در فاصله ۱۲ روز مانده تا جشنواره فیلم فجر، مکان برگزاری آن اشکار نیست
[ad_1]
جشنواره بینالمللی فیلم فجر را باید یکی باقدمتترین رویدادهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران دانست که اساسا مقدار اهمیت استراتژیک برگزاری درست آن، توسط هیچ گروهی آنچنان که باید فهمیدن نمیبشود؛ موضوعی که هر از چندگاهی توسط رهبر انقلاب تذکر داده میبشود.
جشنوارههای هنری فجر اگرچه زینتالمجلاس سخنرانی سیاستمداران در ادوار گوناگون است و سر و شکل کارنامه ایشان در قسمت فرهنگ و هنر را شکل میدهد، اما همیشه کمیت بخشی از سیاستگذاری، بودجهدهی، تبلیغات شهری، همراهی ارگانهای دیگر یا آیندهنگری درمورد آن میلنگد.
این جشنواره هرسال دچار تحول سیاستهای اجرایی است که دبیر و یا حتی وزیر ارشاد آن دوره باید جستوجو آنها بدود! در دریافت بودجه مشکل جدی دارد، برخی از جوایزی که ارگانهای دیگر ضمانت کردهاند به برگزیدگان اهدا نمیبشود یا دیر اهدا میبشود، ارگانهای فرهنگی دیگر معلوم نیست بخواهند بدون سهم داشتن خود، همکاری ملزوم را داشته باشند و مسائلی از این دست که گاها برای یک جشنواره بینالمللی فیلم که در دوره چهل و چندم است، خندهدار و تاسفآمیز به نظر میرسد.
مشکل برگزاری دوره چهل و دوم چیست؟
همانطور که حرف های شد، هر دوره از جشنواره فجر با مشکل شگفت و غریبی دست و پنجه نرم میکند؛ اما مشکل اختصاصی دوره چهل و دوم گویا زیاد زیرساختی است! آنقدر که در فاصله ۱۲ روز مانده تا برگزاری این اتفاقات بینالمللی، تا این مدت مکان برگزاری آن اشکار نشده است!
مطابق جدول جشنواره فیلم فجر، باید ۱۱ بهمنماه ناظر برگزاری افتتاحیه جشنواره باشیم. مطابق روال هر ساله، تلویزیون از یک هفته قبل از برگزاری، برنامههای خود درمورد جشنواره را اغاز میکند و حتی اخبار فرهنگی آن رنگ و بوی سینما و تئاتر میگیرد (جشنواره تئاتر فجر از اول بهمنماه اغاز میبشود). در کنار آن، المانهای شهری برای برگزاری جشنهای استانی نیز اغاز به نصب میبشود تا فضای دهه انقلابی فجر، رنگ و بوی فرهنگی بگیرد.
امسال هم تلویزیون برنامههای خود را اغاز کرده و هم استانهای گوناگون برای برگزاری گستردهتر جشنواره فجر پای کار آمدهاند اما گویا ماجرای پایتخت شکل فرد دیگر دارد.
ماجرا چیست؟ چرا خانه جشنواره فجر ۴۲ اشکار نمیبشود؟
مکانهای مناسب زیاد مقداری برای برگزاری جشنواره فیلم فجر در تهران وجود دارد و در سالهای قبل، دستاندرکاران ترجیح دادهاند بین سینما فلسطین و سینما صحرا (ادوار زیاد قدیمی)، پردیس ملت، مرکز همایشهای برج میلاد تهران و پردیس چارسو (ادوار جدیدتر) در رفت و آمد باشند؛ اما همیشه پردیس ملت و برج میلاد تهران به جهت سالنهای نمایشی، ظرفیت مخاطب و پارکینگ، مناسبترین مکان برای برگزاری جشنواره برداشت شده است.
مطابق شنبدههای خبرنگار ایسنا از چندین منبع، در این دوره قرار می بود مرکز همایشهای برج میلاد تهران به گفتن مکان برگزاری جشنواره معارفه بشود و رایزنیهای جدی در این عرصه با شهرداری تهران شده می بود.
اما انچه که شنیده میبشود، اختلافات مربوط به راه ندادن یک فیلم به قسمت مسابقه سودای سیمرغ، علتشده است که تفاهم درمورد برج میلاد فعلا در کشاکش این اختلاف بماند؛ آن هم ۱۲ روز مانده تا برگزاری جشنواره فجر!
