2

۱۰ نقل قول ماندگار آل پاچینو_آینده

[ad_1]
به گزارش آینده

آل پاچینو یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما است. این بازیگر افسانه‌ای در فیلم‌های بسیاری نقش‌آفرینی کرده است و طی سال‌ها توانسته شخصیت‌های سینمایی به یاد ماندنی‌ای خلق کند. هنگامی که پاچینو طی دهه‌ی ۷۰ میلادی به گفتن یک ستاره‌ی سینمایی به شهرت رسید، فیلم‌نامه‌های بسیاری به سمت او روانه شدند.

این فیلم‌نامه‌ها امکاناتی را در اختیار پاچینو گذاشتند که او به واسطه‌ی آن‌ها توانست برخی از بهترین شخصیت‌های سینمایی تاریخ را متولد نماید؛ از مایکل کورلئونه‌ی خون‌سرد و درون‌گرا گرفته تا تونی مونتانای زودجوش و عصبی و همه دیگر شخصیت‌های فراموش‌نشدنی دیگر. نقل قول‌های آل پاچینو در هر یک از فیلم‌هایی که او در آن‌ها ایفای نقش کرده است، به اندازه‌ای تاثیرگذار می باشند که بعضی اوقات می‌توان همه ویژگی‌های درونی یک شخصیت را از آن‌ها استخراج نمود.

آل پاچینو طی سال‌های فعالیت خود به گفتن یک بازیگر، ایفا کننده‌ی برخی از بهترین نقش‌های سینمایی و گوینده‌ی برخی از بهترین نقل قول‌های سینمایی بوده است. بهترین نقل قول‌های آل پاچینو انواع مختلفی دارند از نقل قول‌های فیلسوفانه گرفته تا نقل قول‌های شگفت، اما یک چیز بین همه‌ی آن‌ها مشترک است؛ آل پاچینو به واسطه‌ی هنر بازیگری خود و توانمندیاش به گفتن یک هنرمند، علتماندگاری آن‌ها شده است. در بهترین حالت، این نقل قول‌ها نقل قول‌هایی می باشند که چیزی درمورد‌ی شخصیت گوینده در اختیار ما می‌گذارند، اطلاعاتی درمورد‌ی خط داستانی فیلم به ما خواهند داد، یک تفکر را گفتن می‌کنند و یا به سادگی نشانه‌ای می باشند برای به عکس کشاندن جذابیت شخصیت گوینده.

آل پاچینو بازیگری است که می‌تواند یک فیلم را به چیزی ماندگار تبدیل کند. پاچینو متولد ۲۵ آوریل ۱۹۴۰ است و اکنون ۸۴ سال دارد. او بازیگری متد را از چارلی لاتن و لی استراسبرگ در اچ‌بی استودیو و اکتورز استودیو فرا گرفت. نخستین توانایی‌ی سینمایی برای پاچینو با فیلم «ناتالی و من» (Me, Natalie) رقم خورد که پاچینو زمان بازی در این فیلم ۲۹ سال داشت. دو سال سپس،سال ۱۹۷۱ فرا رسید و پاچینو با بازی به گفتن بازیگر نقش مهم در فیلم «وحشت در نیدل پارک» (The Panic in Needle Park) توانست دقت منتقدان، مخاطبان و دیگر هنرمندان را جلب کند. یک سال سپس از این می بود که وجود پاچینو در «پدرخوانده» (The Godfather) برای همیشه او را تبدیل به بازیگری افسانه‌ای کرد.

برای «پدرخوانده» آل پاچینو نخستین‌بار نامزد اسکار شد و سپس از این فیلم می بود که همه کارگردان‌های هالیوودی دوست داشتند او را به گفتن بازیگر در فیلم خود داشته باشند. پاچینو علاوه بر سینما، فعالیت گسترده‌ای در تئاتر هم داشته است. پاچینو تا به امروز ۳ بار نامزد دریافت جایزه‌ی تونی شده و ۲ بار برای نمایش‌های «آیا یک ببر کراوات می‌زند؟» (Does a Tiger Wear a Necktie) و «تمرین مقدماتی پاولو هومل» (The Basic Training of Pavlo Hummel) این جایزه را پیدا کرده است. پاچینو علاوه بر جوایز تونی، در رابطه با دیگر جوایز سینمایی هم یکی از رکوردداران است. او تا به این جا ۱۹ مرتبه نامزد دریافت جایزه‌ی گلدن گلوب شده و ۴ بار توانسته این جایزه را برای فیلم‌های «سرپیکو» (Serpico)، «بوی خوش زن» (Scent of a Woman)، سریال «فرشتگان در آمریکا» (Angels in America) و «تو جک را نمی‌شناسی» (You Don’t Know Jack) به دست آورد.

پاچینو نه تنها در سینما، بلکه در تلویزیون هم یک چهره‌ی سرشناس است. او طی سال‌های فعالیت خود در سریال‌های مختلفی هم ایفای نقش کرده و درست همانند سینما نشان داده است که در دنیای سریال‌ها هم چیزی نمی‌تواند مانع درخشیدن او شود. پاچینو برای سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی‌ای که در آن‌ها نقش‌آفرینی کرده، تا به امروز ۳ بار نامزد دریافت جایزه‌ی تلویزیونی امی شده و توانسته است ۲ بار این جایزه را برای سریال «فرشتگان در آمریکا» و فیلم تلویزیونی «تو جک را نمی‌شناسی» به خانه ببرد. با اهمیت ترین جایزه‌ی سینمایی برای یک بازیگر هالیوودی بی‌شک اسکار است و کمد افتخارات پاچینو از این جایزه خالی نیست. پاچینو تا به امروز ۹ مرتبه نامزد اسکار شده است و ۱ بار برای فیلم «بوی خوش زن» توانسته این جایزه را به دست آورد.

آلفردو جیمز پاچینو بازیگری است که می‌تواند در هر چهارچوب بصری‌ای به گفتن یک بازیگر بدرخشد. برای پاچینو مهم نیست چیزی که در آن فعالیت می‌کند یک فیلم سینمایی است، یک سریال، یک فیلم تلویزیونی و یا حتی یک آگهی بازرگانی؛ درخشیدن یکی از ویژگی‌های شخصیتی پاچینو است. پاچینو به خوبی می‌داند چه وقتی دیالوگ بگوید و از آن مهم‌تر چه وقتی دیالوگ نگوید و با منفعت گیری از عضلات صورت خود و به خصوص چشم‌هایش سخن‌های ناگفته را بزند. پاچینو طی سال‌های فعالیت‌اش به گفتن یک بازیگر، هم نقش مهم بوده است و هم نقش مکمل، هم قهرمان بوده است و هم ضد قهرمان و هم ایفاکننده‌ی شخصیت‌های پر سخن بوده است و هم کم سخن. به نظر می‌رسد هیچ عنصری نمی‌تواند مانع پاچینو شود. هر نقشی در هر ابعادی و با هر ویژگی‌هایی به او داده شود، او آن را به بهترین شکل ممکن در روبه رو دوربین ایفا می‌کند. بهترین نقل قول‌های آل پاچینو می‌توانند شما را یک بار دیگر داخل دنیای آثار هنری این بازیگر کنند.

