دکتر فرشاد مومنی که در نشست «گسترش؛ از دستکاری به دسترسی جمعیت ها»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن می‌او گفت، با اصرار بر این که دقت به مسائل بنیادی به معنی نادیده گرفتن شرایط خطیر جاری نیست و بلکه محصول یک بلوغ است، اظهار داشت: اگر به مسائل بنیادی دقت نکنید، تلاش های سازنده و اعتلابخش می‌تواند جای خود را به تقلاهای مستهلک کننده و بی دستاورد بدهد و این احتمالا بزرگترین مطلب این جلسه به نظام تصمیم گیری های اساسی سرزمین است.

گسترش عادلانه و فراگیر راه نجات ایران

او گفت: این که با توجیه «شرایط خطیر جاری»، کوته نگری و اکنون زدگی را به عمیق‌تر فکرکردن، آینده نگری و هم راستا کردن تلاش های جاری برای اهداف آتی ترجیح دهیم، مسیری است که نمی‌تواند ماجرای گسترش را در ایران جلو ببرد. راه نجات ایران از مسیر گسترش عادلانه و فراگیر و به رسمیت شناختن همه عناصر و اجزای نظام ملی می‌گذرد. تک تک اجزای جمعیتی، محیطی، قومیتی و عقیدتی در ایران هم صاحب حق می باشند و هم برای این که گسترش اتفاق بیفتد به شراکت آنها نیاز داریم.

در دوره خاتمی، هسته سخت قوت سطوحی از تکثر را پذیرفت

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآور شد: در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی هسته سخت قوت سطوحی از تکثر را پذیرفت و نتیجه عملی آن پذیرفتن، این می بود که در تعداد بسیاری از مولفه های کلیدی گسترش توانستیم کارنامه ای آبرومند اراعه کنیم. این توانایی مشخص می کند اگر سمت و سوی خودتان را اصلاح کنید و رو به مقصد قرار بگیرید، بلافاصله آثار عملی آن در مختصر زمان هم ظاهر می‌شود، اما چون درمورد این موارد او گفت و گو و او گفت وگوی بایسته صورت نمی‌گیرد و قضیه «گسترش»، دغدغه مناسبات رانتی نیست و قضیه «بزن و ببر»، «حذف کن و زیاد تر برخوردار شو»، دغدغه کلیدی مناسبات رانتی است، مباحث گسترش به حاشیه رفته و گاه فکر می‌کنند که دامن زدن به مباحث بنیادی به معنی نادیده گرفتن حقیقت های حاضر است، در حالی که اصلا اینگونه نیست.

مومنی با گفتن این که دسترسی برابر برای تحقق عدل و گسترش عادلانه ملزوم است، اما کافی نیست، خاطرنشان کرد: حکومتی که صادقانه و عالمانه می‌خواهد گسترش‌خواه باشد باید برای گروه های به حاشیه رانده شده برنامه ارتقاء توانمندی هم داشته باشد.

وجود فساد در ایران به هیچ وجه اختصاصی یک جناح نیست

درخشان ترین کارنامه ها در افت فساد در دوره های مصدق و مهندس موسوی رقم خورد

وی با گفتن این که متاسفانه در ایام انتخابات تعداد بسیاری دوست دارند ماجرا صفر در برابر ۱۰۰ دیده شود و بگویند ما نماد گسترش خواهی و پاکدامنی مطلق هستیم و رقیبمان نماد ضد گسترش خواهی و فساد گسترده و فراگیر است، او گفت: وجود فساد در ایران به هیچ وجه اختصاصی یک جناح نیست، می‌توان با جزئیات و مستندات درمورد آن او گفت و گو کرد. نوسانات فساد در دوره های تحول سمت و سوی قوه مجریه یا مجلس، نوساناتی معنی‌دار نیست. آنجا که فساد به نحوه دیدنی افت اشکار کرده به نوآوری های نهادی کاهنده هزینه مبادله برمی‌گردد که در این باره درخشان‌ترین کارنامه ها را در تاریخ اقتصادی معاصر ایران دوره زنده یاد دکتر مصدق و دوره مهندس موسوی داشته است.

