یک سیلی مبدأ تاریخسازی بایرن مونیخ شد
عصر دیروز باخبر شدیم مردی که به قیصر فوتبال آلمان شهرت داشت در سن ۷۸ سالگی درگذشت. مردی که قلعه باواریاییها را سالها در نشاط فرو برده می بود امشب علتسکوت و غم بزرگی برای فوتبال آلمان و هواداران بایرن شده است. بهپاس لحظات خوشی که این چهره به ما هواداران فوتبال و مخصوصا جستوجوکنندگان فوتبال آلمان هدیه داد در این خبر نگاهی به زندگی پرافتخار این اسطوره خواهیم انداخت.
بکن باوئر در گزینگ بزرگ شد، منطقهای از طبقه کارگر که عمدتاً خانه آبیها [هواداران ۱۸۶۰ مونیخ] به جای سرخها [حامیان بایرن] می بود. بکن باوئر، پسر یک کارگر ساده، به گفتن یک هوادار مونیخ ۱۸۶۰ بزرگ شده می بود و آرزو داشت برای آنها بازی کند.
او نیز آماده برای این کار می بود، اما ابتدا در تابستان سال ۱۹۵۸، هنگامی که تا این مدت برای تیم محلی اسسی ۱۹۰۶ بازی میکرد، با مونیخ ۱۸۶۰ روبرو شد. فینال تورنمنت زیر ۱۴ سالهها یک مسابقه دلنشین می بود و او در یک نبرد دائمی با دفاع کننده مرکزی گرهارد کونیگ دخالت داشت. جزئیات دقیق مسابقه بعد از چند دهه مبهم شدهاند، اما چیزی که مورد اختلاف نیست این است که در یک لحظه، کونیگ یک سیلی به بکن باوئر میزند. به نظر میرسد که بعد از آن حادثه، بکنباوئر ۱۳ ساله تصمیم گرفت که در همان سال به جای این که به ۱۸۶۰ بپیوندد، به بایرن برود.
بکنباوئر وقتی که در ایستگاه رادیویی بایرن در سال ۲۰۱۰ کونیگ و کایزر را مجدد با هم ملاقات کرد او گفت: “فقط سرنوشت می بود که آن اتفاق افتاد و من قرمز شدم نه آبی.”
گرد مولر، زپ مایر و فرانتس بکنباوئر (از چپ به راست) همه انها در همان زمان به بایرن مونیخ پیوستند و سپس تاریخچه باشگاه باواریایی و آلمان را ساختند.
تصمیم بکن باوئر مسیر فوتبال آلمان را تحول داد، هرچند که آن زمان فردی نمیدانست. در حالی که او اغاز به پیشرفت در ردههای جوانان میکرد، باواریا در سال ۱۹۶۳ زمان پیوستن به بوندسلیگا را از دست داد.
مقامات لیگ فقط میخواستند یک باشگاه مونیخی در لیگ برتر تازه راه اندازیشده باشد و مونیخ ۱۸۶۰ این زمان را اشکار کرد چرا که آنها قهرمان Oberliga Süd در فصل ۱۹۶۲-۱۹۶۳ بودند. این انتخاب در نهایت برای بایرن یک نعمت در لباس بدبیاری می بود.
وبسایت بایرن اظهار میکند: “حالت مالی ناسالم علتشد تا باشگاه از ستارگان گرانقیمت دست بکشد و از تیم جوانان خود بازیکن بگیرد و این چنین از بازیکنان بااستعداد باواریا حمایتکند.”
از جمله آن بازیکنان جوان، دروازهبان سپ مایر و بکن باوئر بودند. بکن باوئر در ژوئن ۱۹۶۴ و در پیروزی ۴-۰ روبه رو تیم سنت پلی درخشید و گل هم زد. در همان سال، بایرن توانست به امضای قرارداد با گرد مولر هم برسد و زیاد سریع پیشرفت کند.
پیروزیهای زیاد تر هم کمکم از راه رسید. در اوت ۱۹۶۵، بایرن با نتیجه ۱-۰ در روبه رو ۱۸۶۰، اولین بازی بوندسلیگای خود را از دست داد. اما در حالی که رقیب محلیشان گفتن قهرمانی لیگ را به دست آوردند، قرمزها جام حذفی را برد. بکن باوئر در فینال روبه رو دویسبورگ گل برتری را به ثمر رساند و اولین جایزه نقرهای خود را دریافت کرد.