۱۰. وینسنت هانا در «مخمصه» (Heat)

«باید به عصبانیتم بچسبم. ازش نگهداری می‌کنم چون بهش نیاز دارم. منو هشیار نگه می‌داره. لبه‌ی پرتگاه؛ درست همون جایی که باید باشم.»

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

  • سال تشکیل: ۱۹۹۵
  • کارگردان: مایکل مان
  • بازیگران: رابرت دنیرو، وال کیلمر، ناتالی پورتمن، جان ویت
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰

پاچینو در فیلم جنایی و کلاسیک مایکل مان یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های کارنامه‌ی هنری خودش را به نمایش می‌گذارد. پاچینو در «مخمصه» نقش کارآگاه پلیسی به نام وینسنت هانا را ایفا می‌کند. هانا یک افسر پلیس اداره‌ی پلیس لس آنجلس است که به جستوجو دستگیری گروهی از سارقان بانک زیاد کار کشته می‌باشد. رهبر گروه سارقان، نیل مک‌کالی (رابرت دنیرو) است. در حالی که گروه مک‌کالی نقشه‌ی سرقت بعدی خود را می‌کشند، هانا بیشتر از همیشه دچار اشکار کردن آن‌ها می‌شود. این تقابل هانا با مک‌کالی علتشکل گرفتن یک داستان موش و گربه‌ای می‌شود که در آن مرز بین پلیس و مجرم و خوب و بد از همیشه تارتر است.

نقش‌آفرینی پاچینو در این فیلم یک مطالعه‌ من باب تضادها است؛ چرا که فداکاری و سماجت هانا در عرصه‌ی شغلی‌اش علتشده خانواده‌اش از او دور شوند. او رابطه‌ی عاشقانه‌اش با همسر خود را از دست داده و از صدمه‌های روانی درونی رنج می‌برد. به خصوص رویکرد او در مقابله با مجرمان رویکردی خشن و بی‌رحمانه است؛ تاریک‌ترین هیجانات درونی هانا سوختی می باشند که او را در جهت مقابله با جرم و جنایت به حرکت در می‌آورند. با این نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است، هانا ادعا می‌کند که استرس و اضطراب بیشتر از این که برای او زیان داشته باشند، برایش سودمند می باشند. هانا هنگامی که پای تعقیب کردن آدم بدها در بین باشد، یک معتاد به کار واقعی است.

یقیناً باید او گفت که این نقل قول علاوه بر این که خبر دهنده است، زیاد استعاری هم می‌باشد. هانا با این نقل قول تلاش دارد همسرش که دلواپس سلامت روانی او است را از سر خود باز کند. «مخمصه» اولین فیلمی می بود که در آن رابرت دنیرو و آل پاچینو روبه رو یک‌دیگر قرار گرفتند. اگر چه این دو بازیگر ۲۱ سال قبل از «مخمصه» هم در «پدرخوانده: تکه دوم» با یک‌دیگر هم‌بازی شده بودند، اما هیچ زمان سکانس مشترکی با یک‌دیگر نداشتند. «مخمصه» با بودجه‌ی ۶۰ میلیون دلاری، توانست در گیشه بیشتر از ۱۸۷ میلیون دلار بفروشد. فیلم‌نامه‌ی این فیلم را خود مایکل مان بر پایه فیلم فرد دیگر از خودش به نام «تسخیر ال. ای.» (L.A. Takedown) نوشته است.

نقش‌آفرینی آل پاچینو در این فیلم به گفتن یک افسر پلیس که در واقع نقش قهرمان فیلم را ایفا می‌کند، اما ویژگی‌های ضد قهرمانانه‌ی بسیاری دارد، قابل دقت است. پاچینو از محدود بازیگرانی است که می‌تواند این چنین نقش‌هایی را ایفا کند. سبک بازی برون‌گرای پاچینو در این فیلم و فریادهای او بر سر اطرافیانش در دل تاریخ ماندگار شده‌اند. یکی از دلنشین‌ترین صحنه‌های این فیلم وقتی رقم می‌خورد که پاچینو از خودکشی کردن دخترخوانده‌اش آگاه می‌شود. بازی احساسی و قابل لمس پاچینو در این صحنه علتمی‌شود مخاطب با وینسنت هانا از همیشه همراه‌تر شود و به آسانی خودش را در جای او قرار دهد. هانا یک افسر پلیس بد نیست، بلکه افسر پلیسی است که با خودش بد است.

۹. آلدو گوچی در «خاندان گوچی» (House of Gucci)

3

«تو گوچی هستی. باید مشابه با نقشت لباس بپوشی.»

  • سال تشکیل: ۲۰۲۱
  • کارگردان: ریدلی اسکات
  • بازیگران: لیدی گاگا، آدام درایور، جرد لتو، جرمی آیرونز
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۱ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰

«خاندان گوچی» داستان صعود و سقوط خاندان به یادماندنی دنیای فشن را روایت می‌کند. تمرکز این فیلم بر وقایع عجیبی است که در رابطه با به قتل رسیدن مائوریتزو گوچی (آدام درایور)، وارث تخت پادشاهی گوچی، رخ داده‌اند. در حالی که تنش در خانواده زیاد می‌شود، بزرگ خاندان گوچی، آلدو گوچی، در می‌یابد که در حال مبارزه کردن بر سر قوت با عروس خود، همسر مائوریتزو، پاتریتزیا رجیانی (لیدی گاگا) است. پاتریتزیا تلاش دارد کنترل را به دست بگیرد و کسب و کار را خودش اداره کند. نقش‌آفرینی لیدی گاگا و تقابل او با پاچینو یکی از نکات مثبت فیلم است که طرفداران را به آن جذب کرد.

پاچینو به خوبی در نقش خود فرو رفته است. او مخاطبان را با لهجه‌ی ایتالیایی اغراق‌شده‌ی خود و نوع نقش‌آفرینی‌اش که بعضی اوقات کمیک و بعضی اوقات دراماتیک است به شدت تحت تاثییر قرار می‌دهد. او هر نقل قول را با صلابتی مثال‌زدنی گفتن می‌کند. با این نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است، آلدو اصرار خودش بر ظاهر نسبت به اصالت را گفتن می‌کند و می‌خواهد درمورد‌ی نداشتن اصالت به عروس خود کنایه بزند. این نقل قول به خوبی حرکت شاهانه‌ی آلدو با خانواده‌اش را به عکس می‌کشاند. به نظر آلدو او همه کاره است و می‌تواند درمورد‌ی همه‌چیز نظر بدهد. برای آلدو، مد می‌تواند همانند یک زره عمل کند؛ زرهی که می‌تواند علتایجاد توهم قوت شود. قدرتی که می‌تواند کم کم تبدیل به قدرتی واقعی گردد.

