پیشگیری از اعتیاد به قمار با کاشت یک تراشه در مغز!/ عکس
[ad_1]
یک پژوهش تازه مشخص می کند میمونها به طور طبیعی ریسکپذیر می باشند اما وقتی که دانشمندان تراشههایی را در مغز آنها کاشتند، زیاد محتاط شدند.
به نقل از دیلی میل، گروهی از پژوهشگران «دانشگاه کیوتو»(Kyoto University) در ژاپن، از فلاشهای نور حاصل از تراشههای کاشتهشده در مغز برای فعال کردن دو قسمت متفاوت از مغز میمونهای ماکاک منفعت گیری کردند. فعال کردن یکی از قسمتها، میمونها را تشویق کرد تا ریسکهای بزرگتری را به امید دریافت پاداش بزرگتر انجام بدهند. این در حالی می بود که فعال کردن قسمت دیگر علتشد میمونها به پاداش کوچکتر اما یقینتری رضایت دهند.
به حرف های پژوهشگران، این پژوهش میتواند اطلاعاتی را در رابطه ریشههای عصبی اعتیاد به قمار اراعه دهد اما پیش از کاوش در مغز، پژوهشگران کار خود را با بازدید این نوشته اغاز کردند که آیا شش میمون مورد بازدید دوست دارند قمار کنند یا خیر.
پژوهشگران به میمونهای ماکاک آموزش دادند تا به نقاط رنگی گوناگون روی صفحه نمایش نگاه کنند تا بتوانند آب را جایزه بگیرند.
برخی از نقاط در ۹۰ درصد اوقات، پاداش کوچکی را به میمون میدادند و این به معنی ریسک کم و پاداش کم می بود. نقاط دیگر، پاداشی ۱۰ برابر بزرگتر دادند اما فقط ۱۰ درصد از اوقات با پاداش همراه بودند که به معنی ریسک بالا و پاداش بالا می بود.
میمونها به شدت به سراغ نقاط پر از ریسک و پر از پاداش رفتند. حرکت میمونها همانند یک قمارباز می بود و حتی اگر امکان داشت زیاد تر از برنده شدن ببازند، باز هم روی یک پاداش بزرگ قمار میکردند.
سپس، پژوهشگران تلاش کردند تا بفهمند کدام نواحی مغز کنترل این محاسبه ریسک-پاداش را در دست دارند. آنها چندین ناحیه از مغز را که در تصمیمگیری نقش دارند، انتخاب کردند و به هر کدام از آنها یک ماده شیمیایی تزریق کردند که نورونها را از فرستادن سیگنال باز میداشت.
هنگامی که پژوهشگران یک منطقه خاص را غیرفعال کردند، میمونها از انتخابهای مخاطرهآمیز دست کشیدند. هیچ منطقه فرد دیگر این تأثیر را نداشت؛ حتی مناطقی که نشان داده شده است در تصمیمگیری میمونها نقش دارند.
منطقهای که پژوهشگران شناسایی کردند، بخشی از «ناحیه برودمن»(Brodmann area) در لوب پیشانی میمون می بود که از دهها تکه کوچکتر راه اندازی شده است و این تکهها با انواع فعالیتهای مغز از جمله گفتار، شنوایی و حرکت مرتبط می باشند.
به طور خاص، ناحیه برودمن ۶ مورد نظر پژوهشگران می بود که در برنامهریزی حرکت پیچیده و هماهنگ نقش دارد. لوب پیشانی انسانها، در شخصیت، برنامهریزی، سازماندهی و حرکت موثر نقش دارد. تحقیقات قبل نشان دادهاند که لوب پیشانی میمونهای ماکاک، نقش شبیهی در حرکت آنها دارد.
پژوهشگران آزمایش کردند که آیا میتوانند این ناحیه از مغز را مقصد قرار دهند تا تمایل میمونها به قمار را فعال و غیرفعال کنند. ویرایش ژن در ناحیه برودمن ۶، نورونها را نسبت به نور حساس کرد و آنها در عکس العمل به نور قرمز فعال شدند. این گروه پژوهشی یک آرایه الکترود اختصاصی را در ناحیه تغییریافته مغز کاشتند. این دستگاه نه تنها فعالیت الکتریکی مغز را ثبت کرد، بلکه نور قرمز را نیز به سطح آن تاباند تا نورونها را روشن کند.