این اقتصاددان در ادامه گفت: در این دو دوره نوآوری های نهادی کاهنده هزینه مبادله رخ داده و ناظر افت دیدنی فساد بودیم. در غیر این صورت ماجرا اینگونه نیست. دلایل بسیاری برای آن وجود دارد که یکی از آن دلایل زیاد کلیدی این است که هر گاه هسته سخت قوت، هنگامی با زور شراکت و مطالبه مردم، اندکی عقب نشینی کرده قسمت هایی از این ساختار متصلب قوت، به واسطه این که فهمیدن غیرعادی از منافع شخصی و باندی شان دارند، فکر می‌کنند گروه برنده در انتخابات تافته‌ای جدا بافته از نظام جمهوری اسلامی است. آنها برای موقعیتی که دارند، پیروزی دولتی که با انتخابات نسبتا منصفانه‌تر برنده می‌شود را ناکامی جناح خود برداشت می‌کنند و به این علت با اغاز به کارشکنی، تلاش می‌کنند گروه پیروز کارنامه آبرومند نداشته باشد!

در تاریخ، آنها که رگ گردنشان بیشتر از حد برجسته می شود، متصلان به خارج بوده اند

آنها از فقدان آگاهی های اصولی و گسترش سوء منفعت گیری می کنند

مومنی گفت: چه در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی و چه در دوره آقای روحانی با این که جزء پیگیرترین منتقدان سیاست های غلط اقتصادی آنها بودم، اما در عین حال به طیف روبه رو دائم گوشزد می‌کردم حواستان باشد که اکنون کارنامه فلان دولت رقم نمی‌خورد، بلکه کارنامه نظام جمهوری اسلامی رقم می‌خورد. از این زاویه یقین دارم بخشی از آنها که اینگونه کارشکنی می‌کنند پیوندهایی با خارج از ایران هم دارند. همیشه ی تاریخ ایران آنها که رگ گردنشان بیشتر از حد برجسته می‌شود بعدها اشکار می‌شود که به خارجی ها وصلند! آنها اصل ایران را و اصل بقا و بالندگی ایران را نمی‌خواهند؛ به این علت از فقدان آگاهی های اصولی و سطح گسترش که هویت جمعی یافته باشد حداکثر سوء منفعت گیری را می‌کنند و ژست افراد تندرو را می‌گیرند.

مصدق می او گفت هر که به جای تفاهم، ستیز را ترویج می‌کند، وصل به خارجی ها است

این فرمول هم چنان هم در ایران کار می‌کند

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، ابراز نظر کرد: زنده یاد مصدق به اطرافیان خود حرف های می بود ما که نظام اطلاعاتی و امنیتی پیشرفته نداریم، هنگامی در نظام های اطلاعاتی و امنیتی زیاد پیشرفته هم نفوذهایی صورت می‌گیرد، نفوذ کردن در سیستم های اطلاعاتی و امنیتی ما هزار پله ساده‌تر از نفوذ در سیستم های اطلاعاتی آمریکا و روسیه است. دکتر مصدق حرف های می بود آنچه که شاقول است و باید حواسمان باشد این است که هر کس که سخن های بیشتر از حد رادیکال می‌زد و به جای تعاون، همکاری و تفاهم، ستیز و سازش ناپذیری را ترویج می‌کند، بدانیم وصل به خارجی ها است. این حاصل نزدیک ۷۰ سال توانایی سیاسی مصدق می بود. او نزدیک به ۵۰ سال توانایی اجرایی داشته و سال ها در کشورهای ممتاز اروپایی زندگی کرده می بود. این فرمول هم چنان هم در ایران کار می‌کند.

مبنای قضاوت تندروها به جای علم و انصاف، ترویج ستیزه جویی است

تندروها در یک ساختار رانتیِ غیرشفاف، حکومت را فریب می دهند

مومنی با گفتن این که تندروها به جای این که خرد، علم و انصاف مبنای قضاوتشان باشد، ستیزه جویی را ترویج می‌کنند، اظهار داشت: تندروها در یک ساختار رانتیِ غیرشفاف، پاکدامن‌ترین و گسترش خواه‌ترین افراد را  متهم می‌کنند، حکومت را فریب خواهند داد و حکومتگر بی‌کیفیت سفله گزیده شده هم زیاد مستعد این فریب است. می‌گویند هرکس شما را نقد کرد دشمن است! در حالی که شهید بهشتی اصرار داشت آزادی انتقاد از رهبران حکومت، جزء دُگم هایی از حکومت است که اصلا حکم ثانویه برنمی‌دارد، یعنی نمی‌توان او گفت چون شرایط تحریم است نقد نکنید. اتفاقا اگر در شرایط تحریم نقد نکنیم، امکان پذیر خود حکومت پاس گل به تحریم کنندگان بدهد.