این فیلم سرشار است از نقل قول‌های ماندگار همانند همین نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است. یکی از ماندگارترین نقل قول‌های این فیلم نقل تعهدی است از لیدی گاگا که در آن با اشاره به تثلیث در دین مسیحیت می‌گوید: «پدر، پسر و خاندان گوچی.» فیلم‌نامه‌ی این فیلم را بکی جانستون و روبرتو بنتیوگنا بر پایه داستانی از بکی جانستون نوشته‌اند که اقتباسی بوده است از کتاب «خاندان گوچی: داستانی احساسی از قتل، دیوانگی، شکوه و طمع» از سارا گی فوردن. «خاندان گوچی» با بودجه‌ی ۷۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیشتر از ۱۶۶ میلیون دلار بفروشد. گاگا برای نقش‌آفرینی‌اش در این فیلم نامزد دریافت جایزه‌ی گلدن گلوب و بفتا شد. گاگا و لتو و تیم بازیگری این فیلم از جمله پاچینو نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگری از انجمن بازیگران آمریکا شدند. علاوه بر این‌ها گاگا توانست جایزه‌ی بهترین بازیگر زن را از حلقه‌ی منتقدان نیویورک دریافت کند.

علاوه بر جوایز بازیگری، «خاندان گوچی» در رشته‌ی بهترین چهره‌پردازی توانست نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شود. نقش‌آفرینی پاچینو در این فیلم قوی است و این بازیگر با صلابت و قوت دیالوگ‌گویی‌اش در این سن و سال یک‌بار دیگر به همه اثبات می‌کند که می‌تواند بهترین باشد. لحن قدرتمندانه و رئیس‌گونه‌ی پاچینو در نقش آلدو در همه طول فیلم قابل لمس است و این ویژگی علتمی‌شود مخاطب به فهمیدن درستی از زیر و بم این شخصیت دست اشکار کند. پاچینو بازیگری است که با لحن صدای خود و مکث‌هایی که در طول دیالوگ‌گویی‌های خود انجام می‌دهد، می‌تواند مخاطب را به شناختی کامل از شخصیتی که ایفا کننده‌ی آن است رساند.

۸. لفتی راجیرو در «دانی براسکو» (Donnie Brasco)

4

«یه آدم باهوش همیشه درست میگه؛ حتی هنگامی که نادرست می‌کنه، درست می‌گه.»

  • سال تشکیل: ۱۹۹۷
  • کارگردان: مایک نیوول
  • بازیگران: جانی دپ، مایکل مدسن، آن هیش، برونو کیربی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰

این درام جنایی به خوبی توانمندیهای پاچینو به گفتن یک بازیگر را به عکس می‌کشاند. پاچینو در این فیلم نقش بنجامین لفتی راجیرو را ایفا می‌کند؛ یک مافیای پا به سن گذاشته که با مفاهیمی همانند وفاداری و خیانت دچار است. این فیلم که بر پایه داستانی واقعی ساخته شده است داستان یک مامور مخفی اف‌بی‌آی به نام مامور جوزف دی. پیستون (جانی دپ) را روایت می‌کند. این مامور با نام دانی براسکو به خانواده‌ی جنایی بونانو نفوذ می‌کند. در حالی که دانی مطمعن لفتی را جلب می‌کند، پیوندی عمیق بین این دو مرد بر قرار می‌شود، اما مشکل اساسی‌ای که این دو مرد از نظر فکری با یک‌دیگر دارند، همه‌چیز را در معرض نابودی قرار می‌دهد.

بر خلاف زیاد تر نقش‌آفرینی‌های به یادماندنی پاچینو طی سال‌های دهه‌ی ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی، لفتی شخصیتی آرام است و طبق معمول در جهت پیش برد داستان چیزی می‌گوید یا کاری می‌کند. علاوه بر این، بر خلاف مایکل کورلئونه که ثروتمند و قوی است، لفتی ورشکسته و ضعیف است. او خسته، صدمه دیده و دل‌زده از یک زندگی مجرمانه است. او از همه‌چیز گله می‌کند و چشم به راه است تا سرنوشت نجاتش دهد. لفتی بر ساز و کارهای دنیای زیرزمینی جرم و جنایت تسلط دارد و در این نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است، او این ساز و کار را به خوبی مشخص می کند؛ فدرت بر همه‌چیز برتری دارد.

آدم باهوش لقبی است که به سران عالی رتبه‌ی خاندان‌های مافیایی خواهند داد. در دنیای خلاف‌کارهای زیر زمینی، علت، عقل، اخلاقیات و حقایق سخن بسیاری برای گفتن ندارند؛ همه آن چه مهم است، افراد بدی می باشند که تفنگ در دست دارند و تصمیمات نهایی را می‌گیرند. فیلم‌نامه‌ی «دانی براسکو» که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو را در خودش جای داده است را پائول آتانازیو بر پایه کتاب «دانی براسکو: زندگی من به گفتن یک مامور مخفی در بین مافیا» از جوزف دی. پیستون و ریچارد وودلی نوشته است. این فیلم با دقت به بودجه‌ی ۳۵ میلیون دلاری خود توانست در گیشه به فروش مناسب ۱۲۵ میلیون دلاری دست اشکار کند.

نقش‌آفرینی متفاوت پاچینو در این فیلم به منتقدان او ثابت کرد که او برای درخشیدن نیازی به شخصیت‌های قوی همانند مایکل کورلئونه یا تونی مونتانا ندارد. پاچینو خودش به تنهایی و بدون فیلم‌نامه هم می‌تواند مخاطب را شگفت‌زده کند. در «دانی براسکو» پاچینو کم‌تر فریاد می‌زند و کم‌تر قوت خودش را به رخ اطرافیان می‌کشد. این بار او مردی است که می‌خواهد همه‌چیز را رها کند و برود، اما نمی‌تواند. این بار پاچینو یک مافیای قوی و جاه‌طلب نیست، بلکه دل‌بریده است و در تلاش است تا همه‌چیز را پشت سر بگذارد، اما این زندگی به راحتی هر فردی را رها نمی‌کند. راجر ایبرت منتقد شناخته‌شده‌ی آمریکایی درمورد‌ی این فیلم در روزنامه‌ی شیکاگو سان-تایمز نوشت: «در این فیلم ناظر یکی از بهترین نقش آفرینی‌های پاچینو هستیم. این فیلم به نوشته نادر دو مرد که در قالب یک رابطه‌ی استاد-شاگردی عاشق یک‌دیگر خواهد شد می‌پردازد.»

