2

شما چندمین فرزند خانواده هستید؛ آیا این روی شخصیت شما تاثییر می‌گذارد؟_آینده

[ad_1]
به گزارش آینده

آیا شما فرزند بزرگ‌ترِ مسئولیت‌پذیر، فرزند وسطِ نادیده گرفته شده یا فرزند کوچکِ آزاد و بی‌قید هستید؟ برای افرادی که به نظریه «تأثیر ترتیب تولد بر شخصیت» باور دارند، جواب به این سوال امکان پذیر کلید شناخت شما به گفتن یک فرد باشد. در مهمانی‌ها، شام‌های خانوادگی و جلسات درمانی، افراد امکان پذیر از ترتیب تولد به گفتن نوعی کلید مختصر برای تشخیص ویژگی‌های شخصیتی منفعت گیری کنند؛ چون زیاد تر ما تحت تاثییر همین او گفت و گو‌های روانشناختی برای مثال تک‌فرزندها را خودخواه و فرزندان وسط را عاشق دیده شدن به حساب می‌آوریم.

اما اگرچه ازمایش ها شخصی شما امکان پذیر نشان دهد که ترتیب تولد روی شخصیت تاثییر می‌گذارد، روان‌شناسان نظر فرد دیگر دارند. در اینجا دلیلش را می‌گوییم که چرا احتمالا زمان آن رسیده باشد که از این کلیشه‌ها دست بکشیم.

منشأ نظریه روان‌شناختی ترتیب تولد

ایده تأثیر ترتیب تولد بر شخصیت کودک احتمالا به قدمت خود انسان‌ها باشد. در واقع، جوامع گوناگون برای زمان طویل به افراد بر پایه موقعیتشان در خانواده اهمیت می‌دادند یا آنها را نادیده می‌گرفتند.

برای مثال، در تعداد بسیاری از جوامع باستانی، تولد اولین فرزند (که به تبع آن والدین به سرپرست خانواده تبدیل می‌شدند) زیاد تر به معنی جایگاه اجتماعی بالاتر می بود. این نوشته تبدیل تشکیل مراسمی همانند حمام‌های اختصاصی برای مادران اولین فرزند در میکرونزی و مراسم سنتی «پیدون هابن» در یهودیت که برای فرزندان نخست‌زاده انجام می‌شد.

ترتیب تولد این چنین برای زمان طویل حقوق ارث و خطوط جانشینی سلطنتی را تعیین می‌کرد، همانند سلطنت بریتانیا که برای زمان طویل نیاز به یک وارث نخست‌زاده و یک یا چند ذخیره به گفتن پشتیبان داشت.

آلفرد آدلر، روانشناسی که نظریه تاثییر ترتیب تولد بر شخصیت را نقل کرد

اما نظریه روان‌شناختی ترتیب تولد تا اغاز قرن بیستم گسترش نیافت؛ در آن زمان روان‌شناسی به نام آلفرد آدلر این نظریه را اراعه کرد که ترتیب تولد نه تنها بر جایگاه اجتماعی بلکه بر رشد و شخصیت کودک تأثیر می‌گذارد. آدلر که به گفتن پدر روان‌شناسی فردی شناخته می‌شود، معتقد می بود که «منظومه خانوادگی» فرد تبدیل ویژگی‌های شخصیتی قابل پیش‌بینی می‌شود. او نوشت: «موقعیت در خانواده یک تاثییر ماندگار بر سبک زندگی فرد می‌گذارد».

مطابق نظر آدلر، تولد یک خواهر یا برادر، دقت بی‌قید و شرط والدین را از فرزند بزرگ‌تر می‌گیرد و در نتیجه آنها عصبی، زیاد تر متمایل به محافظه‌کاری و متمایل به پیروی از بزرگترها خواهد شد. فرزندان دوم رقابت‌طلب و جلب‌دقت کننده می باشند، در حالی که فرزندان کوچک‌تر لوس و تنبل می باشند. او این چنین باور داشت که افرادی که بدون خواهر و برادر بزرگ خواهد شد دارای نوعی «عقدۀ مادر» می باشند و با پدر خود رقابت دارند.

آدلر که برای سخنرانی‌های بین‌المللی، متون روان‌شناسی محبوب و تکنیک‌های روان‌درمانی‌اش مشهور شده می بود، تأثیرش هم چنان در عرصه روان‌شناسی طنین‌انداز است و به همین علت نسل‌های بعدی روان‌شناسان تحقیقاتی را انجام داده‌اند که تلاش در اثبات نظریه ترتیب تولد او دارند.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

تحقیقات علمی درمورد ترتیب تولد چه می‌گویند؟

مطالعات انجام شده از زمان آدلر ارتباطاتی بین ترتیب تولد و زیاد چیزهای دیگر، از پیشرفت تحصیلی گرفته تا تمایلات جنسی و پیروزی فرزندان وسط در ورزش‌های تیمی اشکار کرده‌اند.

فرانک سولووی، یکی از برجسته‌ترین طرفداران مدرن این نظریه، در دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ به بازدید بزرگسالان و حرفه‌هایشان پرداخت تا تأثیر ترتیب تولد را برسی کند. او معتقد می بود که برای مثال دانشمندانی که فرزند اول خانواده بوده‌اند زیاد تر تمایل به تحقیقات محافظه‌کارانه دارند ولی دانشمندانی که فرزند اول نبوده‌اند به سراغ تحقیقات رادیکال‌تر همانند نظریه تکامل و نظریه نسبیت می‌روال. او حتی تفاوت‌هایی بین استراتژی‌های نظامی و سیاسی بین نخست‌زاده‌های جنگجو همانند ماکسیمیلیان روبسپیر و راه حلهای معتدل و غیرخشونت‌آمیز بین معروف‌ترین فرزندان وسط اشکار کرد.