با مطرح تعدیل ساختاری، به استکبار پاس گل داده ایم

نمی‌توان او گفت چون تحریم هستیم، منتقدان دهانشان را ببندند

به حرف های این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی؛ کارنامه کارکرد جمهوری اسلامی از ۱۳۸۵ تا بحال مشخص می کند آنها با اجرای سیاست تعدیل ساختاری، اصلا نیاز به مداخله استکبار جهانی نداشته‌اند. همه پاس گل ها را خودشان دادند. اینها پیچیدگی هایی دارد شهید بهشتی که می‌گوید آزادی انتقاد از رهبران حکومت و عدل خواهی «دُگمِ لایتجزی» است و متغیر کنترلی است که می‌توان با آن ادعای اسلامی بودن حکومت را سنجید. اینها تعطیل بردار نیستند که بگوییم چون استکبار جهانی توطئه می‌کند، منتقدان دهانشان را ببندند! شهید بهشتی می‌گوید اگر دهان منتقدان را ببندید خودتان بیچاره خواهید شد.

نفوذی ها از فرط چاپلوسی، از حکومتگر بی کیفیت و پرورش نشده، ابزار اعمال سلطه می سازند

مومنی اصرار کرد: با این شیوه آلت دست نفوذی هایی می‌شوید که ژستشان این است که از فرط تملق و چاپلوسی از حکومتگرِ فاقد کیفیت و پرورش نشده، ابزار اعمال سلطه خارجی ها می‌سازند. اینها پیچیدگی هایی است که ما باید سپس از این همه توانایی فهمیدن کنیم و نسبت به آنها هوشیار باشیم. همه نگاه های گسترش‌ای و اسلامی می‌گویند زنده باد منتقدِ منصفِ! منتقدِ منصف، افشاگری و روکم کنی نمی‌کند، بلکه با آشکار کردن کانون های صدمه پذیری، نقد اعتلابخش می‌کند و سپس پشتیبانی می‌کند که صدمه ها رفع شود. از این دریچه، این آزادی، پیوند همه عیار بین آزادی و عدل را رقم می‌زند.

باید کارنامه آنها که به نام اسلام داغ و درفش می‌کنند را هم دید

وی او گفت: باید کارنامه آنها که به نام اسلام، داغ و درفش را فصل الخطاب می‌کنند، هم دید. متفکران بزرگ گسترش اعتقاد دارند آنها که آزادیهای دیگران را سلب می‌کنند را برچسب ضد آزادی نزنید! آنها آزادی را برای خود زیاد دوست دارند. او گفت و گو «فراگیری در برابر دسترسی محدود» هم همین است، آنها هم زیاد آزادی را دوست دارند اما می خواهند آزادی تنها در انحصار خودشان باشد.

آزادی در شرایط نابرابری قوت و ثروت، به انحصار و استبداد می‌انجامد

این اقتصاددان با اصرار بر این که نباید آزادی را هم مطلق کرد و آزادی در شرایط نابرابری قوت، ثروت و منزلت، قطعا به انحصار، استبداد و فاجعه می‌انجامد، او گفت: باید در آزادی، رقابت عادلانه باشد. رقابت عادلانه اعتلابخش است. یکی از جفاهای بزرگی که بازارگرایی مبتذل در ایران انجام داده، این است که ‌می گوید من شوک درمانی می‌کنم و مناسبات را رانتی می‌کنم و سپس دم از آزادی می‌زنم! این یک فریب و نادانی بزرگ و نیروی محرکه فساد، سوء کارکرد و وابستگی ذلت آور به دنیای خارج است. از همین دریچه، بازی هایی که با مفهوم انحصار صورت می‌گیرد نیز این گونه است.

در جریان انتخابات، هسته سخت قوت، مواظب هم پیمانان خود و آنها که داغ و درفش دارند، باشد

مومنی در عین حال یادآورشد: آنجا که انحصار، نیروی محرکه مقیاس می‌شود تمدن ساز است، اما آنجا که انحصارگر به جای این که از طریق نوآوری فناورانه، بنیه تشکیل خود را بالا ببرد، از طریق محدودسازی دسترسی ها و با افت سطح تشکیل و اخراج بخشی از نیروی کار، بخواهد منافع خود را حداکثر کند مخرب است. این ها حساب کتاب های روشنی دارد و اکنون اگر هسته سخت قوت می‌خواهد ایران نجات اشکار کند، یکی از مسائل کلیدی‌اش این است که باید مواظب همپیمانان خود و آنها که داغ و درفش در اختیار دارند باشد. برای آنها تخریب دولت منتخب جایزه به همراه نداشته باشد بلکه تنبیه داشته باشد چرا که او هم برای جمهوری اسلامی کار می‌کند.

