1

سوریه را به زور بردیم، ولی ژاپن سوریه نیست!/ در غیاب طارمی عزا نگیریم


 عبور دشوار تیم ملی ایران از سد سوریه، بیشتر از آنکه محصول قوت سوری‌ها باشد، ناشی از ضعف همه‌کنندگی مهاجمان تیم ملی و فقدان یک رهبر همه‌عیار در این تیم می بود.

   در خط حملۀ ایران،  سردار آزمون  مهاجم مهم یا مقصد است. آزمون فورواردی است که در بهترین حالت از هر دو موقعیت مسلم گلزنی، یکی را گل می‌کند. او در جام جهانی ۲۰۱۸ در بازی با مراکش، بهترین زمان ممکن برای گلزنی را، که تنها زمان گل ایران در آن بازی هم می بود، از دست داد.

  بعد از آن بازی،  ساموئل اتوئو ، مهاجم برجستۀ بارسلونا و تیم ملی کامرون، دربارۀ زمان گلی که آزمون هدر داد، او گفت که این بازی دشوار، مسابقه‌ای نبوده است که یک مهاجم در آن این چنین فرصتی را هدر بدهد. به هر حال آن روز شانس آوردیم که دفاع کننده مراکش در دقیقۀ نود به جای آزمون برای ما گل زد!

به غیر از این ضعف سردار آزمون، تیم ملی ایران یک ژنرال تام و همه همانند  سیروس قایقران  یا  کریم باقری  در میانۀ میدان ندارد. رهبری در این تیم بین چند بازیکن در خطوط سه‌گانه توزیع شده است: ح اج‌صفی  و  سعید عزت‌اللهی  و  طارمی  و حتی یکی دو نفر دیگر.

  این “توزیع رهبری” از جهاتی خوب است. برای مثال در بازی با ژاپن که طارمی را در اختیار نداریم، با خلأ بزرگی از حیث رهبری یا خط‌ دادن به بازی تیم ملی روبه رو نمی‌شویم. یا اگر سعید عزت‌اللهی به هر دلیلی در یکی از بازی‌های تیم غایب باشد، بحران بازی‌سازی گریبان‌گیر تیم نمی‌بشود.

  در حالی که در هلند ۱۹۸۸ که  رود گولیت  فوروارد و خط‌دهندۀ مهم بازی هلند می بود و یا در ایران همان سال که قایقران بازی‌ساز تیم ملی می بود، غیبت این بازیکنان جهت به گل نشستن کشتی تیم‌های هلند یا ایران می‌شد.

  اما عیب کار هم این‌جاست که هنگامی تیم ژنرال برجسته و معینی ندارد، در شرایطی که بازی گره می‌خورد، بازیکنان تیم همانند گلۀ بی‌چوپان خواهد شد و فردی نمی‌تواند کار را دربیاورد و گلیم تیم را از آب بیرون بکشد. کمااینکه در بازی با سوریه، بعد از هدر رفتن چند زمان مسلم گلزنی و سپس اخراج طارمی، تیم ملی ایران دچار این چنین وضعی شد.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

تیم ملی ایران در بازی با سوریه در خط دفاعی  رامین رضاییان  و احسان حاج‌صفی را در دفاع راست و چپ داشت،  روزبه چشمی  و  شجاع خلیل‌زاده  هم در قلب خط دفاعی بودند. در خط میانی،  جهانبخش  و  قائدی  در سمت راست و چپ قرار داشتند و  عزت‌اللهی  و  سامان قدوس  در وسط. طارمی و آزمون هم که در خط دعوا بودند.

2

به غیر از این ضعف سردار آزمون، تیم ملی ایران یک ژنرال تام و همه همانند  سیروس قایقران  یا  کریم باقری  در میانۀ میدان ندارد. رهبری در این تیم بین چند بازیکن در خطوط سه‌گانه توزیع شده است: ح اج‌صفی  و  سعید عزت‌اللهی  و  طارمی  و حتی یکی دو نفر دیگر.

  این “توزیع رهبری” از جهاتی خوب است. برای مثال در بازی با ژاپن که طارمی را در اختیار نداریم، با خلأ بزرگی از حیث رهبری یا خط‌ دادن به بازی تیم ملی روبه رو نمی‌شویم. یا اگر سعید عزت‌اللهی به هر دلیلی در یکی از بازی‌های تیم غایب باشد، بحران بازی‌سازی گریبان‌گیر تیم نمی‌بشود.

  در حالی که در هلند ۱۹۸۸ که  رود گولیت  فوروارد و خط‌دهندۀ مهم بازی هلند می بود و یا در ایران همان سال که قایقران بازی‌ساز تیم ملی می بود، غیبت این بازیکنان جهت به گل نشستن کشتی تیم‌های هلند یا ایران می‌شد.

