آیا “چهار دختر” اسکار را از آن خود خواهد ساخت؟
به نقل از بلومبرگ، داستان واقعی حمرونی و فرزندان اش محور فیلم “چهار دختر” نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم مستند بلند است. در روبه رو دوربین لایههای بسیاری در فیلم ساخته شده توسط “کوثر بن هنیه” کارگردان آن فیلم وجود دارد: این فیلم درمورد رادیکالیزه (افراطی) شدن دو دختر نوجوان است. پرترهای صمیمی از یک زندگی خانوادگی آشفته و زیاد تر بی فایده و تاملاتی در رابطه صدمههای نسلی، پدرسالاری و مشکلاتهای دوره نوجوانی.
خارج از دوربین این چیزی بیشتر از داستان یک خانواده است. نامها تحول میکند و جزئیات متفاوت می باشند، اما این کابوس برای تعداد بسیاری از تونسیها آشناست در کشوری که در مقطع وقتی مشخصی تعداد بسیاری از شهروندان اش برای پیوستن به گروههای شبه نظامی از جمله داعش به مناطق دچار نزاع در خارج از سرزمین رفتند. شبه نظامیان هم این چنین به اهدافی در تونس دعوا کردند. امروز خانوادههایی همانند خانواده حمرونی یادآور آن میراث پیچیده، مسائل حل نشده و سوالات سختی می باشند که سالها سپس کماکان ادامه دارد. “هند صبری” که در آن فیلم در نقش “الفه حمرونی” ظاهر میشود میگوید:” این یک زخم باز در سرزمین من است. تا وقتی که درمورد آن سخن بگویید نکنیم شفا نخواهیم یافت”.
حمرونی امیدوار است که شهرت بالای این فیلم علتافزایش حمایتاز او برای برگشت دادن دختران اش از لیبی شود جایی که آنان به زندان محکوم شده اند. او میخواهد دختران اش دست کم در سرزمین خود در تونس محاکمه شوند. در تونس نیز همانند تعداد بسیاری از دیگر سرزمینها برخی از مردم به دلایل امنیتی نسبت به برگشت اعضای اسبق داعش به کشورشان با دیده تردید و نگرانی مینگرند. حمرونی خواهان رهایی فاطمه است. او میگوید:” تقصیر او چیست؟ او پدر یا مادرش را انتخاب نکرده است”. بن هنیه که نویسندگی و کارگردانی این فیلم را بر مسئولیت داشته خواستههای حمرونی را تکرار کرد. او میگوید:”ما سخت در تلاش هستیم تا دولت تونس را تحت سختی قرار دهیم. دولت یک سرزمین باید در روبه رو شهروندان اش مسئول باشد”.
هند صبری، الفه الحمرونی، ایا تشیکاوی و تیسیر الشیخاوی از جمله بازیگران آن فیلم می باشند. بن هنیه در جستجوی یافتن سرنخهایی از چرایی رادیکال شدن آن دختران بوده و برای این منظور قبل خانواده آنان و زندگی خانوادگی شان را در فیلم بازسازی میکند. فیلم نظریههایی را نقل میکند، اما انگیزه مشخصی را به خصوص در رابطه غفران و رحمه واقعی که در لیبی زندانی می باشند نقل نمیکند. در برخی از سکانسها بازیگران لحظات کلیدی را در کنار اعضای خانواده بازسازی میکنند.
در سکانسهای دیگر آنان سوال، چالش و یا تامل میکنند. بن هنیه میگوید نقش او به گفتن یک فیلمساز فهمیدن و تحلیل است و نه قضاوت. در فیلم و روایت خانواده اشکار میشود که دختران در خانهای پرآشوب بزرگ شدند. پدر خانواده عمدتا غائب می بود و بیشتر از حد مشروبات الکلی مینوشید. مادر خانواده نیز سخت گیر و خشن می بود. حمرونی در فیلم بر نگه داری پاکدامنی دختران اش تا پیش از ازدواج متمرکز است. او به شدت توهینها و اتهامات را به زبان میآورد و دختران اش را برای تخطی از خواسته هایش مجازات میکند برای مثال، در رابطه روبه رو با دفتر خاطرات دخترش که در آن در رابطه اولین بوسه نوشته شده او را مورد ضرب و شتم شدید قرار میدهد.
سپس اشکار میشود تغییراتی که بیشتر از یک دهه پیش به جستوجو جنبش دموکراسی خواهانه تونس را در بر گرفت دگرگونی بسیاری را به همراه داشت، چون جریانهای گوناگون از جمله تندروها و افراط گرایان به جستوجو نفوذ در جامعه تونس بودند. در همسایگی خانواده غفران و رحمه جلسات وعظ مذهبی برگزار شد. غفران و رحمه که مادرشان میگوید تنها با دانش اولیه دینی بزرگ شده بودند در نتیجه وجود در آن جلسات با تفاسیر سخت گیرانه از دین آشنا شدند.
فرآیند رادیکالیزه شدن آنان تعمیق یافت و در فیلم حرف های میشود که رحمه خواهران کوچک ترش را به علت ترک یا تاخیر در اقامه نماز شلاق میزد و بخاطر چیزهایی همانند شایعه پراکنی به خود شلاق میزد و در ذهن اش سنگسار زنی را خیال پردازی میکرد که خارج از ازدواج رابطه جنسی برقرار کرده می بود.