۷. مایکل کورلئونه در «پدرخوانده: تکه دوم» (The Godfather: Part II)

5

«چیزهای بسیاری می باشند که پدر من تو همین اتاق بهم یاد داد. اون بهم یاد داد: دوست‌هاتو نزدیک نگه‌دار، دشمن‌هاتو نزدیک‌تر.»

  • سال تشکیل: ۱۹۷۴
  • کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
  • بازیگران: رابرت دنیرو، دیانا کیتن، جان کزل، تالیا شایر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۹ از ۱۰

«پدر خوانده: تکه دوم» روایت‌گر ادامه‌ی داستان حماسی خانواده‌ی کورلئونه است. مایکل اکنون تبدیل به رئیس بی چون و چرای خانواده شده است. وقایع این فیلم در دو خط وقتی گوناگون روی خواهند داد؛ یکی از این خطوط داستانی، زندگی مایکل سپس از به قوت رسیدن و کوششهای بی‌رحمانه‌ی او برای نگه داری قوت طی دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی را روایت می‌کند و فرد دیگر داستان ویتو کورلئونه‌ی جوان و چگونگی به قوت رسیدن او را به نمایش می‌گذارد. در حالی که مایکل مرزهای امپراتوری خانوادگی را تا لاس وگاس گسترش می‌دهد و با خانواده‌ها و گروه‌های گانگستری رقیب مبارزه می‌کند، کم کم با نتیجه‌های اخلاقی اعمال خود روبه رو می‌شود و انسانیت درونی‌اش کم‌کم بیدار می‌گردد.

پاچینو روال تبدیل شدن مایکل از یک وارث بی‌علاقه به به قوت رسیدن تا یک رئیس مافیای جاه طلب و پارانوئیک را به بهترین شکل ممکن به عکس می‌کشاند. این نقل قول، یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو در تکه دوم مجموعه فیلم‌های «پدرخوانده» است. این نقل قول به خوبی توانمندیهای مایکل برای اداره کردن یک موسسه‌ی جنایی را به عکس می‌کشاند. علاوه بر این به واسطه‌ی این نقل قول می‌توان به تاثییر بسیاری که پدر مایکل، ویتو کورلئونه، بر او داشته است پی برد. برگشت به قبل‌ یا فلش‌بک‌های فیلم ما را با وقایعی که علتشدند کم کم ویتو کولئونه به قوت برسد آشنا می‌کنند. مایکل اما بر خلاف پدرش اندکی انسانیت در وجودش نهفته است و همین انسانیت امکان پذیر او را به نابودی بکشاند.

فیلم‌نامه‌ی تکه دوم «پدرخوانده» را هم همانند تکه نخست، فرانسیس فورد کوپولا با همراهی ماریو پوزو بر پایه رمانی از خود پوزو نوشته‌اند. «پدرخوانده: تکه دوم» در بین ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ از نگاه وبسایت IMDb تا به امروز رتبه‌ی سوم را کسب کرده است. در ابتدا کوپولا به جستوجو حواشی بسیاری که زمان ساختن تکه نخست با شرکت سازنده داشت، کارگردانی این فیلم را به مارتین اسکورسیزی جوان و جویای نام نظر کرد، اما شرکت پارامونت با این نظر او مخالفت کرد و در نهایت خود کوپولا تکه دوم را هم ساخت. این فیلم که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو را در خودش جای داده است، در ۱۱ رشته نامزد اسکار شد و توانست ۶ جایزه‌ی اسکار به دست آورد؛ از جمله اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای رابرت دنیرو و بهترین فیلم‌نامه‌ی اقتباسی.

پاچینو برای بازی در این فیلم توانست بفتای بهترین بازیگر نقش مهم مرد را بگیرد و نامزد گلدن گلوب شود. آل پاچینو در این تکه «پدرخوانده» کم کم بیش‌تر و بیش‌تر در تاریکی فرو می‌رود. مایکل زیاد سخن بگویید نمی‌کند و با پیش رفتن فیلم بیش‌تر به سکوت علاقه‌مند می‌گردد. او اکنون یک پادشاه است که دشمنان بسیاری دارد و سکوت علتمی‌شود بتواند به راحتی صدای پچ پچ‌ی دشمنانش در سایه‌ها را بشنود. مایکل کورلئونه در این فیلم هیچ شباهتی با مایکلی که در مراسم عروسی صحنه‌ی افتتاحیه‌ی «پدرخوانده» آن را دیده‌ایم ندارد. این مایکل مایکلی نیست که با افتخار از جنگ بازگشته می بود و پاچینو یقین می‌شود که این تفاوت‌های درونی در سطح برای مخاطبان قابل مشاهده باشند. برای این که مایکل را بشناسید، به چشم‌های پاچینو در صحنه‌ای که در می‌یابد همسرش فرزندشان را سقط کرده است بنگرید. موسسه‌ی فیلم آمریکا، در لیستی که تحت گفتن ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم طی سال ۲۰۰۷ انتشار کرد، «پدرخوانده: تکه دوم» را در جایگاه سی و دوم قرار داد. در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ نقل قول از همین موسسه که سال ۲۰۰۵ انتشار شد، همین دیالوگ از آل پاچینو توانست در رتبه‌ی پنجاه و هشتم جای بگیرد.

۶. ریکی رما در «گلن‌گری گلن راس» (Glengarry Glen Ross)

6

«تو هیچ زمان دهنتو باز نمیکنی مگر این که بدونی تصمیم چیه.»

  • سال تشکیل: ۱۹۹۲
  • کارگردان: جیمز فولی
  • بازیگران: جک لمون، آلک بالدوین، اد هریس، کوین اسپیسی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰

وقایع این فیلم در فضای پرتنش یک دفتر املاک واقعی رخ خواهند داد. «گلن‌گری گلن راس» از دیوید ممت فیلمی است با دیالوگ‌های سرعتی که یکی بعد از فرد دیگر از راه می‌رسند. این فیلم داستان گروهی نومید از فروشنده‌ها را روایت می‌کند که برای زنده ماندن در یک محیط زیاد رقابتی دست به دامن راه حلهای غیر اخلاقی خواهد شد. یکی از کاریزماتیک‌ترین و بی‌رحم‌ترین شخصیت‌های این فیلم ریکی رما است؛ شیطانی با زبانی نقره‌ای. او چرب‌زبان و دلنشین است اما در همان حال درمانده هم هست و از هیچ کد اخلاقی‌ای پیروی نمی‌کند. او برای به دست آوردن پول حاضر است هر کاری بکند؛ یکی از آن شخصیت‌هایی که همه‌چیز را فدای ثروت می‌کنند.