سپس، پژوهشگران یک بازی ویدیویی تازه را به میمونها معارفه کردند. این بازی همان ایده بازی اول را بازسازی کرد اما عناصر جدیدی را نیز به آن افزود. این یک بازی ساده می بود که میمونها در آن یک مسیر امن را برای به دست آوردن موز یا یک مسیر خطرناک را برای به دست آوردن یک دسته کامل موز انتخاب میکردند. میمونها با نگاه کردن به دور صفحه نمایش، بازی را تحت کنترل می گرفتند.
هنگامی تکه پایینی ناحیه برادمن ۶ فعال شد، میمونها ریسک را افزایش دادند و حتی در زیاد تر اوقات، مسیر خطرناک را برای به دست آوردن پاداش زیاد تر انتخاب کردند اما هنگامی تکه بالای همان منطقه فعال شد، میمونها زیاد تر محتاط شدند و مسیر امنتری با پاداش کمتر را انتخاب کردند.
«ویت استوفورن»(Veit Stuphorn) دانشیار علوم اعصاب «دانشگاه جانز هاپکینز»(JHU) که در این پژوهش شرکت نداشت، نوشت: این یافته غیر منتظره مشخص می کند که دو ناحیه همسایه در قشر پیشانی با همکاری یکدیگر، حرکت دارای ریسک را به شیوه رقابتی تنظیم میکنند و میتوانند خطر را افزایش و افت دهند. این نوشته مهمی است چون امکان شناسایی مکانیسمهای عصبی را در مدار زیربنای این توانایی مقدور میکند.
پژوهشگران دریافتند که به نظر میرسد مطلبرسان شیمیایی «دوپامین» که ما آن را با پاداش و احساسات مثبت مرتبط میدانیم، در تشکیل اعتدال بین ریسک و پاداش نیز نقش داشته باشد. نورونهایی که از ناحیه برودمن گسترش مییابند، دوپامین را به «ناحیه تگمنتوم شکمی»(Ventral tegmental area) میبرند که با رفتارهای اعتیادآور در انسانها مرتبط است. به علاوه، روش رنگآمیزی سلولی مغز میمون نشان داد زیاد تر نورونهایی که نسبت به نور حساس شدند، نورونهای تولیدکننده دوپامین می باشند.
نتایج این پژوهش در کل پژوهشگران را به این گمان و گمان سوق دادند که احتمالا دو قسمت از ناحیه برادمن ۶ به طور جداگانه برای محاسبات متفاوت ریسک-پاداش به رمزگذاری بپردازند. به عبارت دیگر، قسمتهای متفاوت یک ناحیه مغز امکان پذیر چندین بار در روز به راه حلهای کاملا متغیری برای محاسبه کردن خطر کار کنند.
برای تعیین کردن این که آیا این آزمایش همان مناطقی را فعال میکند که در افراد معتاد به قمار فعال می باشند یا خیر، باید پژوهشهای فرد دیگر در آینده انجام شوند اما نتایج اولیه نیز امیدوارکننده می باشند. پژوهشگران خاطرنشان کردند که یک گزینه مهم، داروی بیماری پارکینسون موسوم به «پرامیپکسول»(Pramipexole) است که دوپامین را افزایش میدهد و نشان داده شده که میتواند اختلالات قمار را ترویج کند.
پژوهشگران نوشتند: به علت این ربط، یافتههای ما نه تنها پیامدهای گستردهای برای جواب دادن به این چنین سوالهای بالینی دارند، بلکه زمانهایی را نیز برای فهمیدن بهتر مکانیسم عصبی زیربنای اختلال قمار در انسانها فراهم میکنند.
این پژوهش در مجله «Science» به چاپ رسید.
[ad_2]
منبع