چرا با افزایش سن حس میکنیم که زمان نیز سریع تر میگذرد؟_آینده
[ad_1]
به گزارش آینده
یکی از دلایل این چنین احساسی این است که ما تا این مدت همان لباسهای سه سال پیش را میپوشیم، مول مویمان عوض نشده، در همان مکان زندگی میکنیم و همان عادات غذایی سه سال پیش را داریم.
در واقع هیچ چیزی زمان حال ما را از آنچه سه سال پیش اتفاق افتاده، نزدیک نمیکند. در حالی که در زندگی یک کودک یا نوجوان، طی سه سال تحول و تغیرات بسیاری روی میدهد.
برخی دیگر از دلایل داشتن این چنین احساسی عبارت هستند از:
۱- زندگی ما روتینتر است
کودکان و نوجوانان بطور قابل توجهی تغییرات بیشتری را نسبت به بزرگسالان توانایی میکنند. آنها قدبلندتر خواهد شد، لباسهای نو میپوشند، مدرسه را عوض میکنند، دوستان متغیری اشکار میکنند و در کلاس چیزهای جدیدی یاد میگیرند. این دنیای گذار و تحول است اما در بزرگسالی، تعداد بسیاری از این عوامل اصلاً تحول نمیکنند.
۲- مغزهای گوناگون، زمان را بگونهای متفاوت توانایی میکنند
در دوران نوجوانی که از نظر پژوهشگران دوره سنی ۱۰ تا ۲۵ سال است، مغز دستخوش تغییرات قابل توجهی میشود.
لورنس اشتاینبرگ، یکی از بهترینها در دنیای تحقیقات نوجوانان، دوران نوجوانی را برای مغز یک «زمان» میداند چون مغز آماده یادگیری آنهم در سطحی گسترده است. هزاران نورون را فکر کنید که با یکدیگر برخورد میکنند و به همان اندازه گمان دارد یکدیگر را فعال کنند.
علاوه بر این، نوجوانان نسبت به محیط اطراف خود حساستر و همزمان زیاد سازگارتر می باشند، چون مغزشان آماده پذیرفتن هر چیزی و هر اتفاقی است. آنها از این «زمان» منفعت گیری میکنند تا بیاموزند جهان چطور کار میکند و چطور باید در این چنین جهانی حرکت کرد.
دیگر این که هنگامی هورمونهای جنسی فعال خواهد شد، این فرایند یادگیری را از طریق میلینسازی (myelination) یا عمل افزودن یک غلاف چربی در بالای نورونهای زیاد فعال، تحکیم میکنند. این کار به نورونها پشتیبانی کند تا ۱۰۰ برابر سریع تر از نورونهای غیر میلیندار عمل کنند.
مغز هرآنچه را که میآموزد، در حافظه خود نیز ثبت و ضبط می کند. به همین علت اگر رویدادهای استرسزای زندگی در دوران نوجوانی روی دهند، در قیاس با دوران کودکی، تأثیر بیشتری روی فرد دارند.
به همین علت است که ما یک توانایی متناقض از زمان داریم. هنگامی نوجوان هستیم، آنقدر در روبه رو دنیا باز و پذیرا هستیم که دائما حس تازگی میکنیم. تعامل ما با معلمان، دوستان، محتوای دروس، والدین، جامعه و موارد دیگر، نحوه فهمیدن ما از جهان و نحوه کارکرد ما در آن را شکل میدهد.
در این دوران، ما احساسات بزرگی را توانایی میکنیم و درمورد روابط، مسئولیت و هر چیز فرد دیگر مطالب جدیدی میآموزیم. به همین علت به نظر میرسد که در هر روز، اتفاقات بسیاری میافتد چون مغز ما چیزهای بسیاری را به خود جذب میکند.
اما در دوران بعد از نوجوانی، مغزمان دیگر به همان روش برای دریافت چیزهای بسیاری از دنیای بیرون یا یادگیری، تنظیم نشده است و به همین علت است که سه سال پیش میتواند همانند دیروز باشد. چون در مغز، فهمیدن ما یا ازمایش ها زندگی ما تحول بسیاری نکرده است.
چطور میتوان حس «گذر سریع زمان» را تحول داد؟
برای این کار سه نظر وجود دارد:
اول این که، برنامههای روتین خود را تحول دهید. برای مثال تلاش کنید مسیر جدیدی را برای رسیدن به محل کارتان انتخاب کنید یا در رستوران مورد علاقه خود یک غذای تازه خواست دهید. کتابی را در ژانری بخوانید که طبق معمولً انتخاب نمیکنید و با یک غریبه در کافی شاپ سخن بگویید کنید.
به این ترتیب در حالی که مغز شما میلی به این ازمایش ها تازه ندارد، میتوانید بطور فعال به جستوجو آنها باشید و از شیوه زندگی نوجوانان پیروی کنید.
دوم، به چیزهای کوچک دقت کنید. در بدن خود و لحظۀ «حال» فرو بروید. روی افرادی که در اطراف شما می باشند، طبیعت اطرافتان و موارد دیگر تمرکز کنید و به این بیندیشید که «فقط این یک لحظه» در زمان وجود دارد و به آن همانند فرصتی برای «خاطره سازی» فکر کنید.
به اعضای خانواده خود نگاه کنید و تلاش کنید همه جزئیات مربوط به آنها، از ظاهرشان در این سن خاص تا حس بودن در کنارشان و موارد دیگر را با دانستن این که این لحظه میگذرد، ثبت کنید. این تکنیک میتواند به حس طویلتر شدن «لحظۀ حال» از طریق افزایش دقت و احساساتی که تشکیل میشود، پشتیبانی کند.
سوم، قدردان «ثباتی» باشید که اکنون در زندگیتان وجود دارد؛ چون حالت «ارامش» تبدیل تشکیل استرس کمتری در زندگی میشود. در دوران «ارامش زندگی» بهتر میتوانیم قدردان چیزهای کوچک باشیم و در این چنین وضعیتی، دانش و کنترل بیشتری درمورد نحوه کارکرد خوب بدنمان، احساسات و ذهنمان داریم.
یک تحقیق روانشناختی که با وجود ۴۶۱ هزار شرکتکننده برگزار شد نیز نشان داد که «رضایت از زندگی» بهمرور زمان از نوجوانی تا ۷۰ سالگی افزایش مییابد؛ به عبارت دیگر نوجوانان زندگی را «خاطرهانگیزتر» میدانند و افراد بزرگسال «رضایتقسمتتر».
به این ترتیب بهتر است به جای «عزاداری» در این باره که «زمان چه مقدار سریع میگذرد»، قدر لحظات کوچکمان را بدانیم و به جای این که گذر زمان را چیزی منفی تعبیر کنیم، از «ارامش» بزرگسالی لذت ببریم.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
[ad_2]