معروف‌ترین نقل قول فیلم «گلن گری گلن‌راس» دیالوگ شناخته‌شده‌ی آلک بالدوین است: «همیشه در حال همه کردن خرید وفروش باشید.» اما بی‌شک در این فیلم هیچ‌کس موفق نشد بهتر از پاچینو دیالوگ‌های نوشته شده توسط ممت را روبه رو دوربین اجرا کند. نقش‌آفرینی درخشان پاچینو در این فیلم و قوت دیالوگ‌گویی شگفت انگیز‌اش علتشدند او خالق لحظه‌های به یادماندنی بسیاری در این فیلم باشد. یکی از بهترین صحنه‌ها هنگامی است که ریکی می‌خواهد استراتژی فروش خودش را توضیح بدهد؛ استراتژی‌ای که کاملا ماکیاولیایی است. رما اصرار دارد که تنها راه پیروزی شناختن نقطه ضعف حریف و سپس به آرامی مقصد قرار دادن آن است؛ هر چه قرار است بگویی را از خودت در بیاور، هیچ زمان اصیل نباش و هیچ زمان از مقصد فروختن منحرف نشو. او چیزی همانند به شخصیت پاتریک بیتمن فیلم «روانی آمریکایی» (American Psycho) اما در دنیای واقعی خرید و فروش املاک است.

فیلم‌نامه‌ی این فیلم را همان گونه که پیش‌تر اشاره کردیم، دیوید ممت بر پایه نمایش‌نامه‌ای به همین نام از خودش نوشته است. از این فیلم به گفتن یکی از بهترین فیلم‌های دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی یاد می‌شود. این فیلم برای نخستین‌بار در چهل و نهمین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم بین‌المللی ونیز به نمایش در آمد و جک لمون توانست جام ولپی را برای درخشش خودش در این فیلم از این جشنواره به دست آورد. این فیلم در گیشه با ناکامی روبه رو شد؛ چرا که با بودجه‌ی ۱۲.۵ میلیون دلاری، تنها ۱۰ میلیون دلار فروخت. پاچینو برای بازی در این فیلم که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو را در خودش جای داده است، توانست نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار در رشته‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شود. علاوه بر اسکار، پاچینو نامزد دریافت جایزه ی گلدن گلوب هم شد.

نقش‌آفرینی پاچینو به گفتن ریکی رما، نسبت به دیگر نقش آفرینی‌های او متفاوت‌تر است. پاچینو این‌بار یک مافیای قوی یا یک شخصیت پولدار و با نفوذ نیست. او این بار یک فروشنده‌ی معمولی است. پاچینو با توانمندیهای درخشان خود موفق می‌شود یک فروشنده‌ی معمولی را تبدیل به یک شخصیت اهریمنی و دلنشین کند. پاچینو در این فیلم موفق می‌شود به شخصیت رما عمق ببخشد و او را از یک فروشنده‌ی معمولی به یک شخصیت جاودانه در تاریخ سینما بدل کند. چه فردی می‌تواند بهتر از پاچینو دیالوگ‌های پشت سر هم و کوبنده بگوید؟ مجله‌ی امپایر در لیستی که تحت گفتن ۵۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما انتشار کرد، «گلن‌ گری گلن‌راس» را در رتبه‌ی ۴۷۰ قرار داد.

۵. مایکل کورلئونه در «پدرخوانده» (The Godfather)

7

«دیگه هیچ‌زمان مجدد در روبه رو خانوادت کنار هیچکس قرار نگیر. هیچ‌زمان.»

  • سال تشکیل: ۱۹۷۲
  • کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
  • بازیگران: مارلون براندو، جیمز کان، دایان کیتن، تالیا شایر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۹.۲ از ۱۰

مایکل، سپس از این که پدرش، دون ویتو کورلئونه (مارلون براندو) مورد مقصد دعوا قرار می‌گیرد و چیزی نمانده است ترور شود، بیشتر از پیش به درون دنیای جنایت‌های سازمان‌یافته کشیده می‌شود و در نهایت تبدیل به دون تازه خانواده‌ی کورلئونه می‌گردد. مسیر تحول شخصیت مایکل در فیلم «پدرخوانده» زیاد دلنشین و بی‌نظیر است. او از یک غریبه‌ی ساده‌دل به یک رهبر خون سرد و مخوف تبدیل می‌شود. با این نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است، او با برادر خود فرودو (جان کزل) سپس از این که او از یکی از گانگسترهای بیرون از خانواده دفاع می‌کند مواجه می‌شود. مافیایی به نام مو گرین (الکس روکو) در محافل عمومی به فرودو سیلی زده است تا او را تنبیه کند. به نظر مایکل این توهینی به خانواده‌ی کورلئونه است و او نمی‌تواند این چنین چیزی را تحمل کند.

این لحظه به خوبی نشان‌دهنده‌ی تحول یافتن جایگاه قوت در خانواده است. مایکل اکنون به برادر بزرگ‌تر خود دستور می‌دهد. او در این نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است، به خوبی گفتن می‌کند که خانواده و اتحاد تا چه اندازه برایش مهم می باشند. این نحوه فکر به خوبی مشخص می کند که مایکل تا چه اندازه دیوانه‌وار به خون خودش وفادار است و تا چه اندازه می‌تواند نسبت به افراد بیرون از خانواده بی‌رحم و خشن باشد. علاوه بر همه این‌ها این نقل قول بیشتر از هر چیز استراتژیک است؛ چرا که مایکل می‌خواهد خانواده‌ی کورلئونه حتی اگر درگیری‌های درونی دارد، از بیرون، خانواده‌ای متحد به نظر برسد. هر چه نباشد، کرکس‌ها در حال پرواز می باشند و هر نشانه‌ای از نقطه ظعف می‌تواند علتمرگ شود.

این فیلم با بودجه‌ی ۷.۲ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۲۹۱ میلیون دلار بفروشد. به نظر‌ی تعداد بسیاری از منتقدان، «پدرخوانده» بهترین فیلم تاریخ سینما است. امکان ندارد به سراغ لیستی از بهترین‌های سینمایی بروید و به نام «پدرخوانده» بر نخورید. همه چیز در این فیلم درخشان است؛ از بازی بازیگرانی همانند براندو و پاچینو گرفته تا طراحی صحنه و لباس و فیلم‌نامه‌ی درگیرکننده‌ی ماریو پوزو و فرانسیس فورد کوپولا. تکه نخست از سه‌گانه‌ی «پدرخوانده» در ۱۱ رشته نامزد اسکار شد و توانست ۳ اسکار بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش مهم مرد برای مارلون براندو و بهترین فیلم‌نامه‌ی اقتباسی را به دست آورد. نینا روتا برای خلق موسیقی شاهکار این فیلم توانست گلدن گلوب و بفتای بهترین موسیقی فیلم را به دست آورد. این فیلم ۴ جایزه‌ی گلدن گلوب دیگر هم به دست آورد: از جمله گلدن گلوب بهترین فیلم درام،ب هترین کارگردانی در یک فیلم درام و بهترین بازیگر نقش مهم مرد در یک فیلم درام.