روشنگری منتقدان را نمی‌شنوند

حکومت باید از این نابالغی بیرون بیاید

این استاد دانشگاه با مطرح این سوال ها که چطور است که نمی‌فهمد اگر باب گفتگوی انتقادی و آزادی دسترسی و صدا داشتن بی‌صداها بسته شود آنجا تنها صدای چاپلوسان به گوش حکومتگران می‌رسد!؟ تصریح کرد: روشنگری منتقدان را نمی‌شنوند حکومت باید از این نابالغی بیرون بیاید و بداند که خیرخواه واقعی اش منتقدین می باشند و نه چاپلوسان. اگر هزار بار دیگر هم این قضیه را تکرار کنیم، باز هم کم است!

مخدوش کردن آزادی های مشروع، خلاف فلسفه خلقت خداوند است

به گزارش جماران، وی با گفتن این توضیح که گسترش عادلانه با این فکر به گفتن راه نجات ایران دانسته می‌شود که در درون عدل، آزادی هم وجود دارد، اضافه کرد: از جنبه دینی، با کیفیت‌ترین او گفت و گو های نظری درمورد نحوه نگاه اسلام را شهید بهشتی اراعه دادند. می‌گویند اگر آزادی های مشروع را تحت هر توجیهی مخدوش کنید، خلاف فلسفه خلقتی که خداوند قرار داده و مشی پیامبر(ص) و علی بن ابیطالب(ع) حرکت کرده‌اید. این گونه است که آزادی به عدل پیوند می‌خورد؛ چرا که از طریق این ترکیب خردمندانه است که رقابت عادلانه موضوعیت اشکار می‌کند.

برخی با حذف با کیفیت‌ترین اساتید، حس عبادت می کنند!

می گویند «بچه معتقد» بیاوریم!

اگر می‌توانید «بچه معتقد با کیفیت» پرورش کنید

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد خاطرنشان کرد: متاسفانه برخی در دانشگاه ها حس عبادت می‌کنند که زیر پای با کیفیت‌ترین اساتید را خالی و آنها را حذف می‌کنند و می‌گویند «بچه معتقد» بیاوریم. شما اگر می‌توانید «بچه معتقد با کیفیت» پرورش کنید که در یک رقابت شرافتمندانه، با آنها که خودی نمی‌دانیدشان با لیاقت روی کار بیاید. در غیر این صورت، این بچه‌، با رانت و حرام روی کار آمده است. حرام یعنی خوردن حق دیگران. شهید بهشتی می‌گوید هنگامی این چنین خرابخواری هایی رایج شد همه آثار سوء مناسبات ربوی که خداوند آن را در قرآن حرف های در حوزه سیاست و اجتماع هم موضوعیت اشکار می‌کنند. حرام خواری از طریق گماشتن غیرشایستگان عینیت می‌یابد و به تعبیر شهید بهشتی درست همانند جنگ با خدا است که آن را «نظریه تعمیم یافته ربا» نام نهاده ام.

این قضیه باید اصلاح شود نه این که منتقدین را ساکت کنید

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با گفتن این که شهید بهشتی می‌گوید در بازار سیاست و اجتماع نیز درست همانند بازار اقتصاد، ربا وجود دارد، گفت: به تناسب در اغاز انتخابات بودن، باید او گفت آنجا که می‌دانی از تو با لیاقت‌تر وجود دارد، می‌گویی چون به من تکلیف شده پذیرفتم، تو نادرست کردی پذیرفتی. تن به ظلم دادی و نقض غرض کردی و به تعبیر آقای بهشتی اظهار جنگ با خدا کردی. هنگامی از دریچه اسلوب روش شناختی آقای بهشتی، مسائل گسترش را زیر ذره بین می‌گذارید، ایمان می‌آورید که آنچه عقل حکم می‌کند شرع هم به آن حکم می‌کند و آنچه که حکم شرع است حکم عقل هم هست. این که می‌بینی به نام دین، رباخواری غیرعادی شکل می‌گیرد و هیچ حساسیتی هم راجع به آن وجود ندارد اگر حمل بر صحت کنیم به این معناست که فهمیدن مسلط از دین با فهمیدن امثال بهشتی، مطهری و صدرها فاصله نجومی اشکار کرده است این قضیه باید اصلاح شود نه این که منتقدین را ساکت کنید.

نظم اسلامی ،نظم ضابطه محور است و نه رابطه محور و قائم به شخص!

