آیا کاهش میل جنسی زنگ خطری برای پایان رابطه زناشویی است؟

آیا افت میل جنسی زنگ خطری برای آخر رابطه زناشویی است؟

[ad_1]

 در جوامع امروزی، هنجاری ضمنی وجود دارد، مبتنی بر این که رابطه جنسی در زوجین الزامی است، و هر چه زیاد تر باشد، کیفیت زندگی زناشویی بهتر است. به این علت نبوده است آن مترادف با ابراز مشکلاتی است که عاقبت خوشی ندارند.

کافی است رابطه جنسی در زندگی زناشویی را در گوگل جستجو کنیم، تا با بی شمار صفحه هایی روبه رو شویم که در آن ها بر وجود این رابطه در یک زندگی زناشویی سالم اصرار می شود. با خواندن برخی از مطالب، هراس برمان می دارد، که عجب، اگر حقیقت زندگی زناشویی این است ، ما باید سال ها پیش از هم جدا می شدیم.از روان درمانگرها  گرفته تا زوج درمان گر ها یا  تراپیست های رابطه جنسی، همه انها بر لزوم رابطه جنسی در زندگی زناشویی صحه می گذارند.

یقیناً فردی منکر این نوشته نیست، اما اختلاف نظر آنجا به وجود می آید که این عامل تنها عامل تعیین کننده و مهم در یک رابطه زناشویی نیست. رابطه زناشویی رابطه ای زیاد ظریف است که پیچیدگی های زیاد دارد. 

 مطالعات برای کشف ماهیت پیچیده و متنوع تمایلات جنسی تازه نشان می دهد که در تعداد بسیاری از زوجین افت یا فقدان میل جنسی برای ادامه یا آخر رابطه تعیین کننده نیست؛ بلکه بسته به زوج و نگاه شان به زندگی و شرایطی که در آن به سر می برند، یا عرصه های فکری متفاوت شان، یا زیاد عوامل دیگر، متفاوت است و نمی توان قانونی کلی و قطعی برای همه در نظر گرفت.

افت یا فقدان میل جنسی در زندگی زناشویی مشکلی جدی است. با این حال، همانطور که برخی از روان‌درمانگرها از جمله خاویر سرانو هورتلانو گفتن می کنند به رغم افت یا حتی از بین رفتن این میل در زوجین، تا این مدت امکان بهزیستی، ربط، همدستی و رشد مشترک وجود دارد. مشکل واقعی بین زوجین وقتی اتفاق می افتد که امکان بهزیستی، رضایت و رشد مشترک بین زوجین از بین برود.

خاویر سرانو هورتلانو پیامی دلگرم‌کننده برای افرادی دارد که این دغدغه را دارند که افت میل جنسی در همسرشان نشانه بی علاقگی او به زندگی باشد. این روان درمان گر معتقد است که فقدان این میل لزوماً تبدیل ابراز شرایطی نمی شود که نشانه آخر زندگی زناشویی زوجین باشد.

 مادام که زن و شوهر زیر یک سقف امکان این را داشته باشند که در کنار یکدیگر رشد کنند، تا وقتی که به قول نیچه حرفی برای زدن داشته باشند، تا وقتی که برای قیمت های انسانی یکدیگر قیمت قائل و نگاهی انسانی و عاطفی از سر همدلی و  فهمیدن مشترک داشته باشند، این رابطه ادامه دارد. در سایه این چنین رابطه ای می توان اختلالاتی که در رابطه جنسی پیش می آید را نیز حل کرد و برانگیختن این میل را هم التیام بخشید.

