علی شریعتی و سینما، قیصر را دوست داشت_آینده
[ad_1]
به گزارش آینده
هنگامی از علی شریعتی سخن میزنیم، احتمالا دورترین مقولهای که میتوان با نام و کلام او برقرار کرد، سینما باشد. هر چند از هنر زیاد حرف های و مجموعه گفتارهای او درمورد هنر در کتابی به همین نام انتشار شده است.
از جمله دیدگاههای او درمورد هنر این است که:«هنر تجلی قوت آفریدگاری انسان در جبران و تزئین و ادامه هستی است.» یا این که:« هنر کار فرد دیگر که میکند ساختن و خلق کردن چیزی است که در این زندگی و در این طبیعت نیست اما من نیاز دارم که باشد» اما کمتر از هنر سینما حرف های است.
با این حال شریعتی با سینما بیگانه نبوده است و اگرچه خود مستقیم از آن سخن بگویید نکرده اما از دل خاطراتی که برخی سینماگران حرف هایاند می توان نگرش او را به سینما دریافت.
از جمله مسعود کیمیایی از کارگردانان شاخص موج نو سینمای ایران درمورد رابطه خود با شریعتی و نگاه او به سینما حرف های است:
«من دکتر علی شریعتی را از کتاب ها و سخنرانیهایش میشناختم و حتی گاه با هم در تماس بودیم. برای همین، دیدار من با دکتر شریعتی زیاد قبلتر از نمایش قیصر اتفاق افتاده می بود. اما زیادها این ماجرا را نمیدانند. دکتر شریعتی را چندینبار دیده بودم، اما شب نمایش قیصر می بود که از دور ایشان را دیدم و سلامعلیکی کردیم. اینکه میگویند کیمیایی هیچزمان دکتر شریعتی را ندیده و با او سخن نزده، سخن درستی نیست. یادم هست او قیصر و گاو را دیده می بود و میاو گفت بین ایندو، فیلم موردنظر ما قیصر است. چون معتقد می بود قیصر فیلم «نر» و «پرحرکتی» از کار درآمده است. زیاد هم «قیصر» را دوست داشت و ابراز لطف میکرد، اما من هیچزمان درموردٔ این فیلم با او سخن نزدم؛ یعنی هیچزمان زمان آن پیش نیامد. با من نه ولی با عباس شباویز مفصل سخن زده می بود و برای او از خوبیهای فیلم حرف های می بود.»
نام شریعتی به شکل فرد دیگر هم با سینمای ایران گره میخورد و آن به واسطهٔ وجود افرادی از مریدان است که سپس از انقلاب به گفتن مدیر سینمایی نقش آفرینی کردند. آنزمانها، «دکتر» دوستان و مریدانی در «حسینیهٔ ارشاد» داشت که پای سخنهای او مینشستند.
افرادی همچون «فخرالدین انوار» و «سید محمد بهشتی» و «محمدعلی نجفی » که همه انها نخستین مدیران سینمایی سپس از انقلاب خاصه در دوران وزارت سید محمد خاتمی شدند.
محمد علی نجفی که او را زیاد تر به گفتن کارگردان سریال «سربداران» می شناسیم درموردٔ تاثییر شریعتی بر خودش و هنر حرف های است:
«در دوره دانشجویی ما، همه مقولات هنری در انحصار گروههای چپ می بود. بهترین ترجمه کتابهای روشنفکرانه و جامعهشناسی متعلق به آنان می بود. اصولاً بدنهٔ روشنفکری در انحصار نیروهای چپ می بود چراکه مذهبیها اصلاً تئاتر و سینما را قبول نداشتند؛ ولی کار بزرگی که دکتر شریعتی در عرصه فرهنگ و هنر به انجام رساند، این می بود که جهت شد بچههای مذهبی همانند ما که انجمن اسلامی داشتیم، باجرأت داخل حوزهٔ فرهنگ و هنر شویم. خوب به یاد دارم روزی در رابطه خود من مثالی زد و به هیأت امنای حسینیه او گفت این جوان شهامت گناه کردن دارد! شما این چنین جسارتی دارید؟!»
دلنشین این که شریعتی در حسینهٔ ارشاد یعنی همان جایی که در آن سخنرانی میکرد، در سالهای اول دههٔ ۱۳۵۰، به تماشای تئاتری نشست که بر پایه فیلم «رضا موتوریِ» مسعود کیمیایی روی صحنه رفته می بود.
کیمیایی در این باره حرف های است: «یک روز دکتر شریعتی با من تماس گرفت و او گفت اجازه میدهی آخر فیلم را در این اجرایی که برای تئاتر میکنیم، تحول بدهیم؟ آنها میخواستند جایی را که «عباسقراضه» میآید، عوض کنند. بههرحال میخواستند آن را در «حسینیهٔ ارشاد» اجرا کنند و بهنظرشان باید تغییراتی در داستان میدادند. من هم مخالفتی با کارشان نکردم. کارگردان آن نمایش بهنظرم «فخرالدین انوار» می بود و باقی، یا روی صحنه بازی میکردند، یا اینکه در پشت صحنه بودند. اما کلّاً میدانستم دیدگاههای من و «شریعتی» با هم منطبق نیستند. برای همین هم می بود که تماسهای دائمینداشتیم. هرازگاهی همدیگر را میدیدیم و سخن میزدیم. اگر چه این اتفاق در شب نمایش «قیصر» نیفتاد که او هم در سینما حاضر می بود.»