پاچینو در نقش مایکل کورلئونه بی‌رقیب است. او هنگامی که از جنگ برمی‌گردد جوانی است عاشق که نمی‌خواهد دچار کاسبی خانوادگی شود، اما سرنوشت برای او خواب فرد دیگر دیده است. او داخل بازی می‌شود و همان گونه که زیاد سریع همه‌ی مخاطبان در می‌یابند، زیاد هم خوب از بعد انجام دادن این بازی بر می‌آید. او همه رقیبان را بدون دقت به محدودیت‌های اجتماعی و اخلاقی از بین می‌برد و خانواده‌ی کورلئونه را مجدد به شکوه اسبق خود باز می‌گرداند. سال ۲۰۱۴ مجله‌ی هالیوود ریپورتر سپس از رای‌گیری از ۲۱۲۰ نفر از افرادی که در صنعت سینما شاغل بودند، «پدرخوانده» را به گفتن بهرین فیلم تاریخ سینما انتخاب کرد. دیگر مجلات سینمایی هم در رای‌گیری‌های خود نمی توانند از این فیلم غافل شوند و  نام «پدرخوانده» طبق معمول در لیست‌های گوناگون، در بین پنج فیلم برتر تاریخ سینما به چشم می‌خورد.

۴. سانی ورتزیک در «بعدازظهر سگی» (Dog Day Afternoon)

8

«اون زیاد دوست داره منو بکشه. هیچ غلطی نمیتونه بکنه! ها؟ آتیکا! آتیکا! آتیکا!»

  • سال تشکیل: ۱۹۷۵
  • کارگردان: سیدنی لومت
  • بازیگران: جان کزل، کریس ساراندون، جیمز برودریک، چارلز دارنینگ
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰

یکی دیگر از نقش‌آفرینی‌های تعیین‌کننده‌ی کارنامه‌ی حرفه‌ای آل پاچینو طی دهه‌ی ۱۹۷۰ میلادی، نقش‌آفرینی او به گفتن سانی در فیلم «بعدازظهر سگی» است. سانی یک سارق بانک درمانده است که مخاطب بلافاصله سپس از شناختنش با او همذات‌پنداری می‌کند و برایش دل می‌سوزاند. طی یک روز گرم تابستانی در بروکلین که آفتاب همه را ناچار به عرق ریختن می‌کند، سانی و همکارش، سال (جان کزل)، به یک بانک دستبرد می‌زنند تا هزینه‌ی عمل جراحی معشوقه‌ی سانی را تامین کنند. اگرچه سرقت آن‌ها زیاد سریع به هم می‌ریزد و سانی و سال زیاد سریع در می‌یابند که در مقابله با پلیس و مدیا قرار گرفته‌اند.

پاچینو این شخصیت را با ترکیبی مناسب از جذابیت، ناامیدی و صدمه‌پذیری خلق می‌کند و موفق می‌شود هم حس همذات‌پنداری و هم حس ستایش کردن را در مخاطبان نسبت به این شخصیت بر انگیزاند. سانی مردی است که روزهایی که در جنگ ویتنام گذرانده به او صدمه‌های روانی جدی‌ای داخل کرده‌اند. او هم از سمت جامعه و هم از سمت خانواده تحت سختی است و هنگامی که سختی زیاد می‌شود بعضی اوقات انسان‌ها به پشتیبانی اعمالی اضطراب همانند سرقت از بانک تلاش می‌کنند چاره‌ای برای از بین بردن فشارها بیاندیشند. در نهایت این فیلم سانی را به سرنوشتی تراژیک می‌کشاند. این مرد درمانده و خسته می‌داند که قرار است نابود شود، اما می‌خواهد در حالی نابود شود که دست و پا می‌زند و همه را با خودش پایین می‌کشد.

فیلم‌نامه‌ی این فیلم را فرانک پیرسون بر پایه داستانی از توماس مور که اقتباسی می بود از یک مقاله‌ی انتشار شده در مجله‌ی لایف به نام «پسرها در بانک» نوشته‌ است. این فیلم با بودجه‌ی ۳.۸ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۵۶ میلیون دلار بفروشد. «بعدازظهر سگی» در ۶ رشته نامزد اسکار شد؛ از جمله اسکار بهترین بازیگر نقش مهم مرد برای آل پاچینو. اسکار بهترین فیلم‌نامه‌ی غیراقتباسی تنها اسکاری می بود که به این فیلم رسید. پاچینو برای بازی در این فیلم و «پدرخوانده: تکه دوم» توانست بفتای بهترین بازیگر نقش مهم مرد را به دست آورد. حلقه‌ی منتقدان فیلم لس آنجلس و حلقه‌ی منتقدان فیلم کانزاس سیتی، آل پاچینو را به گفتن بهترین بازیگر مرد آن سال برگزیدند.

پاچینو در نقش سانی، شگفتی می‌آفریند. او موفق می‌شود شخصیتی خلق کند که با وجود شکنندگی و روحیه‌ای رنجور، قدرتی به یادماندنی دارد. سانی می‌تواند به تنهایی با همه دنیا بجنگد. او می‌تواند به تنهایی بر سر همه مردم دنیا و همه قانون‌گذاران فریاد بزند. سانی را می‌توان نماینده‌ی قشر صدمه‌دیده و سرکوب‌شده‌ی جامعه دانست. پاچینو به خوبی بر این ویژگی‌های سانی واقف است. او در چهره‌اش هراس را مشخص می کند و در صدایش هم ترسیدن را داخل می‌کند، اما در اعمالش هیچ نشانی از هراس و عقب کشیدن مشاهده نمی‌شود. سانی دیگر فقط برای خودش و برای منافع شخصی‌اش پیش نمی‌رود، بلکه می‌خواهد این یک کار را برای همه مردمی که ضعیف‌تر بوده‌اند انجام دهد. این نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است، توانست در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ نقل قول که موسسه‌ی فیلم آمریکا انتشار کرد، رتبه‌ی ۸۶ را به دست آورد. سال ۲۰۰۶، مجله‌ی پریمیر لیستی تحت گفتن ۱۰۰ نقش‌آفرینی برتر تاریخ سینما انتشار کرد و در این لیست نقش‌آفرینی پاچینو به گفتن سانی را در رتبه‌ی چهارم قرار داد.

۳. آرتور کرکلند در «… و عدل برای همه» (…And Justice for All)

9

«تو از چهارچوب خارج شدی! تو از چهارچوب خارج شدی! کل این دادگاه از چهارچوب خارج شده!»