مومنی در ادامه گفت: به واسطه این برداشت های غلط از دین، ناظر برداشت های غلطی هستیم که استبداد را به جای دین توجیه می‌کند. آقای بهشتی می‌فرمایند ولایت فقیه، یعنی ولایت خرد جمعی نه اعمال سلیقه فرد. کتاب «برگشت از بهشتی، برگشت به بهشتی» نوشته آیت الله محمد سروش محلاتی را بخوانید! هوش از سر انسان می‌برد! می‌گوید اگر فردی در حکومت باشد و به نام اعمال ولایت حکومتی، علم، عقل و عدل را زیر پا بگذارد، دیگر ولایتی ندارد. ولایت باید جمعی باشد و نه در نظم قائم به شخص! آقای بهشتی می‌گوید در اسلام، حتی پیروان اسلام را همانند پیروان ادیان دیگر به نام پیامبرشان نمی‌شناسند. حساسیت های اسلام را در نظم قائم به شخص از این دریچه ببینید! اینگونه معجزه اسلام را فهمیدن خواهید کرد. از عمر نظریه «گسترش به مثابه نظم اجتماعی غیر قائم به شخص» تا این مدت ۲۰ سال نمی‌گذرد، اما آن زمان شهید بهشتی از دریچه وحی این قضیه را نقل کردند که نظم اسلامی ،نظم ضابطه محور است و نه رابطه محور و قائم به شخص! این همانند معجزه می‌ماند.

رویارویی بین رویکرد اسلام تحکمی با اسلام عقل و علم محور تا امروز در جریان است

به حرف های این عضو هیات علمی دانشگاه؛ رسانه های رسمی ما، یادآوری اندیشه های بهشتی، مطهری و صدرها را نزدیک به صفر رسانده و اندیشه افرادی را ترویج می‌کنند که از درون آن این چنین دیدگاه هایی بیرون می‌آیند که مردم مطلقا صاحب حق نیستند و هر فردی همانند ما سخن نزد مشمول حکم تکفیر، تفسیق، تحریم و همانند آن می‌شود. آقای بهشتی می‌گوید این گونه برداشت ها ضد اسلامی می باشند. رویارویی بین اسلام تحکمی، تحمیلی و سرکوبگر با اسلامِ عقل محور، علم محور و شراکت محور از زمان علی بن ابیطالب(ع) تا امروز در جریان بوده است.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با گفتن این که تعبیر قرآن این است که اگر مناسبات مبتنی بر علم، عقل، وحی، عدل و آزادی نباشد بقای «حرث و نسل» تهدید می‌شود، او گفت: گزارش مرکز پژوهش های مجلس درمورد برنامه هفتم که به بازدید حالت محیط زیست پرداخته را ببینید! در این گزارش آمده در هر دوره‌ای که ساختار ایران به سمت یک دست شدن رفته و از فراگیری فاصله اشکار کرده، وحشتناک‌ترین سقوط ها در کیفیت محیط زیست پدیدار شده و وقتی که عدل به کنار گذاشته شود، حرث و نسل نابود خواهد شد. محیط زیستی که آقای خاتمی به دولت احمدی‌نژاد تحویل داد، از نظر رتبه در دنیا ۵۳ می بود سال ۱۳۹۱ که سال پایانی دولت احمدی‌نژاد می بود این رتبه به ۱۱۴ رسید و ۶۱ پله سقوط کرد!

قیاس رتبه محیط زیست در دولت خاتمی و دولتهای بعدی

مومنی با گفتن این که اگر رای مردم را نادیده بگیرید، «حرث و نسل» نابود خواهد شد، او گفت: سال ۱۳۹۹ رتبه ایران از نظر کیفیت محیط زیست در دولت روحانی به ۶۷ رسیده می بود و نسبت به دولت احمدی‌نژاد حالت بهتری داشت، اما سال ۱۴۰۱ و یک سال و نیم سپس از این دولت تازه، رتبه ایران ۱۳۳ شده است و مجددا ناظر سقوط در کیفیت محیط زیست هستیم! همانند این قضیه در رابطه با شاخص های کنترل فساد هم وجود دارد. چه مقدار برای ما که مدعی پیروی از دین خاتم هستیم، این چنین مسائلی شرم آور است؛ اما به علت این چنین جهل ها و کوته نگری هایی خطاهایی از نظر آرایش قوای سیاسی و اجتماعی می‌کنیم و از درون آن این بی‌آبرویی های وحشتناک بیرون می‌آید.