در تابستان همان سال، بکن باوئر – که تنها ۲۰ سال داشت – یکی از ستارگان جام جهانی ۱۹۶۶ شد. تیم آلمان غربی در فینال در ومبلی روبه رو انگلستان در زمانهای اضافه به شکلی ظالمانه باخت، اما این هافبک به گفتن یکی از بازیکنان برتر تورنمنت انتخاب شد و بعد از زدن چهار گل، جایزه بهترین بازیکن جوان را به خود تعلق داد.
گزارشهای متغیری در رابطه این که چطور او به نام قیصر شناخته شد، وجود دارد، اما استایل بازی زیبای او – که زیاد تر به گفتن یک لیبرو بازی میکرد و حملات را از پشت تیم رهبری میکرد – بدون شک به این کار پشتیبانی کرد.
از هر طریقی که این نامگذاری اتفاق افتاده باشد، در اواخر دهه ۱۹۶۰، لقب قیصر برای او جا افتاد، و اتفاقاً در همین زمان او و بایرن اغاز به دستیابی به قلههای تازه کردند. از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۷، او چهار بار قهرمان بوندسلیگا و جام حذفی شد و این چنین بایرن در سه فصل متوالی از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ جام اروپا را هم برد و در ۱۹۶۷ جام برندههای جام اروپا را نیز به دست آورد. آن زمان که به گفتن کاپیتان و سوئیپر تیم کم کم جایگاه گرفت، بکن باوئر قهرمانی در مسابقات اروپایی ۱۹۷۲ و جام جهانی ۱۹۷۴ را به دست آورد – جامی که در ورزشگاه المپیک مونیخ در خانهاش برگزار شد.

بعد از ناکامی در سال ۱۹۶۶، بکنباوئر هشت سال سپس به جام جهانی دست یافت.
این که چهار بار برنده جایزه فوتبالیست سال آلمان شد و کاپیتان تیم ملی و باشگاه شد، هیچ شگفتانگیز نبوده است، چون او به اعتمادبهنفس آموزنده خود هم در ورزش و هم خارج از زمین معروف می بود. به گفتن مثال، بعد از صدمه جدی به شانهاش در نیمه نهایی جام جهانی ۱۹۷۰ روبه رو ایتالیا، در دقیقه ۷۰ بعد از درمان به زمین برگشت و دست راست خود را با بند به بدن خود بسته و دستش را زیر قلب خود قرار داد. ایتالیا با پیروزی ۴-۳ در زمانهای اضافه در بازی معروف به “بازی قرن”، پیروز شد، اما شجاعت بکن باوئر – ادامه دادن بازی در درد سپس از پایان تعداد مجاز معاوضهها – به طور گسترده تحسین شد.
جف هرست – رقیب آلمانیها در فینال ۱۹۶۶ – بیشتر از ۵۰ سال سپس حالت را خوب توصیف کرد: “بکن باوئر ویژگیهای شخصیت خود را نشان داد و به گمان زیادً تا این مدت هم میتواند با یک دست بهتر از اکثر فوتبالیستها بازی کند.”
در سال ۱۹۷۷، او که مجله ورزشی آلمانی کیکر آن را “پله سفید” نامید، در نیویورک کوزموس با برزیلی معروف و الهامقسمت خود از جام جهانی ۱۹۵۸، یعنی پله، بازی کرد و دوران پرحاصلی برای هر دو می بود، چرا که سه بار قهرمان لیگ فوتبال شمال آمریکا شدند.
اما در سال ۱۹۸۰، این بازیکن بازنشسته به آلمان برگشت و در حالی که با افزایش سن و صدمهها دست و پنجه نرم میکرد، در یک دوره دوساله با هامبورگ برای پنجمین و آخرین بار قهرمان بوندسلیگا شد. بعد از ۵۷۱ بازی در فوتبال آلمان – که شامل ۵۳۵ بازی برای بایرن و ۵۷ گل است – دوران بازی بکن باوئر بعد از یک دوره مختصر دیگر با کازموس در سال ۱۹۸۳ به آخر رسید.
او یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ است که هم در بهترین تیم جهان در قرن بیستم در سال ۱۹۹۸ انتخاب شد و هم در تیم رؤیایی جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۰۲ نامش وجود داشت. بابی چارلتون انگلیسی که بکن باوئر او را در فینال جام جهانی ۱۹۶۶ ملاقات کرده می بود نیز او را در بین یازده نفر برتر تاریخ خود انتخاب کرد.