  • سال تشکیل: ۱۹۷۹
  • کارگردان: نورمن جویسن
  • بازیگران: جک واردن، لی استراسبرگ، جان فورسایث، کانی دیگر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰

پاچینو در این درام دادگاهی نقش یک وکیل دفاع کننده قانون‌مند اما آگاه را ایفا می‌کند. آرتور سپس از این که ماموریت می‌یابد از یک قاضی که متهم به تجاوز شده است دفاع کند، با پیش رفتن فیلم، از فساد در حال رشد حاضر در پایگاه‌های قضایی شگفت‌زده می‌شود. پاچینو به گفتن مردی که اگرچه در دنیایی فاسد فعالیت می‌کند، اما تا این مدت توانسته است وقار و نجابت خود را نگه داری کند بی‌نظیر است. آرتور تلاش دارد در دنیای که پر شده است از خیانت و افترا، از حقیقت سر در بیاورد و بدون دقت به این که خودش باید از چه فردی دفاع کند، حقیقت واقعی را برای همه برملا سازد.

«… و عدل برای همه» در دام چندین کلیشه‌ی همیگشی فیلم‌های دادگاهی می‌افتد، اما فیلم‌نامه‌ی پرتنش و آل پاچینویی طوفانی این فیلم را سر پا نگه می‌دارند. تک‌گویی تاثیرگذار او که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است و او در آن همه نظام قضایی را زیر سوال می‌برد، یکی از بهترین تک‌گویی‌ها در دادگاه در تاریخ این ژانر است و از زمان اکران این فیلم تا به امروز تبدیل به یک نقل قول بازگوشونده توسط عامه‌ی مردم شده است. به خصوص جمله‌ی «کل این دادگاه از چهارچوب خارج شده!» یکی از آن جمله‌هایی است که هر بازیگری دوست دارد آن را ادا کند؛ جمله‌ای دراماتیک که می‌تواند همه دنیای فیلم را زیر و رو کند. پارودی‌های مختلفی برای این نقل قول ساخته شده‌اند و این خودش نشان‌دهنده‌ی جاودانگی آن است. خود پاچینو هم در فیلم «بوی خوش زن» مجدد از این دیالوگ منفعت گیری کرده است.

این فیلم توانست در گیشه بیش لز ۳۳ میلیون دلار بفروشد و این در حالی است که بودجه‌ی آن فقط ۴ میلیون دلار می بود. فیلم‌نامه‌ی این فیلم را بری لوینستون و والری کورتین نوشته‌اند. این فیلم برای نخستین‌ بار در شب اختتامیه‌ی جشنواره‌ی فیلم بین‌المللی تورنتو، ۱۵ سپتامبر ۱۹۷۹ به اکران در آمد. این فیلم در دو رشته نامزد اسکار شد؛ اسکار بهترین بازیگر نقش مهم مرد برای آل پاچینو و بهترین فیلم‌نامه‌ی غیر اقتباسی. پاچینو برای درخشش در این فیلم نامزد دریافت جایزه‌ی گلدن گلوب هم شد. حرف های می‌شود پاچینو این دیالوگ را ۲۶ مرتبه پیش از فیلم‌برداری تمرین کرده است.

پاچینو در این فیلم به گفتن آرتور کرکلند، نقش مردی تحصیل کرده را ایفا می کند که گویا تا اکنون چشمان خود را به روی حقیقت بسته می بود. آرتور نماد یک مهره‌ی درون قضایی است که با مقداری دقت زیاد تر پرده از راز‌هایی کثیف برداشته و از آن جایی که همانند افراد رده بالای خود مردی کثیف و از دست رفته نیست، نسبت به آن عکس العمل مشخص می کند. آرتور در «… و عدل برای همه» که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو را در خودش جای داده است، مردی است که دیگر تحمل شنیدن افترا را ندارد و نمی‌خواهد ناخواسته تبدیل به بازیچه‌ای برای قدرتمندان شود. او می‌خواهد عدل را برای همه عملی کند.

۲. مایکل کورلئونه در «پدرخوانده: تکه سوم» (The Godfather: Part III)

10

«درست هنگامی که فکر می‌کردم دیگه اومدم بیرون، مجدد منو کشیدن وسط.»

  • سال تشکیل: ۱۹۹۰
  • کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
  • بازیگران: دایان کیتن، اندی گارسیا، تالیا شایر، سوفیا کوپولا
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۶ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰

«پدرخوانده: تکه سوم» جستوجو کننده‌ی داستان مایکل کورلئونه در سال‌های آخر حیاتش است. در این فیلم، این پادشاه دنیای جرم و جنایت که اکنون پا به سن گذاشته است، تلاش می‌کند کسب و کار خانوادگی‌اش را قانونی کند و خودش را از قبل‌ی مرتبط‌اش با جرم و جنایت جدا نماید. اگرچه کوششهای او به جستوجو خیانت‌های داخلی، تهدیدهای خارجی و شکار شدنش توسط ارواح گناهان قبل‌اش تقریبا بی‌نتیجه می‌ماند. این فیلم با دو تکه پیشینش که از شاهکارهای تاریخ سینما بوده‌اند، متفاوت است و از آن به گفتن یکی از ضعیف‌ترین دنباله‌های سینمایی یاد می‌شود؛ به خصوص داستان فرعی واتیکان به نظر‌ی تعداد بسیاری از منتقدان و تماشاگران احمقانه است. با این حال هر فردی که از دو تکه قبل «پدرخوانده» خوشش آمده است، باید این فیلم را برای تصویربرداری شگفت انگیز و بازی درخشان پاچینو ببیند.

هر کس که این فیلم را دیده باشد، بی‌شک گریه‌ی بی‌صدای پاچینو سپس از به قتل رسیدن دخترش بر روی پلکان را به یاد دارد؛ گریه‌ای که با وجود بی‌صدا بودن، یکی از گوش‌خراش‌ترین فریادهای تاریخ سینما را در خودش جای داده است. در همه این فیلم حس شومی حس می شود، پاچینو با نقش آفرینی درخشان خود به خوبی مشخص می کند که فهمید این حس شوم است. مخاطبان در تکه سوم «پدرخوانده» پاچینو را یا مردی خسته از دنیا می‌دانند یا مردی که انرژی خود را از دست داده است. اگرچه نقش‌آفرینی پاچینو در این فیلم ضعیف‌ترین نقش‌آفرینی او به گفتن مایکل کورلئونه است، با این حال صحنه‌ای که او در آن در رابطه با سختی خروج از کسب و کار مجرمانه سخن می‌زند، یکی از به یاد ماندنی‌ترین لحظات این فیلم است. این نقل قول یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است و می‌توان آن را به یادماندنی‌ترین صحنه‌ی «پدرخوانده: تکه سوم» نامید.

