آنچه برانکو داشت و یحیی نداشت
[ad_1]
گمانهزنی برخی رسانهها حاکی از آن است که داستان خداحافظی یحیی اینبار جدیتر به نظر میرسد و هیچ دور از انتظار نیست پرسپولیس نیمفصل دوم را با هدایت مربی فرد دیگر اغاز کند. اگر این اتفاق رخ بدهد، جدایی گلمحمدی با خاطره خوبی رخ نداده است. اینگونه، مردی که موفق شد ۳ بار پرسپولیس را به قهرمانی لیگ برتر رساند، فاتح جام حذفی بشود و حتی تیم را تا فینال لیگ قهرمانان آسیا بالا ببرد، نه بهگفتن یک مربی فاتح که در قامت مردی ناکامیخورده ناچار به ترک کار او شده است. این احتمالا همان ظرافت مهمی است که برانکو ایوانکوویچ رعایتش کرد؛ اما گلمحــمدی توجهــی به آن نکرد.
داریم از «خداحافظی به موقع» سخن میزنیم. برانکو که تعداد بسیاری او را معمار عصر تازه پرسپولیس میدانند، در حالی از جمع سرخپوشان جدا شد که این تیم در لیگ هجدهم با قهرمانی در لیگ و جام حذفی دبل کرده می بود. او در اوج محبوبیت و مقبولیت از پرسپولیس رفت. بعدها هنگامی از مربی کروات پرسیدیم آیا واقعا فشاری برای خروجش از ایران وجود داشت، برانکو با تکذیب نوشته او گفت: «خودم خواستم بروم. در آن مقطع حس کردم به هر آنچه میخواستم رسیدهایم و الان زمان خداحافظی است.» یحیی گلمحمدی هم در آخر فصل قبل دقیقا در موقعیت شبیهی قرار داشت. او توانسته می بود دبل کند و تازه یک قدم بالاتر از برانکو، در فاصله یک ماه دو بار استقلال را ناکامی بدهد. این طلاییترین نقطه یحیی در جمع سرخپوشان می بود و اگر واقعا میخواست برود، احتمالا باید همین زمان را انتخاب میکرد. یقیناً که مربیان فرد دیگر در جهان بودهاند که سالهای سال در تیمهای گوناگون کار کردهاند و حتی سپس از کسب افتخارات زیاد هم سر جایشان ماندهاند؛ اما شما که میخواستی امروز خداحافظی کنی، احتمالا ۶ماه پیش زمان مناسبتری برایت می بود. اینطور نیست؟
مسئله اینجاست که یحیی در آن زمان، هم شناخت کامل از مدیریت باشگاه و نیز بازیکنانش داشت و هم میدانست تا چه اندازه امکان برآورده شدن توقعاتش وجود دارد. در این زمان هم هیچ متغیر جدیدی به داستان اضافه نشده، مگر صدمه دیدن چند بازیکن کلیدی که آن هم بخشی از فوتبال به شمار میآید و بد است اگر یک مربی به این چنین دلیلی میدان را خالی کند.
[ad_2]
منبع