قوت مخرب تر تورم هنگامی طویل می بشود/ ۴۰ درصد تورم سال ۱۴۰۲ احتمالا معادل تورم ۱۰۰ درصدی باشد که برای مثال در سال ۱۳۹۷ در سرزمین اعمال میشد/ برای حل ناترازیها ۵۰۰ میلیارد دلار ملزوم است
[ad_1]
نرخ تورم نقطهبهنقطه در آذر امسال سپس پنج ماه مجدد از مرز ۴۰ درصد عبور کرد. شاخصی که مشخص می کند خانوار ایرانی در ماه قبل برای فراهمکردن یا خرید مجموعهای از کالا و خدمات نزدیک به ۴۰ درصد زیاد تر از آذر پارسال هزینه کرده است.
حالت نرخ تورم در ۶ سال تازه کم و بیش به همین شکل بوده است. اما «هنگامی تورم طویل زمان و مزمن میبشود، کم کم، شرایط اقتصاد سرزمین را وخیم میکند. همانند وقتی که کرونا داخل سرزمین شده می بود و مسئولان بهداشت سرزمین میانها گفتند اگر این تب تا سه روز افت اشکار نکند، حالت بیمار، وخیمتر میبشود. درست است که کرونا با تب بالای ۳۸ درجه شناخته میشد، اما زمان زمان افت تب و کنترل آن نیز مهم می بود. در تورم نیز دقیقا همین شرایط حاکم است. یعنی اگر یک الی دو سال، ناظر تورم باشیم، قابل تحمل خواهد می بود، اما هنگامی طول دوره تورم زیاد تر باشد، شرایط وخیمتر میبشود.» این مسئله ای است که چندی پیش وحید شقاقی به فرارو او گفت.
با دقت به تثبیت شرایط تورمی در اقتصاد سرزمین سوالهایی نقل است از جمله این که تداوم حالت تورمی در سرزمین چطور قابل درمان است و آیا سیاستهای جاری مسئولان اقتصاد دولت سیزدهم میتواند اثرگذاری بلندمدتی در کنترل و افت نرخ تورم داشته باشد؟ باری دیگر به سراغ دکتر وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی رفتیم تا جواب این سوال ها را دریابیم.
وحید شقاقی او گفت: «از سال ۱۳۹۷ که دور دوم تحریمها اغاز شد، تورم نیز، روال افزایشی را توانایی کرد. به شکلی که میانگین تورم ۶ سال قبل، ۴۰ درصد می بود. بر پایه آمارهای تورمی که از سوی بانک مرکزی انتشار شده است، در هیچ دورهای، ما بیشتر از سه سال پیاپی، تورم نداشتیم. در طول ۶۰ سال تازه، نهایت دورهای که تورم بالا به ما ایرانیها تحمیل شده، بیشتر از ۳ سال پشت سر هم نبوده. این اولین باری است که ما ایرانیها، ۶ سال پیاپی تورم بالا را توانایی میکنیم و با فکر حل مسائل بین المللی، حل قضیه تحریمها و اجماع درون اقتصاد ایران، اگر از همین لحظه تورم را کنترل کنیم، دو الی سه سال دیگر هم تورم بالا همراه ما خواهد می بود. از وقتی که «حفیظه غایه ارکان» رئیس بانک مرکزی ترکیه شده است و سیاستهای ضدتورمی ترکیه اغاز شده است، اظهار شده که از هم اکنون تا سال ۲۰۲۵، طول میکشد تا اثرات این فعالیتها نشان داده بشود. در آمریکا نیز سیاستهای ضد تورمی از ۲ سال پیش توسط بانک مرکزی ایالات متحده اغاز شد و نزدیک به یک سال و نیم الی ۲ سال سپس اثرات آن ظاهر شد.»