در این چنین بستری ، منظور بستری از صمیمیت ، دوست داشتن و علاقه مشترک است، اگر افت یا فقدان میل جنسی وجود داشته باشد، می توان برای آن چاره ای کرد. و این مشکل را نیز همانند تعداد بسیاری از مشکلات دیگر که در زندگی پیش می آیند، با همدلی و فکر مشترک، و راه حل های اصولی رفع کرد.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

فقدان میل جنسی در شریک زندگی

دلایل بسیاری برای افتمیل جنسی شریک زندگی وجود دارد. علاوه بر این، هر کدام به نوبه خود راه حل های متغیری را می طلبند. علاوه بر این، هر راهبرد مقابله ای درجه معینی از سختی  به همراه دارد و مقدار تلاش متناسبی را می طلبد. در اینجا سناریوهای مختلفی را می کاویم  که می‌توانند علتعدم تمایل به برقراری رابطه جنسی در شریک زندگی می شوند و راه‌های ممکن برای حل آن‌ها را نیز بازدید کنیم.

خیانت

 داده ها و اطلاعات به دست آمده از مطالعه ای که توسط یک پورتال دوست یابی انجام شده است نشان می دهد که یکی از دلایل عمده ای که زوجین به فکر خیانت یا تشکیل یک رابطه جنسی خارج از زندگی زناشویی خود می افتند، فقدان رابطه جنسی در زندگی زناشویی شان است. 

یقیناً عوامل بسیاردیگری هم دخیل اند. برای مثال بعضی اوقات با افرادی طرف هستیم که زیاد تنوع طلب می باشند. و به رغم داشتن همسر، برانند تا لذت ناشی از رابطه های دیگر را نیز بچشند.این خود نوشته فرد دیگر است که جای او گفت و گو دارد. اما هنگامی یکی از زوجین فقط به علت نداشتن رابطه جنسی با همسرش به رابه ای دیگر ورود می کند، نه تنها مشکل را حل نمی کند که آن را بسی دشوارتر می سازد. 

دقیقا به این معنی که زوجین به جای حل مشکل پیش آمده در رابطه زناشویی شان با تشکیل مشکلی بزرگ تر کمر به قطع ریشه رابطه زناشویی خود می بندند. در واقع، داشتن روابط دیگر علتاز بین رفتن علاقه به رابطه حاضر می شود.

اما زوج ها در  این چنین مواقعی چه کاری می توانند انجام بدهند؟ همیشه راه چاره ای هست. برای اغاز، بهتر است که  زوج درمانی را امتحان کنند. زوج درمانی به تعداد بسیاری از افراد پشتیبانی می کند تا مجدد به شرکای خود مطمعن کنند. در واقع، اگر زوجین واقعا به هم علاقه دارند، و می خواهند که رابطه شان را نجات دهند، زوج درمانی می تواند زیاد سودمند باشد. 

ابراز مشکلات در زندگی زناشویی

هنگامی زن و شوهر زیاد با هم دعوا می کنند یا هنگامی برای حسادت یا خیانت فاصله عاطفی ابراز می کند،  طبیعی است که میل و جاذبه جنسی افت می یابد و حتی امکان پذیر میل به عشق ورزیدن از بین برود.

یا این که فکر کنید همسر شما شرایط زیاد سختی را  برای مثال بعد از، از دست دادن یکی از عزیزانش توانایی می کند، و اصولا در شرایطی قرار دارد که میلی به برقراری رابطه جنسی ندارد. در این چنین شرایطی، زمان دادن به او، و پشتیبانی به گذر از این بحران مهم است. بکوشید یکدیگر را فهمیدن کنید.

اختلالات جنسی

انزال زودرس یا واژینیسموس، در بین دیگر اختلالات احتمالی جنسی، عامل مهمی در افت میل جنسی در شریک زندگی است. ناراحتی یا ترسی که فرد مبتلا حس می کند علتمی شود که رابطه جنسی به طور فزاینده ای دستخوش تحول شود.

در این چنین شرایطی بهتر است به پزشک مراجعه کنید. دلایل بسیاری برای اختلال کارکرد جنسی وجود دارد. پزشک در این عرصه به شما زیاد پشتیبانی می کند.

بعضی اوقات مصرف الکل ، دخانیات یا مصرف برخی از داروها تبدیل تشکیل اختلالات جنسی می شوند. پزشک معتمد و متخصص تنها فردی است که می تواند عامل را شناسایی و به شما در از بین بردن این اختلال ها پشتیبانی کند.