این استاد اقتصاد دانشگاه با اصرار بر این که عدل و آزادی، بقاء، بالندگی و عزت ما را ضمانت می‌کند، تصریح کرد: شهید بهشتی می‌گوید هر زمان دیدید عزت ندارید، بدانید ریشه آن در این است که شما دنباله رو حق و عدل نیستید.  این که با لیاقت ها را حذف می‌کنید و با شوک درمانی مناسبات ربوی را بازتولید می‌کنید ظلم است، این که این همه برای پرورش دانایان هزینه می‌کنید و آنها را به حاشیه می‌رانید ظلم است. شهید بهشتی می‌گوید این ظلم ها شما را از عزت در بین مردم خودتان و مردم دنیا می‌اندازد.

در ایران به ازای هر یک واحد تولیدی، ۶ واحد توزیعی وجود دارد!

مومنی اظهارداشت: همه می‌گویند که به طور نسبی در دوره پهلوی، کارنامه «علی نقی عالیخانی» جز خوب ها است. وجه قالب دوره عالیخانی هم رشد دو رقمی که محصول افزایش مقدار فروش نفت خام است، بوده و رانت محوری تا این مدت هم سخن اول را می‌زده اما عالیخانی کارهای زیاد خوب رو به گسترش را بنیان گذاشته است که یکی از مواردی که زیاد قابل اعتنا است این است که او اتاق صنایع و معادن را از اتاق بازرگانی جدا کرد تا صدای تشکیل کننده ها در ایران به اندازه صدای توزیع کننده ها شنیده شود. در ایران به ازای هر یک واحد صنفی تولیدی ۶ واحد صنفی توزیع وجود دارد هنگامی آنها یکپارچه شوند همیشه گمان این که نمایندگان توزیع کننده ها انتخاب شوند زیاد زیاد تر می‌شود. عالیخانی اجازه داد صدای تشکیل کننده ها شنیده شود و آنها هم سهمی از منبع رانت اشکار کردند و تعداد بسیاری از صنایع ساخت ماشین آلات در ایران در دوره عالیخانی رقم خورده است. صنایعی که بنیه تولیدی تشکیل می‌کنند.

شاهکار جداسازی اصناف تولیدی و توزیعی در دوره مهندس موسوی چطور رقم خورد؟

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با گفتن این که عین این قضیه در دوره مهندس موسوی و زنده یاد محمد مصدق هم اتفاق افتاده است، خاطرنشان کرد: یکی از شاهکارهای بزرگ آقای دکتر حسن عابدی جعفری که در دوره مهندس موسوی وزیر بازرگانی بودند، این می بود که ایشان اصناف توزیعی را از اصناف تولیدی جدا کرد. اکنون می‌توان فهمید که چرا با وجود این که دوره حسن عابدی جعفری پرافتخارترین دوره بازرگانی در ایران بوده است، تنها دوره‌ای است که در تاریخ اقتصادی ایران، وزارت بازرگانی، معاونت «حمایتاز تشکیل» به وجود اورده است. یعنی حرف های است ماموریت ما سرویس دهی به داخل کننده ها نیست و اگر سراغ واردات برویم بر پایه مصالح تولیدی مان است. حسن عابدی جعفری، صنوف تولیدی و توزیعی را جدا کرد و با این که دائما علم و لیاقت او از آخر دوره مهندس موسوی افزایش اشکار کرده اما دیگر هیچ زمان ردی از او در ساختار قوت در ایران نمی‌بینیم؛ چرا که دوره تعدیل ساختاری و شوک درمانی می بود و تشکیل در آن محلی از اعراب نداشت! همانطور که در بازار سیاست هم مردم چندان محلی از اعراب ندارند و این همان توازن دوگانه است. یعنی هنگامی حال اقتصاد بد است، حال سیاست هم بد است و نمی‌توان سیاست را متصلب کرد و انتظار داشت اقتصاد نفس بکشد.

وی به تشریح دیدگاه های نظری در خصوص علل رشد چین علی رغم ساختار متصلب سیاسی‌اش پرداخت و یادآور شد: ساختار قوت چین از نظر توزیع و تفویض اختیار به مناطق، جزء مثال های اعلای مرکز زدایی در دنیا به حساب می‌آید.