اما مطالعاتی که زیاد تر به گسترش شخصیت مربوط خواهد شد، به بازدید پنج ویژگی بزرگ شخصیتی یعنی آزادمنشی، ماموریت‌شناسی، برون‌گرایی، سازگاری و عصبی بودن می‌پردازند. این مطالعات تازه نظریه‌ای را که می‌گوید ترتیب تولد می‌تواند شخصیت شما را شکل دهد، بی‌اعتبار می‌کنند.

3

رودیکا دامیان، استاد روان‌شناسی در دانشگاه هوستون، یکی از بزرگ‌ترین مطالعات این چنینی را در سال ۲۰۱۵ انجام داد و از داده‌های یک مطالعه طولی بر روی بیشتر از ۴۴۰،۰۰۰ دانش‌آموز دبیرستانی ایالات متحده منفعت گیری کرد. بعد از کنترل حالت اجتماعی-اقتصادی، جنسیت و سن، این مطالعه نشان داد که «ربط بین ترتیب تولد و ویژگی‌های شخصیتی نزدیک به صفر است».

مطالعه فرد دیگر در سال ۲۰۱۵ نیز یافته‌های دامیان را قبول کرد: بعد از تحلیل سه گروه نمونه بزرگ از کشورهای ایالات متحده، بریتانیا و آلمان، محققان نوشتند که «ما هیچ تأثیری از ترتیب تولد بر برون‌گرایی، ارامش عاطفی، سازگاری، ماموریت‌شناسی یا تخیل اشکار نکردیم».

اما هر دو گروه محققان شواهدی برای یک ویژگی یافتند که در رابطه فرزندان نخست‌زاده صدق می‌کرد: هر دو مطالعه نشان دادند که فرزندان نخست‌زاده به گمان زیاد هوش کلامی بالاتری دارند.

اما این لزوماً به این معنی نیست که فرزندان نخست‌زاده باهوش‌تر می باشند یا راحت‌تر یاد می‌گیرند. به گمان زیادً این ویژگی زیاد تر به این علت است که نخست‌زاده‌ها در اغاز کودکی زیاد تر زمان خود را با بزرگسالان می‌گذرانند؛ ضمن این که تفاوت آن‌ها از این جهت با خواهران و برادرانشان به طور میانگین فقط یک نمره IQ  می بود.

گروه فرد دیگر از محققان که این چنین مطالعه‌ای را انجام دادند نوشتند که «ما باید نتیجه بگیریم که ترتیب تولد تأثیر پایداری بر ویژگی‌های شخصیتی گسترده ندارد».

چه چیزی واقعاً شخصیت را می‌سازد؟

دامیان می‌گوید که تحقیقات مدرن اساساً نظریه تأثیر ترتیب تولد بر شخصیت را رد می‌کنند؛ نظریه‌ای که او آن را «نظریه زامبی» می‌نامد چون انگار هرچقدر هم که با تحقیقات علمی د شود، باز هم از بین نمی‌رود و زیاد‌ها باز هم به آن باور اشکار می‌کنند. به این علت می‌توان سوال کرد که چرا این ایده هم چنان مردم را مجذوب می‌کند و چرا محققان هم چنان به بازدید این سوال ادامه خواهند داد؟

دامیان می‌گوید: «هر فردی در رابطه آن نظری دارد چون همه آدم‌ها ترتیب تولدی دارند و بخشی از علت این که ما نمی‌توانیم از روان‌شناسی ترتیب تولد دست بکشیم، امکان پذیر به ازمایش ها خودمان که همیشه به نظر می‌رسد از آن نظریه حمایتمی‌کنند، مربوط باشد. برای مثال بچه‌های بزرگ‌تر همیشه فکر می‌کنند که مسئولیت‌پذیرتر و پیچیده‌تر از خواهر و برادران کوچکترشان می باشند».

اما در واقع این یکی از شرایطی است که در آن توانایی شخصی می‌تواند کاملا نادرست باشد و حقیقت فقط از طریق استدلال و تحقیق علمی درست کشف می‌شود.

در واقع، علم گسترش شخصیت به هیچ وجه یک دانش قطعی و یقینی نیست. تحقیقات مدرن با منفعت گیری از مطالعات دوقلوها مشخص می کند که راه اندازی شخصیت تا نزدیک به ۴۰ درصد به ژنتیک مربوط می‌شود. بقیه آن نیز امکان پذیر ترکیبی پیچیده از محیط و تمرین‌های فرهنگی باشد که به شکل دادن به مزاجی که با آن متولد می‌شویم پشتیبانی می‌کند.

اگرچه محققان می‌توانند پنج ویژگی بزرگ شخصیتی را اندازه‌گیری کنند، اندازه‌گیری ازمایش ها ذهنی که زندگی روزمره ما و احتمالا شخصیت‌هایمان را شکل می‌دهد، دشوارتر است. دامیان اکنون در حال مطالعه بر روی تأثیرات احتمالی داستان‌های زندگی افراد (داستان‌هایی که آنها درمورد ازمایش ها خودشان تعریف می‌کنند) بر شخصیت آن‌ها است. اما برای قسمت بزرگی از عموم مردم، تجزیه و تحلیل شبکه پیچیده طبیعت و پرورش، لذت کمتری نسبت به مسخره کردن خواهر و برادرهایشان دارد.

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی

[ad_2]