طبیعی است که با گذشت زمان، میل جنسی افت بیابد: بچه ها، افتزمان، استرس، همه چیز تاثییر دارد. اما، راه حل هایی وجود دارد. روی راه حل ها تمرکز کنید

کسالت و روزمره گی (Boredom)

یکی دیگر از دلایل افتمیل جنسی در شریک زندگی می تواند کسالت و ملال باشد. هنگامی زمان بسیاری از زندگی زناشویی می گذرد، و برخی رفتارها تبدیل به عادت می شوند. زوجین دچار کسالت می شوند. باید که هوشیارانه برای نجات رابطه، در جهت از بین بردن ملال بکوشید.

زوجین باید با نگاهی که به کلیت زندگی دارند، هر روز را روزی نو با شروعی نو بدانند. و بکوشند دچار روزمره گی نشوند. هنگامی افراد دچار ملال تکرار می شوند، نه تنها زندگی زناشویی که کلیت زندگی شان دستخوش نوعی حس ِ پوچی می شود.

مطالعه کردن، فیلم خوب دیدن، موسیقی خوب شنیدن، سفر، مراقبه و راه های فرد دیگر هست که پشتیبانی تان می کند دچار روزمره گی نشوید. یا اگر همسرتان دچار این حس شد، کمکش کنید تا راه گریزی اشکار کند. مهم است که یکدیگر را دوست بدارید و برای  تداوم پیوندتان برای هم زمان بگذارید.

استرس و اضطراب

استرس، نگرانی و اضطراب روزانه علتتغییراتی در هورمون ها و یک سری تغییرات فیزیکی و روانی می شود که در نهایت بر مقدار میل جنسی تأثیر می گذارند.

در نتیجه، وقتی که تنش تشکیل می‌شود و موقعیت‌ها طاقت‌فرسا خواهد شد، انسدادهایی رخ می‌دهد که زیاد تر بر زندگی جنسی زن و شوهر تأثیر می‌گذارد. در واقع، استرس طبق معمولً علتایجاد حس بی‌تفاوتی و مهار میل جنسی می‌شود.

کسالت جنسی

تکرار برخی از پوزیشن‌های جنسی و تبدیل شدن شان به عادت امکان پذیر تبدیل افت میل در شریک جنسی شما شود. بکوشید که ابتکار عمل داشته باشید و ایده‌های تازه را بیازمایید تا در کنار هم اشکال جدیدی از لذت را کشف کنید و کمتر دچار کسالت جنسی شوید.

در عرصه جنسی، برای این که یک رابطه جنسی با گذر سالیان هم چنان برقرار و بماند، باید مواظب آن می بود. همانند افزودن هیزم برای برپانگه داشتن آتش.بهتر است زوجین با شناختی که از روحیات یکدیگر دارند، در این عرصه خلاق باشند و موقعیت های جدیدی را برای نگه داری رضایت حاصل از رابطه امتحان کنند.

هراس از این که نتوانید شریک زندگی خود را راضی کنید

امکان پذیر که زوجین کم کم دستخوش حس هراس یا نگرانی در رابطه ناتوانی در جلب رضایت شریک زندگی خود در رختخواب شوند. این هراس می تواند تبدیل به یک عامل بازدارنده در برقراری رابطه جنسی شود.

در صورت افت یا از بین رفتن میل جنسی همسرمان چه کنیم؟

همانطور که دیدید، عوامل بسیاری وجود دارد که می تواند علتکمبود میل جنسی در شریک زندگی شما شود. اگرچه راه حل به شرایط خاص بستگی دارد. اما بهترین راه حل در قدم اول همیشه سخن بگویید کردن در رابطه آن است.

شفاف و سرراست با هم سخن بگویید کنید

اولین قدم این است که با شریک زندگی خود در رابطه مسائلی که شما را غمگین یا دلواپس می کنند سخن بگویید کنید. حس خود را برای اش گفتن کنید و بگویید چه مقدار برای شما مهم است که زندگی جنسی فعال تری داشته باشید. این چنین، اجازه دهید او هم حس اش را به شما بگوید. به یکدیگر زمان دهید تا در موردش فکر کنید. تلاش کنید کاملاً صادق، فهمیده و محترم باشید.