در دهه اول بعد از انقلاب فساد کم و کارآمدی زیاد می بود

جهش های بزرگ به سمت گسترش رقم خورد

مومنی او گفت: یکی از عواملی که توضیح می‌دهد چرا در دوره مهندس موسوی تا این اندازه، فساد کم و کارآمدی زیاد بوده و چرا ما تا این مقدار جهش های بزرگ به سمت گسترش را علی رغم همه فشارها رقم زدیم، ترکیب خردمندانه عدل و آزادی و وقوف روش شناختی به این ماجرا است. هر چند که تا من این را می‌گویم عده‌ای در خارج از سرزمین می‌گویند یاد دهه طلایی افتاده است! باید به آنها او گفت شما نام این دهه را طلایی گذاشتید که قسمت بزرگی از سخن هایتان بی‌ضابطه است. من بیشتر از صد بار گفتم، مگر می‌شود در دوره‌ای که جنگ تحمیلی اداره می‌شود هزار گونه ماجراهای بحرانی وجود دارد، فراگیرترین فتنه تروریسم شهری را مجاهدین خلق در دوره مهندس موسوی عملیاتی کردند، را طلایی نامید!؟ آن دوره که ترور و جنگ تحمیلی بوده طلایی است!؟

برای دوره مهندس موسوی، تعبیر دهه طلایی به کار نمی‌برم، اما آبرومندتر از ۱۰سال قبل و بعدش می بود

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با گفتن این که او گفت و گو بر سر این است که کارنامه آبرومندتر است و اگر ما هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف آن دوره را زیر ذره بین بگذاریم رشد می‌کنیم، گفت: اگر بگوییم «مرده باد»، یا «زنده باد»، در همین بی‌خبری و بی‌خردی باقی خواهیم ماند. من هیچ زمان برای آن دوره تعبیر دهه طلایی را به کار نمی‌برم، اما با عدد و رقم می‌گویم آن دهه حتی صرف نظر از فتنه تروریسم مجاهدین خلق و جنگ تحمیلی صدام حسین و تحریم آمریکایی ها کارنامه‌اش زیاد آبرومندتر از دوره ۱۰ ساله قبل از آن در زمان پهلوی و زیاد آبرومندتر از دوره ۱۰ ساله بعدیش در دوره بعد از جنگ است. قاطعانه می‌گویم و آمادگی دارم با هر فرد صاحب صلاحیتی هم در این عرصه با تکیه بر مستندات او گفت وگوی کارشناسی داشته باشم، اما من او گفت وگوی «زنده باد، مرده باد» با فردی نمی‌کنم.

نسبت تعداد تاجران و صنعتگران زیاد وحشتناک است

در ادامه مومنی با یادآوری این که در داده های سالنامه آماری اتاق بازرگانی ایران در سال ۱۳۹۶ آمده که تعداد اعضای تاجر اتاق ایران نسبت به تعداد اعضای صنعتگرش ۲.۷ برابر است و این نسبت در تعداد اعضای تاجر اتاق تهران نسبت به تعداد اعضای صنعتگر ۴.۶ برابر بوده، خاطرنشان کرد: موازنه قوا بین تاجران و صنعتگران به این اندازه وحشتناک باشد و زیاد وحشتناک‌تر این است که هنگامی نسبت صنوف تولیدی را با تعداد صنوف توزیعی می‌سنجیم مشخص می کند این ساختار نهادی دلالی رباخوری و واسطه‌گری را زیاد تر از صنعت فناورانه، استقلال آفرین و عدل آفرین ترجیح خواهند داد. این گونه نمی‌توانید جلو بروید!

اگر در کار دولت سپس کارشکنی کنید، ایران نجات اشکار نخواهد کرد

وی اصرار کرد: اگر رئیس جمهوری فرد دیگر انتخاب شد و شما همانند دولت خاتمی با کارشکنی، فضا را ناامن کنید و هر ۹ روز یک بحران برایش بسازید، امنیت به اندازه‌ای حس نخواهد شد که انگیزه های اندوخته‌گذاری را تشویق کند و ایران نجات اشکار نخواهد کرد.

پیشنهادهای اشکار برای وفای به عهد کاندیدای منتخب

عدل و سلامت دولت با نحوه روبه رو با بخشهای مولد سرزمین سنجیده می شود

این اقتصاددان با گفتن این که اکنون در اتاق بازرگانی بیشتر از ۷۰ درصد منبع های اتاق توسط صنعتگران تامین می‌شود اما سهمشان در آراء اندک است، او گفت: شبیه این در نظام مالیات ستانی نیز وجود دارد، بیشترین سختی، فشارها به تشکیل کننده ها است، اما زیاد تر رواداری مالیاتی به ثروت هایی است که عموما از کانال غیرمولد انباشته شده است. اینها در درون خود پیشنهادهای مشخصی دارد تا هر کس که انتخاب شد اگر بخواهد شرافتمندانه وفای به عهد کند و برای نجات ایران عمل کند به آنها دقت کند. شاقول از دیدگاه همه متفکرین گسترش این است که فرد و دولت منتخب او و مجلس اگر ادعای شرافت عدل و سلامت دارند، با قسمت های مولد چه می‌کنند کلید او گفت و گو اینجاست.