داریوش ارجمند هم از جمله بازیگرانی است که مدام یکی از افتخارات خود را شاگردی شریعتی در دانشگاه میداند و می گوید: «دکتر شریعتی ذهن تعداد بسیاری از جوانان آن دوره را زیر و رو کرد و شکاکیتی در ذهن همگان به وجود آورد تا بروند و جواب سوالهایشان را اشکار کنند.»
او حرف های: «من شاگرد اول کلاس مرحوم دکتر شریعتی بودم و در دانشگاه مشهد کار هنری میکردم. آقای دانشور هم از نویسندههای آن دوره و جوان با استعدادی می بود. او ادبیات میخواند و من تاریخ را در کلاس دکتر شریعتی میخواندم.»
ارجمند این چنین مدعی شده « یکبار در ساواک به آقای شریعتی حرف های بودند اسم دوستانت را بگو و او نام مرا برده می بود. به علی شریعتی میانها گفتند نواب صفوی و به من هم میانها گفتند چاقوکش نواب صفوی!»
ارجمند خود را به شدت تحت تاثییر افکار دکتر شریعتی می داند و معتقد است او یک انسان مبارز می بود.
او در جایی حرف های است: «این جملهٔ کتر شریعتی همیشه در ذهنم میماند: «اگر بند از بندم جدا کنند حسرت گفتن یک «آخ» را بر دلشان میگذارم» و واقعا هم گذاشت. او بنابر اعتقاداتش عمل میکرد. من قرار می بود در پاریس دکتر را ببینم اما دیگر اجل مهلتش نداد.»
داوود میرباقری هم از جمله کارگردان هایی است که به دکتر شریعتی اردادت اختصاصی ای دارد و حتی درموردٔ فیلم امام علی حرف های می بود که این مجموعه را تحت تاثییر دیدگاههای شریعتی درمورد امام علی و با الهام از سخنرانی « علی تنهاست» او ساخته است.
میرباقری این چنین اصرار کرده از خوانندگان جدی کتابهای علی شریعتی است و آقار و افکار او، ادبیات و مفاهیم تازه ای را داخل مذهب کرده است.
در بین کارگردانان سینمای ایران، حسن فتحی هم ارادات خاصی به دکتر شریعتی دارد و حتی در وقتی حرف های می بود فیلم مستندی درمورد او خواهد ساخت.
او درمورد زمان ساخت این مستند حرف های می بود: « قطعا ساخت این فیلم نیازمند پژوهشها ، بازدیدهای میدانی و تحقیقات کتابخانهای است و تا وقتی که این مرحله را طی نکنم، نمیتوانم وقتی را برای ساخت این فیلم تعیین کنم. چرا که این تحقیقات خود زمان میبرد، به این علت گر چه برای ساخت این فیلم تمایل جدی دارم اما تا این مدت نمیتوانم وقتی را برای ساخت آن اشکار کنم.»
او این چنین سریال «شهرزاد» را به علی شریعتی تقدیم کرده می بود.
فتحی به مناسبت اغاز فصل دوم شهرزاد در صفحه شخصی خود نوشته می بود:
«قهرمانان زندگی هر یک از ما، زیاد ترشان در مقطع خاصی از زیستن ما الهامقسمت ما بودهاند و پی عبور ما از آن مقطع، دیگر آن نمود و جذابیت قبلی را نداشتهاند؛ اما برای من در بین همه قهرمانان زندگیام، یک قهرمان مدام محبوب و ماندگار وجود دارد که تولد فکری و معنوی و اخلاقی و هنری خود را بیشتر از هر فردی، مدیون اندیشه و افکار متعالی او هستم. اکنون که چهلمین سالگرد عروج این بزرگمرد عرصه فرهنگ و اندیشه با اغاز پخش فصل دوم سریال شهرزاد همزمان شده است، مایلم در مقام سازنده این تاثییر، سهم خود را تقدیم کنم به نام و یاد و روح بزرگ دکتر علی شریعتی.»
در بین فرزندان دکتر شریعتی هم « سوسن شریعتی » دختر بزرگ او به سینما علاقه بسیاری دارد و به شکل جدی آن را جستوجو می کند.
خانم شریعتی حتی درموردٔ آثار سینمایی هم سخنرانی کرده یا اظهار نظر می کند یا در مجلات و مطبوعات نوشته مینویسد و از جمله مطالب مهم او درمورد سینمای کیارستمی است که در ماهنامهٔ ایران فردا انتشار شده است یا یادداشتی درمورد سینمای اصغر فرهادی در روزنامه شرق.
احمد غلامی سردبیر زمان روزنامه شرق هم یکبار با او درمورد فیلم «سرخ پوست» مصاحبه کرده و تیتر آن «نجات با چوبهدار» می بود.
لی شریعتی سریع از دنیا رفت و امروز چهل و هفت سال از مرگ او می گذرد. احتمالا اگر زیاد تر میزیست میتوانستیم روایت های متنوعتری از او درموردٔ سینما بشنویم
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
[ad_2]
منبع