“چارلتون” در مصاحبه با مجله “فورفورتو” در سال ۲۰۰۷، هنگامی که “بکن باوئر” را در راه اندازی تیم ایدهآل خود به همراه همتیمی اسبق انگلیسیاش “بابی مور” نام برد، او گفت: “فرانتس زیاد تر ویژگیهایی شبیه با بابی مور داشت. فرانتس یک پخشکننده عالی توپ می بود، یک رهبر بزرگ، همیشه کنترل بر شرایط داشت و هیچ زمان وحشت نمیکرد. هر دو زیاد آرام بودند و هیچزمان به نظر نمیرسید که خسته شده باشند. بکن باوئر بازیکن زیاد سختی برای مقابله می بود.”
بعد از پایان روزهای بازی “بکن باوئر”، او دفترچه افسانهای خود را پربارتر کرد و به گفتن یک مربی فعالیت کرد. در سال ۱۹۸۴، به گفتن سرمربی تیم ملی آلمان غربی، با وجود عدم توانایی قبلی در عرصه مربیگری، فعالیت خود را اغاز کرد.
“بکن باوئر” در سن ۴۰ سالگی سرزمین خود را به فینال جام جهانی ۱۹۸۶ رساند. در این مسابقه، تیم او به زمان بسیاری با آرژانتین دیگو مارادونا همپا پیش رفت، اما در نهایت با نتیجه ۳-۲ ناکامی خورد. او در سال ۲۰۰۶ در او مباحثه با مجله “اشپیگل” اظهار کرد: “این یک دستاورد عظیم می بود اما کارکرد ما در قیاس با سال ۱۹۹۰ زیاد تر همانند به یک شوخی بچگانه می بود.”
در تابستان سال ۱۹۹۰ و با نزدیک شدن به تجدید وحدت ملی آلمان، “بکن باوئر” آلمان غربی را به فینال فرد دیگر در جام جهانی روبه رو آرژانتین رساند. با وجود بازیکنان باکیفیتی همانند یورگن کلینزمن، رودی فولر و کاپیتان “لوتار ماتئوس”، در بازی فینال “آندریاس برهمه” تنها گل آلمان غربی را از روی نقطه پنالتی در رم به ثمر رساند و آنها قهرمان جهان شدند.

“بکن باوئر” به تیم خود حرف های می بود: “بیرون بروید، لذت ببرید، فوتبال بازی کنید.” آنها این کار را انجام دادند و او به گفتن دومین فرد – بعد از “ماریو زاگالو” از برزیل – تبدیل شد که هم به گفتن بازیکن و هم به گفتن مربی، جام جهانی را برنده شده است. او در او گفتوگو با مجله “اشپیگل” او گفت: “زیاد چیز یاد گرفته بودم و در سال ۱۹۹۰ فقط بر روی امور اساسی تیم متمرکز شدم. یقیناً قضیه این می بود که تیم خوب رشد کرده می بود. یک ترکیب کامل از بازیکنان باتجربه و جوان داشتیم، با بازیکنانی که میتوانستند سریع حرکت کنند و بازیکنانی که دارای استقامت بودند. آن تیم یک جامعه کامل می بود.”
مربی اسبق باشگاههای بایرن مونیخ و بروسیا دورتموند، اتوریهاگل، که در زمان مسئولیتهای خود در کایزرسلاترن و وردربرمن قهرمان بوندسلیگا شده می بود، به زیبایی اندازه تأثیر بکنباوئر در فوتبال آلمان را توصیف کرد. اتوریهاگل که خود با یونان جام ملتهای اروپا ۲۰۰۴ را به دست آورد، میگوید: “اگر فرانتس بگوید توپ مربع است، همه آلمان باور خواهند کرد.”
بکن باوئر دورههای مختصرتری را به گفتن مربی در مارسی و بایرن داشت – که در آخرین جا با قهرمانی در بوندسلیگا در فصل ۱۹۹۳/۹۴ و جام یوفا در فصل ۱۹۹۵/۹۶ آخر یافت. سپس به زمان ۱۵ سال به گفتن رئیس باشگاه اولین خود یعنی بایرن مونیخ خدمت کرد، پیش از این که به گفتن یک کارشناس محبوب در تلویزیون آلمان ظاهر بشود.

از نظر او “پیروزی همانند شکار یک گوزن خجالتی است؛ باید باد درست باشد. بو، ستارهها و ماه همراه تو باشند.”
یقیناً توانایی نیز پشتیبانی میکند و بکن باوئر به گفتن یک بازیکن و مربی، این توانایی را به اندازه زیاد داشت.
منبع