یقیناً هفته قبل شنیده شد که با رایزنیهای کلان و سطح بالا، مشکل تعلق مرکز همایشها به جشنواره فجر حل شده است، اما مطابق خبر خبرنگار ایسنا از منبع های گوناگون، کار زیاد کند و کشدار پیش میرود؛ آنقدر که امکان پذیر امضای تفاهم برگزاری جشنواره، به ۲۳ بهمن و یک روز بعد از اختتامیه بکشد!
چرا مکانی برای جشنوارهها نداریم
مسئولان برگزاری جشنواره چهل و دوم فجر در روزهای قبل با مکانهای همانند «اسپیناس پالاس» داخل مذاکره شدهاند که میتواند حواشی ناخواستهای را برای برگزاری جشنواره بینالمللی فجر در دهه فجر انقلاب اسلامی تشکیل کند؛ حواشی که قطعا دامن دولت و وزارت ارشاد را هم میگیرد و احتمالا از نظر سیاسی به سود رقبای آن باشد؛ اما به هرحال، تهران مکان فرد دیگر برای برگزاری این اتفاقات ندارد و نمیتوان هم آن را تعطیل کرد.
جشنواره فیلم فجر در حواشی پررنگ سالهای ۸۸، ۹۸ و ۱۴۰۱ راه خود را در ادامه گفت و زیبنده نیست که اختلافنظر دو ارگان سیاسی داخلی درمورد انتخاب یک فیلم یا پرداخت یک میلیارد تومان زیاد تر یا کمتر، دچار مشکل بشود!
یقیناً حواشی انتخاب برج میلاد و پردیس ملت برای جشنواره فجر، فقط مربوط به این دوره نیست. در چند دوره دیگر نیز، این دو مکان مناسب، به محلی برای گروکشی و کشمکش بین دولت و شهرداری تبدیل شده می بود؛ بعضی اوقات به علت پول نداشتن دولت و خواست نیمهرایگان بودن آن و بعضی اوقات به دلایل دیگر.
همین اتفاقات و یقیناً ایدهآل نبودن این دو مکان هم علتشده است از سالها قبل ایده ساخت خانه جشنوارهها نقل بشود و تقریبا تا زمان وزارت محمدمهدی اسماعیلی مسکوت بماند و او جزو اولین وزرای ارشادی است که تا بحال چندین بار درمورد این نوشته سخن حرف های است.
ماجرای خانه جشنوارهها در این سالها آنقدر پیچیده شده است که چند روز قبل هم داریوش ارجمند در وجود سید ابراهیم رئیسی با اشاره به دستور او برای احداث یک ورزشگاه فوتبال در تهران، اصرار کرد که دیگر «تالار وحدت هم دیگر جوابگوی هنر ما نیست» و وزیر ارشاد نیز در وجود رئیس جمهور از آماده بودن زمین و نقشههای خانه جشنوارههای هنری سرزمین خبر داد که میتواند این مشکل را برای همیشه حل کند.
باید دید که آیا بالاخره بعد از سالها، بودجه مناسب برای این پروژه عمرانی استراتژیک در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار میگیرد؟
توفیق فرهنگی، جلوتر از توفیق سیاسی انقلاب اسلامی
آذینبندی سرزمین و دادن رنگ و بوی فرهنگی و سرگرمی به دهه فجر انقلاب اسلامی را باید درستترین سیاستی دانست که از نزدیک به ۴۰ سال قبل برای آن پایهگذاری شده است.
فجر انقلاب اسلامی فیالذات یک اتفاقات فرهنگی و اجتماعی است. در همه این سالها، هیچ ابزاری بیشتر از تلویزیون، سینما، تئاتر، موسیقی، شعر، کتاب و… نتوانسته اهداف کلی انقلاب را پیش ببرد یا صادر کند؛ هیچ سیاستمداری نتوانسته به اندازه این ابزار فرهنگی و هنری تاثیرگذار باشد و توفیق یا عدم توفیق هیچ دولتی در قسمتهای سیاسی و اقتصادی، نتوانسته به اندازه حوزه فرهنگی آن ماندگار باشد.
حال با همه این شرایط، باید در فاصله ۱۲ روز مانده تا برگزاری جشنواره فجر به جای برنامهریزی برای آذینبندی شهرها و پر کردن تلویزیون و همکاری عمومی برای برگزاری هرچه بهتر رویدادهای فرهنگی هنری دهه تاسیس انقلاب اسلامی، دچار تفاهم سیاسی یا مدیریتی درمورد یک ساختمان باشیم؟ واقعا؟!
[ad_2]
منبع