد است. ببینید، درس بگیرید و فکر نکنید که قصه همه ما یک خطی و یک روایت است.