  اما عیب کار هم این‌جاست که هنگامی تیم ژنرال برجسته و معینی ندارد، در شرایطی که بازی گره می‌خورد، بازیکنان تیم همانند گلۀ بی‌چوپان خواهد شد و فردی نمی‌تواند کار را دربیاورد و گلیم تیم را از آب بیرون بکشد. کمااینکه در بازی با سوریه، بعد از هدر رفتن چند زمان مسلم گلزنی و سپس اخراج طارمی، تیم ملی ایران دچار این چنین وضعی شد.

تیم ملی ایران در بازی با سوریه در خط دفاعی  رامین رضاییان  و احسان حاج‌صفی را در دفاع راست و چپ داشت،  روزبه چشمی  و  شجاع خلیل‌زاده  هم در قلب خط دفاعی بودند. در خط میانی،  جهانبخش  و  قائدی  در سمت راست و چپ قرار داشتند و  عزت‌اللهی  و  سامان قدوس  در وسط. طارمی و آزمون هم که در خط دعوا بودند.

3

به غیر از این ضعف سردار آزمون، تیم ملی ایران یک ژنرال تام و همه همانند  سیروس قایقران  یا  کریم باقری  در میانۀ میدان ندارد. رهبری در این تیم بین چند بازیکن در خطوط سه‌گانه توزیع شده است: ح اج‌صفی  و  سعید عزت‌اللهی  و  طارمی  و حتی یکی دو نفر دیگر.

  این “توزیع رهبری” از جهاتی خوب است. برای مثال در بازی با ژاپن که طارمی را در اختیار نداریم، با خلأ بزرگی از حیث رهبری یا خط‌ دادن به بازی تیم ملی روبه رو نمی‌شویم. یا اگر سعید عزت‌اللهی به هر دلیلی در یکی از بازی‌های تیم غایب باشد، بحران بازی‌سازی گریبان‌گیر تیم نمی‌بشود.

  در حالی که در هلند ۱۹۸۸ که  رود گولیت  فوروارد و خط‌دهندۀ مهم بازی هلند می بود و یا در ایران همان سال که قایقران بازی‌ساز تیم ملی می بود، غیبت این بازیکنان جهت به گل نشستن کشتی تیم‌های هلند یا ایران می‌شد.

  اما عیب کار هم این‌جاست که هنگامی تیم ژنرال برجسته و معینی ندارد، در شرایطی که بازی گره می‌خورد، بازیکنان تیم همانند گلۀ بی‌چوپان خواهد شد و فردی نمی‌تواند کار را دربیاورد و گلیم تیم را از آب بیرون بکشد. کمااینکه در بازی با سوریه، بعد از هدر رفتن چند زمان مسلم گلزنی و سپس اخراج طارمی، تیم ملی ایران دچار این چنین وضعی شد.

تیم ملی ایران در بازی با سوریه در خط دفاعی  رامین رضاییان  و احسان حاج‌صفی را در دفاع راست و چپ داشت،  روزبه چشمی  و  شجاع خلیل‌زاده  هم در قلب خط دفاعی بودند. در خط میانی،  جهانبخش  و  قائدی  در سمت راست و چپ قرار داشتند و  عزت‌اللهی  و  سامان قدوس  در وسط. طارمی و آزمون هم که در خط دعوا بودند.

4

اصرار بر گرفتن پنالتی قلابی از داور، در یک بازی زیاد حساس در مرحلۀ حذفی هر تورنمنتی، عاقلانه نیست. بویژه این که تقریبا همۀ داورهای دنیا می‌دانند که طارمی در پنالتی گرفتن تخصص دارد.

طارمی برخلاف سردار آزمون، در کارکرد دفاعی تیم ملی شراکت جدی دارد و هر آن امکان پذیر به علت اشتباه روی بازیکن حریف اخطار بگیرد. به این علت اخطار گرفتن بابت فریب داور در محوطۀ جریمۀ حریف، ریسک بالقوه‌ای در بر دارد که در بازی با سوریه بالفعل شد و تیم ملی ایران ناچار شد نیم ساعت ده‌نفره بازی کند و سه روز دیگر هم باید به مصاف ژاپنی برود که در برابر بحرین نیم ساعت کمتر از ما بازی کرده و ده‌نفره هم بازی نکرده.

5

تلاش طارمی برای پنالتی گرفتن از داور، نتیجه‌اش خستگی زیاد تر تیم ملی در آستانۀ بازی با ژاپن می بود. اما نتیجۀ مهم‌تر، غیبت طارمی در بازی حساس ایران و ژاپن است. ایران در واقع بهترین بازیکن خودش را در بازی با ژاپن در اختیار ندارد.

اما خوشبختانه این تیم میراث کی‌روش است. در تیم‌های کی‌روش هیچ بازیکنی آن قدر بزرگ و واجد نقش محوری نیست که غیبتش تیم را به خاک سیاه بنشاند. علاوه بر این، دیگر بازیکنان تهاجمی ایران هم آن قدرها ضعیف نیستند که پیشاپیش بابت وجود یکی از آن‌ها به جای طارمی در بازی با ژاپن، عزا بگیریم.