وقتی که غفران نزدیک به یک دهه پیش خانه را ترک کرد مطابق آن چه در فیلم حرف های میشود حمرونی از پلیس تونس خواسته می بود برای بازداشتن رحمه از انجام کاری شبیه غفران کاری انجام دهد او، اما پلیس را به اهمال و کم کاری در این باره متهم میکند. بعد از فرار رحمه و غفران خانواده حمرونی از هم فروپاشید. دختران جوانتر به یک مرکز دولتی تحویل داده شدند که به آنان پشتیبانی کرد تا زندگی خود را بازسازی کنند. با این وجود، خانواده حمرونی در فضای بیرون از خانه با سختیهایی روبه رو می بود و همسایگان و اقوام شان از آنان دوری میگزیدند.
” محمد اقبل بن رجب” از انجمن نجات تونسیهایی که در خارج از سرزمین به دام افتاده اند میگوید:”برخی از افرادی که در موقعیتهای شبیهی قرار گرفتند اعضای خانوادهای که خانه را ترک کردند تکذیب نمودند و این کار برای محافظت از دیگر اعضای باقی مانده خانواده انجام دادند. برخی دیگر برای برگشت دادن عزیزان خود تلاش نمیکنند و برخی دیگر نمیدانند که آنان مرده اند یا زنده می باشند”.
او میگوید انجمنی که در آن فعالیت میکند از تونسیهایی که دست شان به خون آلوده شده دفاع نمیکند بلکه مقصد آن انجمن به طور خاص نجات و ادغام مجدد کودکانی که توسط والدین به مناطق درگیری برده شده یا در آنجا متولد شده اند. او میگوید در این عرصه به نظر میرسد تونس فاقد قابلیتهای کافی باشد و به همین خاطر است که از دید او مقامهای تونسی در این باره تعلل میکنند.
او و دیگر فعالان به طور خاص دلواپس حقوق و آینده کودکان می باشند. آنان هشدار خواهند داد که بی عملی میتواند خطرناک باشد. “مصطفی عبدالکبیر” رئیس دیده بان حقوق بشر تونس میگوید: “کودکان بعد از گذراندن دورههای طویل در زندانها و اردوگاهها آنان از جامعه رنجیده خاطر شده و به بمبهای ساعتی تبدیل خواهد شد که هر لحظه امکان پذیر منفجر شود”.
عبدالکبیر از مقامهای تونس خواسته تا راه حلی بیابند و به طور خاص کودکان را از خارج از سرزمین به تونس بازگردانند، اما میگوید قضیه برگشت به وطن زیاد تر در بین انبوهی از چالشهای دیپلماتیک، سیاسی، مالی، قانونی یا لجستیکی دچار شده است. به حرف های عبدالکبیر با این وجود، برخی از زنان تونسی که توسط دادگاههای لیبی تبرئه شده بودند به تونس بازگردانده شدند و در آنجا بازداشت شده اند او اشاره میکند تعدادی از کودکان از جمله کودکان یتیم نیز بازگردانده شده اند.

او میگوید کودکان بازگردانده شده به تونس به خویشاوندان شان تحویل داده شده یا در مراکز مراقبت اجتماعی دولتی به سر میبرند. مقامهای دولتی تونس در این باره اظهارنظری نکردند و به سوالهای مرتبط با پرونده خواهران که در فیلم مذکور به عکس کشیده شده و به نوشته برگشت آنان و افراد شبیه به وطن شان پاسخی ندادند.
صبری یکی از شناخته شدهترین ستارههای سینمایی جهان عرب میگوید قلب اش برای فاطمه به درد آمده با این وجود، او میگوید همدردی با غفران و رحمه برایش کار دشوارتری میباشد. او هم این چنین بر اهمیت و الزام پاسخگویی در رابطه تونسیهایی که به این چنین گروههایی مدام اند اصرار کرد.
حمرونی که خود دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته میگوید میداند به گفتن یک مادر چه اشتباهاتی مرتکب شده اما از نظرش اشتباهات اش تصمیم دختران فراری اش را توجیه نمیکنند. با این وجود، او هم این چنین فضای سیاسی و سیاستهای دولت تونس در زمان رادیکالیزه شدن دختران اش در سنین جوانی را تقصیر کار رخدادهای پیش آمده میداند و میگوید آن دو اکنون از انتخاب شان پشیمان شده اند.
وقتی که در رابطه فاطمه میپرسند صدای حمرونی نرمتر میشود و اشک در چشمان اش حلقه میبندد. او با نگرانی میگوید:”فاطمه چطور آداب معاشرت و ادب و نزاکت را خواهد آموخت؟ چه فردی به او در رابطه کشورش چیزی یاد خواهد داد؟ او چطور قرار است بزرگ شود تا بتواند تونس را دوست داشته باشد و بداند چطور باید با دیگران حرکت کند”؟
حمرونی که مجدد ازدواج کرده و اکنون در خارج از تونس زندگی میکند میگوید اگر فاطمه با او زندگی کند به وی یاد خواهد داد که درست را از نادرست تشخیص دهد، اما به او اجازه میدهد تا خود راه زندگی اش را انتخاب کند. حمرونی میگوید:”قبل او (فاطمه) تیره و تار بوده است. فقط خدا میداند چه چیزی در انتظار اوست”.
منبع