مانع ها را شناسایی کنید و در رابطه برداشتن شان به فکر راه حل باشید

عواملی که می توانند بر میل جنسی تأثیر بگذارند، زیاد متنوع اند، به این علت باید علت مشکل را اشکار کنید و بر پایه آن عمل کنید.

به گفتن مثال، اگر شریک زندگی شما دوران سختی را پشت سر می گذارد یا بیشتر از حد معمول استرس دارد، تلاش کنید فهمیدن کنید و از او حمایتکنید تا به اسایش برسد. در صورتی که مشکل جسمی باشد، تشویق اش کنید که به پزشک مراجعه کند. 

در هیچ شرایطی یکدیگر را تحقیر نکنید، کنایه نزنید و به جستوجو تقصیر کار نباشید

مبنا یک رابطه جنسی در چارچوب زندگی زناشویی، محبت، فهمیدن متقابل، شناخت و احترام گذاشتن به یکدیگر است. برای نگه داری رابطه ای که بر پایه دوست داشتن و فهمیدن متقابل ساخته شده است، بکوشید. یکدیگر را تقصیر کار ندانید. ایرادات یکدیگر را با گوشه و کنایه به روی هم نیاورید. صادق و مهربان باشید. اگر همسر و خانوادتان را دوست دارید. قدرش را بدانید و برای پایداری اش از جان و دل مایه بگذارید.

انتظارات و باورهای خود را مرور کنید

احتمالا بعضی اوقات فقط جستوجو بهانه ایم. چه بهتر که اندکی درنگ کنیم و مجدد انتظارات و باورهای خود را مرور کنیم.اگر هیچ اختلالی در ربط با افتمیل جنسی شریک زندگی شما وجود ندارد، می تواند زمان ایده آلی برای تجدید نظر در قیمت های خود در این عرصه باشد.

چرا شریک زندگی شما دیگر شما را نمی خواهد؟ یعنی دوستتان ندارد؟ آیا با سطح میل جنسی شما سازگار نیست؟ چیزهای بسیاری برای فکر کردن وجود دارد.

به جستوجو پشتیبانی حرفه ای باشید

در رابطه شرایط فیزیکی، شریک زندگی شما باید توسط یک متخصص مناسب درمان شود. به طور شبیه، اگر مشکل منشأ روانی دارد، بهتر است از یک متخصص و روان درمانگر پشتیبانی بگیرید. برای یکدیگر، برای حل مشکلی که عواقب اش زندگی تان را تحت تاثییر قرار می دهد، زمان بگذارید. برای داشتن یک خانواده سالم و پویا، روابط بین زوجین زیاد اهمیت دارد. برای فرو نپاشیدن بنیاد خانواده تان بکوشید. و برای هم قیمت قائل باشید.

آخر رابطه؟ بله یا خیر ؟

به این علت  همیشه پیشنهاد می شود که به جستوجو مشاوره حرفه ای باشید. خجالت نکشید. دقیقا برعکس، در واقع، طبیعی است که با گذشت زمان، میل جنسی افت بیابد: بچه ها، افتزمان، استرس، همه چیز تاثییر دارد. اما، راه حل هایی وجود دارد. روی راه حل ها تمرکز کنید. با نیازهای تان با صداقت روبه رو شوید. تحت تاثییر رسانه ها قرار نگیرید. و با خودتان در وهله اول و دوم با شریک زندگی تان صادق باشید. 

بعضی اوقات اوقات، فقدان میل می تواند با از دست دادن عشق مرتبط باشد و تبدیل جدایی شود. با این حال، موقعیت های فرد دیگر وجود دارد که در آن رابطه می تواند ادامه یابد. با این حال، برای تحقق این کار، هر دو عضو رابطه باید توافق کنند. اگر یکی از شرکا نمی خواهد تلاش کند یا علاقه ای به کار بر روی برنامه ای که توسط یک درمانگر تنظیم شده است نشان دهد، احتمالا واقعاً آخر کار باشد.

[ad_2]

منبع