6

در تیم ملی ایران، فقط بیرانوند بازیکنی بی‌جانشین است. او حقیقتا در حکم لنگر کشتی تیم ملی است. بیرانوند ۳۱ ساله است و اگر بدشانسی نیاورد، احتمالا تا چهل سالگی هم بتواند دروازه‌بان تیم ملی باشد. او دست کم در دو جام جهانی دیگر می‌تواند سنگربان ایران باشد.

بیرانوند گل مفت نمی‌خورد. شوت‌گیر خوبی است و در بازی با سوریه باز هم با گرفتن پنالتی حریف خوش درخشید ولی برخلاف عابدزاده، دروازه‌بانی نیست که مهاجمان تیم حریف از او بترسند. او همانند بوفون فقط کار خودش را دقیق و درست انجام می‌دهد ولی احتمالا اگر همانند اولیور کان یا عابدزاده، گلری می بود که مهاجمان حریف از او می‌ترسیدند، برای تیم ملی ایران بهتر می بود.

7

این چنین بیرانوند همانند بوفون عمدتا “گلر روی خط” است. یعنی حاکم بلامنازع محوطۀ جریمه نیست. اگر او بویژه روی توپ‌های هوایی، زیاد تر میل به خروج از دروازه داشته باشد، وجود مقتدرانه‌تری در محوطۀ جریمۀ ایران دارد و بازیکنان سرزن تیم حریف خیالشان چندان راحت نخواهد می بود.

تیم ملی ایران باید سوریه را با دو سه گل می‌برد ولی چیزی نمانده می بود به شکل ناباورانه‌ای از جام حذف بشود. مسابقه با ژاپن، آوردگاهی نیست که زمان‌های گلزنی را یکی بعد از فرد دیگر از دست بدهیم. سردار آزمون باید در برابر سامورایی‌ها نشان دهد که در سخت‌ترین نبردها می‌تواند به کار تیم ملی ایران بیاید.

8

بازی با سوریه این چنین نشان داد اگر تیم ما دچار بحران بشود، امید چندانی به تدبیرها امیر قلعه‌نویی نیست. یعنی او نمی‌تواند با یکی دو معاوضه یا با دستور تحول شیوۀ بازی تیم، ورق را برگرداند. این نقصان در بازی با هنگ‌کنگ هم به چشم آمد.

قلعه‌نویی قطعا در این جام جزو مربیان درجه‌یک نیست. ولی او مانع بازی تهاجمی تیم ملی نشده و ضمنا بازیکنان خوب بسیاری در اختیار دارد. دور از انتظار است در بازی با ژاپن، بتوانیم امیدوار باشیم که قلعه‌نویی نبرد تاکتیکی را از هاجیمه موری‌یاسو، مربی ژاپن، ببرد.

انتقاد قلعه‌نویی از بازیکنان تیمش، آن هم در حالی که تیم ملی باید به مصاف ژاپن برود، کاری غیرحرفه‌ای و نشانۀ استیصال او می بود؛ استیصالی که خودش ناشی از ناتوانی او در تحول روالِ یک بازی گره‌خورده می بود.

هاجیمه موری‌یاسو در دو سال تازه دو بار تیم ملی آلمان را ناکامی داده است. یکبار در جام جهانی، یکبار هم چند ماه قبل در خود آلمان؛ شکستی که به برکناری هانس فلیک از مربیگری آلمان منتهی شد. او چهار سال قبل نیز با ژاپن به فینال آسیا رسید و آن‌جا مغلوب قطر شد. طبیعتا این بار به چیزی جز قهرمانی فکر نمی‌کند.

9

ولی تیم موری‌یاسو در این جام تا به حال چنگی به دل نزده و آشکارا با آن ژاپن عالی جام جهانی ۲۰۲۲ تفاوت دارد. احتمالا پیروزی روبه رو ایران بتواند ژاپن موری‌یاسو را احیا کند. ولی مشکل ژاپن این است که در همۀ مسابقاتش در این جام، گل خورده است. ژاپنی‌ها دو گل از ویتنام خوردند، دو گل از عراق، یک گل از اندونزی. دیروز از بحرین هم یک گل خوردند.

به این علت پیداست که مشکلی در خط دفاعی ژاپن وجود دارد. بویژه که از تیم‌های ضعیف ویتنام و اندونزی سه گل دریافت کرده. دروازه‌بان ژاپن هم، برخلاف بیرانوند، یقین نیست و دیروز در برابر بحرین نادرست فاحشی مرتکب شد و یک گل مفت تقدیم بحرین کرد.

دور از انتظار است که ایران به ژاپن گل نزند. ولی چون تیم ما هم راحت گل می‌خورد، مسئلۀ مهم در بازی ایران و ژاپن به گمان زیاد این خواهد می بود که کدام تیم زیاد تر گل می‌زند. به این علت سردار آزمون به گفتن مهاجم مهم ایران باید در هدر دادن زمان‌های گلزنی خسیس باشد.



منبع