اگر ما از هم اکنون، اصلاحات ضد تورمی را با تدبیر و هوشمندی و توانایی جهانی اغاز کنیم و در کنار آن، مسائل تحریم و سیاستهای تنش زدایی نیز حل بشود و انتظارات تورمی نیز مهار بشود، باز هم تورم ۴۰ درصدی تا دو الی سه سال آینده مهمان ایرانیان خواهد می بود
او گفت: «اگر ما از هم اکنون، اصلاحات ضد تورمی را با تدبیر و هوشمندی و توانایی جهانی اغاز کنیم و در کنار آن، مسائل تحریم و سیاستهای تنش زدایی نیز حل بشود و انتظارات تورمی نیز مهار بشود، باز هم تورم ۴۰ درصدی تا دو الی سه سال آینده مهمان ایرانیان خواهد می بود. اگر در حالتی بدبینانه فکر کنیم که امکان پذیر تحریمهای علیه ایران، طی این بازه وقتی تشدید بشود، شرایط متفاوت خواهد می بود. ضمن این که سال آینده میلادی، سالی زیاد خاص است، چرا که انتخابات آمریکا در راه است و اگر دونالد ترامپ در گردونه انتخابات بماند و نتایج انتخابات به سود آمریکا باشد، شرایط، زیاد سختتر خواهد شد.»
این استاد دانشگاه او گفت: «اگر ما طی یک دهه تورم بالا داشته باشیم، به این معناست که کم کم، طبقات متوسط سرزمین، داخل محرومیت اقتصادی خواهند شد. قضیه دیگر این است که تا این مدت هیچ اقتصاددانی در ایران درمورد طول دوره تورم گزارش نداده است. ما تورم ۴۰ درصدی را میفهمیم، ولی تا این مدت، درکی از تورم ۴۰ درصدی سال ششم نداریم. در یک میدان نبرد یا میدان بوکس، ضربه اول با شدت ۴۰ واحد زده میبشود، ولی بوکسور را زمین نمیزند، اما هنگامی ۶ بار ضربهای به قوت ۴۰ واحد به بوکسور زده میبشود، روی زمین خواهد افتاد. علت چیست؟ چون برای بوکسور شدت ضربه ۴۰ واحد در بار ششم قوت بالاتری دارد تا بار اول. منظور من از این مثال این است که بگویم تا این مدت اقتصاددانان ایرانی درخصوص مقدار شدت تورم ۴۰ درصدی سال ششم تحلیلی اراعه نداده اند. من معتقدم تورم ۴۰ درصدی سال ششم، به لحاظ اثرگذاری شدت، احتمالا بیشتر از ۱۰۰ الی ۱۵۰ درصد قوت دارد. هر اندازه که طول دوره تورم زیاد تر میبشود، شدت و اثرگذاری آن زیاد تر میبشود.»
او گفت: «سال اول، تورم ۴۰ درصد است. در سال اول و دوم تورم ۴۰ درصدی، مردم از بعد اندازهای خود منفعت گیری میکنند و اختلاف حساب حقوق و دستمزد با تورم را با بعد اندازهای خود پوشش خواهند داد، در نتیجه تورم را کمتر حس میکنند. طی سال سوم، چهارم و پنجم، افراد اغاز به فروش املاک و مستغلات و اندوختههای گوناگون خود میکنند و با درآمد حاصل از این موارد، شکاف ناشی از حقوق و دستمزد و تورم را پوشش خواهند داد. اما وقتی که طول دوره تورم زیاد تر میبشود، خانوارها بعد اندازی ندارند و اندوختههای خود را نیز فروخته اند. در این چنین شرایطی، کم کم، شدت تورم ۴۰ درصدی را به طور کامل لمس میکنند. به همین علت مایلم این نوشته را به اقتصاددانهای ایرانی بگویم که حتما به «تداوم طول دوره تورم» به شکل اختصاصی نگاه کنند و فهمید باشند که تورم ۴۰ درصدی سال ششم به لحاظ شدت زیاد زیاد تر از تورم ۴۰ درصدی سال اول است. در ضمن ۲ الی ۳ سال دیگر نیز تورم با ما همراه خواهد می بود و اگر تحریمها تشدید بشود، به شدت تورمهای سال آینده ادامه خواهد داشت و زیاد تر هم خواهد شد.»