خالص وزنی تراز تجاری کشاورزی ایران به نحوه وحشتناکی رو به افزایش است

مومنی فراخوان برای منفعت گیری از همه ظرفیت های دانایی سرزمین را برای اراعه بهترین راه حل ها به جای ظاهرسازی های نمایشی و تو خالی الزامی دانست و در ادامه گفت: چون نگذاشتید کشاورزی ایران هم صنعتی و فناورانه شود در عین این که وحشتناک‌ترین اتلاف منبع های انسانی و مادی داریم بیشترین تلفات محصول که با این مشقت تشکیل می‌شود هم داریم. اگر وزارت کشاورزی می‌خواهد شرافتمندانه در مسیر گسترش ایران خدمت کند تراز تجاری ایران از نظر خالص قیمت دلاری تجارت خارجی و هم از نظر خالص وزنی تجارت خارجی را انتشار کند تا با زاویه فرد دیگر از تهدید شدن «حرث و نسل» آگاه شوید. در طی سال های سه گانه تازه خالص وزنی تراز تجاری کشاورزی ایران وحشتناک رو به افزایش می‌گذارد. نزدیک به انتخابات نمی‌خواهم رقم آن را بگویم اما فقط می‌گویم این رقم وحشتناک است.

در سیاستگذاری صنعتی مان، عمل های قبیحی به سود چینی ها و به زیان استقلال ایران رقم می‌خورد

این اقتصاددان اصرار کرد: شاقول های بسیاری وجود دارد، برای مثال داده های رسمی مرکز آمار می‌گوید در حالی که در ۱۵ سال قبل افراطی ترین رویه های خصوصی‌سازی را داشته‌ایم، خالص زمان های شغلی تشکیل شده در قسمت صنعت زیاد نزدیک به صفر بوده است. شاقول بعدی سهم مونتاژکاریست، فریب و ظاهرسازی که به نام تشکیل صنعتی ما را مستعمره برخی کشورهای خاص کرده‌اند و از همه فاجعه آمیزتر و غیرقابل توجیه‌ترش، کارهای قبیحی است که در سیاست گذاری صنعتی مان به شکل مشکوکی به سود چینی ها و به زیان استقلال ایران و گسترش ملی اش رقم می‌خورد. برای این که ببینید بر سر تشکیل صنعتی ایران بر تاثییر شوک درمانی و آزادسازی و خصوصی‌سازی چه آمده است، معتبرترین شاخص، شاخص رابطه مبادله است که به طور همزمان هم توان مقاومت صنعت ملی و هم توان رقابتش را در دنیا مشخص می کند.

شاخص رابطه مبادله سال ۱۳۸۹ بالغ بر ۳۰ درصد از شاخص رابطه مبادله سال ۶۷ کمتر است!

به نحوه غیرمتعارفی بین تهی و توخالی شده‌ایم

امروز بیشتر از هر زمان فرد دیگر به حکومت گسترش‌گرا نیاز داریم

مومنی گفت: در بین ۱۰ ساله اول سپس از انقلاب، به دلایل و علل پرشمار، سال ۱۳۶۷ از بدترین سال ها بوده است؛ چرا که بی‌سابقه‌ترین شوک های برون زا به اقتصاد ایران داخل شده می بود. شاخص رابطه مبادله در سال ۱۳۸۹ بالغ بر ۳۰ درصد از شاخص رابطه مبادله در سال ۶۷ کمتر است، در حالی که بیشتر از ۱۵۰۰ میلیارد دلار در این فاصله به این اقتصاد تزریق شده می بود و یقیناً با محاسبات فرد دیگر این رقم به نزدیک به ۴۰۰۰ میلیارد دلار می‌رسد. در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ مجدد همان رابطه مبادله، ۳۴ واحد دیگر هم سقوط کرد. این حالت مشخص می کند ما به نحوه غیرمتعارفی بین تهی و توخالی شده‌ایم. ما امروز بیشتر از هر زمان فرد دیگر در دوره سپس از انقلاب به معنی دقیق کلمه به حکومت گسترش‌گرا نیاز داریم که این سطح از بلوغ در سطح اندیشه و پایبندی عملی به آن را نشان داده باشد که ترکیب خردمندانه عدل و آزادی نجات دهنده است. با بگیر و ببند و بزن و بکش و تشویق به مهاجرت نخبگان و ربوی کردن داخل کننده ها و رباخوارها ایران نمی‌تواند نجات اشکار کند. باید آن را بفهمیم و همه در این رابطه سهیمیم.