این تکه سوم با بودجه‌ی ۵۴ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه بیشتر از ۱۳۶ میلیون دلار فروخت. فیلم‌نامه‌ی این تکه را هم همانند دو تکه قبلی ماریو پوزو و کوپولا با همکاری یک‌دیگر نوشته‌اند. موسیقی این تکه را بر خلاف دو تکه قبل، کارماین کوپولا ساخته است. در ابتدا قرار می بود وایونا رایدر ایفاگر نقش مری باشد، اما در نهایت او پروژه را ترک کرد و این نقش به سوفیا کوپولا رسید. اگر چه کوپولا سال‌ها سپس تبدیل به کارگردانی صاحب سبک و بزرگ شد، اما سپس از اکران این فیلم، تقریبا هیچکس از بازی او راضی نبوده است. «پدرخوانده: تکه سوم» برای نخستین‌بار ۲۰ دسامبر ۱۹۹۰ در بورلی هیلز به اکران در آمد و سپس در روز کریسمس یعنی ۲۵ دسامبر در یاالات متحده به اکران عمومی رسید.

این فیلم در ۷ رشته نامزد اسکار شد، اما دست خالی این مراسم را ترک کرد. سرنوشت این فیلم در مراسم گلدن گلوب هم شبیه می بود و با وجود کسب ۷ نامزدی، موفق نشد هیچ جایزه‌ای به دست آورد. سال ۱۹۹۱، نسخه‌ای دیگر از این فیلم با نام «پدرخوانده: تکه سوم – تدوین نهایی کارگردان» انتشار شد و سپس سال ۲۰۲۰، نسخه‌ای متفاوت از دو نسخه‌ی قبل با نام «پدرخوانده: مرگ مایکل کورلئونه» انتشار شد که از ابتدا تا انتها همه‌چیز در آن تحول کرده می بود. نسخه‌ی سال ۲۰۲۰ توانست از منتقدان مجله‌ی اینترنتی راتن تومیتوز، امتیاز ۸۶ از ۱۰۰ را به دست آورد. وبسایت متاکریتیک هم به این فیلم امتیاز ۷۶ از ۱۰۰ را داد.

۱. تونی مونتانا در «صورت‌زخمی» (Scarface)

11

«به دوست کوچولوم سلام کن.»

  • سال تشکیل: ۱۹۸۳
  • کارگردان: برایان دی‌پالما
  • بازیگران: میشل فایفر، استیون باوئر، ماری الیزابت ماسترانتینایو، رابرت لوگیا
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰

در «صورت‌زخمی» ناظر پاچینو هستیم در پرتنش‌ترین حالت ممکن. او به گفتن شخصیت تونی مونتانا از هیچ‌چیز نمی‌ترسد و از انجام هیچ‌کاری کوتاه نمی‌کند. تونی یک مهاجر کوبایی است که کار خود را از خیابان‌های میامی اغاز می‌کند و کم کم تبدیل به یکی از ترسناک‌ترین مافیای مواد مخدر می‌شود. در این فیلم لهجه‌ی منحصر به فرد تونی، خارجی بودن او را به بهترین شکل ممکن به عکس می‌کشاند و علاوه بر آن قبل‌ی تونی و فقری که او چشیده است، جاه‌طلبی دیوانه‌وار و سیری ناپذیر او را توجیه می‌کند. پاشنه‌ی آشیل تونی، پارانویا و گرایشات خشونت‌آمیز او می باشند که در نهایت او را به نابودی‌ای تراژیک می‌کشانند.

بی‌شک، صحنه‌ای که در آن تونی اسلحه‌ی بزرگ ای‌آر-۱۵ خود را بیرون می‌آورد و به دشمنان خود که محاصره‌اش کرده‌اند شلیک می‌کند، یکی از به یاد ماندنی‌ترین صحنه‌های تاریخ سینما است. تونی پیش از این که با اسلحه‌ی خود اغاز به شلیک کردن کند، فریاد می‌زند: «می‌خوای خشن بازی کنی؟ باشه!» پاچینو سپس از این که در فیلم‌های «پدرخوانده» نقش گانگستری آرام و متفکر را به نحو احسنت ایفا کرد، به شکلی شگفت انگیز توانست این بار در نقش شخصیتی مقداری دیوانه و بی حد و مرز فرو برود. بعدها آل پاچینو در چندین فیلم و تبلیغات تلویزیونی دیگر ارجاعاتی به این نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است داد. اکنون چندین دهه است که مردم سراسر دنیا این نقل قول را تکرار می‌کنند؛ «به دوست کوچولوم سلام کن.»

نخستین‌بار داستان «صورت‌زخمی» را هاوارد هاکس سال ۱۹۳۲ به یک فیلم سینمایی تبدیل کرد و در آن فیلم پائول مونی ایفاکننده‌ی نقش تونی می بود. «صورت‌زخمی» بر پایه رمانی به همین نام از آرمیتاگ تریل ساخته شده می بود. فیلم ۱۹۸۳ دی‌پالما هم اقتباسی است هم از فیلم محصول ۱۹۳۲ و هم رمان مهم. این فیلم که با بودجه‌ی ۳۷ میلیون دلاری ساخته شد، توانست در گیشه بیشتر از ۶۶ میلیون دلار بفروشد. «صورت‌زخمی» برای نخستین‌بار ۱ دسامبر ۱۹۸۳ در نیویورک به نمایش در آمد. بازخورد اولیه‌ی منتقدان به جستوجو خشونت بیشتر از حد، نسبت به این فیلم منفی می بود اما با گذشت زمان، اکنون از «صورت‌زخمی» که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو را در خودش جای داده است، به گفتن یکی از بهترین فیلم‌های گانگستری تاریخ سینما یاد می‌شود.

راجر ایبرت منتقد معروف آمریکایی به این فیلم چهار ستاره از چهار ستاره داد و آن را فیلم گانگستری‌ای خواند که از کلیشه‌های این ژانر دوری کرده است. علاوه بر این به نظر‌ی ایبرت کارگردانی دی‌پالما، فیلم‌نامه‌ی الیور استون و بازی آل پاچینو از نقاط قوت این فیلم بودند. مارتین اسکورسیزی که خودش یکی از اساتید ساختن فیلم‌های گانگستری است هم زیاد سریع به این فیلم و شاهکار دی‌پالما ابراز علاقه کرد. این فیلم در ۳ رشته نامزد گلدن گلوب شد، از جمله گلدن گلوب بهترین بازیگر در یک فیلم درام برای پاچینو، اما موفق نشد هیچ جایزه‌ای به دست آورد. این نقل قول که یکی از بهترین نقل قول‌های آل پاچینو است، در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ نقل قول موسسه‌ی فیلم آمریکا رتبه‌ی ۶۱ را به دست آورد.

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی

[ad_2]

منبع