برای حل ناترازیها ۵۰۰ میلیارد دلار ملزوم است
این اقتصاددان او گفت: «این زیاد الزامی و مهم است که بانک مرکزی و تیم اقتصادی دولت، فهمیدن درستی از مفهوم «طول دوره تورم» و شدت «تورمهای زمان دار» داشته باشند و حس نکنند که در سال ۱۴۰۲ تورم، ۴۰ درصد است، بعد این ۴۰ درصد، همان ۴۰ درصد سال ۱۳۹۷ است. من معتقدم تورم ۴۰ درصد سال ۱۴۰۲ احتمالا معادل تورم ۱۰۰ درصدی باشد که برای مثال در سال ۱۳۹۷ در سرزمین اعمال میشد؛ چرا که طول دوره تورم مدام ادامه اشکار کرده است. اکنون هم دولت و هم بانک مرکزی در تلاشند با سیاستهای انقباضی بودجهای و پولی تا حدودی رشد نقدینگی و کسری بودجه را کنترل کنند، اما باز هم معتقدم که سهم انتظارات تورمی زیاد بالاست و امسال موتور انتظارات تورمی خاموش می بود. اما هیچ اطمینانی وجود ندارد که سال آینده نیز موتور انتظارات تورمی خاموش بماند. امکان پذیر با تشدید تحریمها یا پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات ایالات متحده، یا با افت قیمت جهانی انرژی، یک بار دیگر انتظارات تورمی تشدید بشود.»
او گفت: «موضوعی که در حوزه تورم برای من علتنگرانی بسزایی شده، این است که ناترازیها ما مدام افزایش اشکار میکند. در دورهای من به رئیس کل بانک مرکزی، او گفت و گو ناترازیها را نقل کردم و ایشان در جواب او گفت که ناترازی ها، ربطی به بانک مرکزی ندارد. من از این جمله شگفتی کردم و سپس از جلسه به ایشان گفتم که اتفاقا اولین نهادی که ناترازیهای اقتصاد سرزمین به آن مرتبط است، بانک مرکزی است. مثال هم زدم و گفتم اگر ناترازی آب، برق، فرونشت زمین، گاز و امثالهم تشدید بشود، اولین نهادی که باید تامین مالی و پشتیبانی کند و تسهیلات اراعه کند، بانک مرکزی است و اتفاقا ناترازیها از منظر تامین مالی، کاملا به بانک مرکزی مرتبط خواهد می بود. اگر ما نتوانیم ناترازیها را کنترل کنیم و این ناترازیها مدام تشدید شوند، به شدت اثرات آن را در تشدید تورم مشاهده می کنیم و من مدام دلواپس این نوشته هستم که ما در حوزه او گفت و گو کنترل ناترازی ها، تا این مدت برنامه مشخصی نداریم. آن هم در شرایطی که حل ناترازیها حداقل برای دو الی سه سال آینده، ۵۰۰ میلیارد دلار منبع های مالی (خواه اندوخته داخلی و خواه اندوخته خارجی) نیاز دارد. تامین این منبع های مالی در شرایط تحریم، کار زیاد سختی است و اگر نتوانیم ناترازیها را مهار کنیم، خود میتواند تورمهای بالاتری را بر سرزمین تحمیل کند. دولت در حوزه حالت بدهی داخلی و بدهی خارجی حالت بهتری دارد و طی سه الی چهار سال آتی دلواپس ابرتورم نیستم، اما اگر این ناترازیها تشدید بشود، دولت ناچار خواهد می بود بر بدهی داخلی و خارجی خود بیفزاید و این نوشته،، مسیر ابرتورم را در سرزمین تشکیل میکند. به همین علت است که معتقدم ناترازیها در سرزمین زیاد مهم است.»
[ad_2]
منبع