برای تئاتر کودک باید کلیه هایمان را بفروشیم / چرا دبیر جشنواره باید کاسه گدایی دست بگیرد؟
[ad_1]
علی فروتن از اجرای مجدد نمایش «دورهگردها» در تهران و دیگر شهرها خبر داد اما در عین حال حالت تئاتر کودک را فاجعه خواند و او گفت: فردی که میخواهد کار کودک روی صحنه ببرد، باید کلیهها و قلوههای خود را بفروشد.
اوبا تشریح حالت تئاتر کودک، خطاب به مسئولان هنری او گفت که سالنهای تئاتر کودک را هم بچه مسلمانها اداره میکنند ولی چرا هیچ گونه حمایتی از آنها نمیکنید؟
فروتن که پیش از این نمایش «دورهگردها» را در کانون پرورش فکری و تالار هنر اجرا کرده است، خبر داد که این نمایش از دی ماه، در سالن کانون پرورش فکری در خیابان وزرا روی صحنه خواهد رفت و یقیناً این اجرا اختصاصی سه روز پایانی هفته است چون نمایش در طول هفته در دیگر شهرها اجرا دارد.
او درمورد اجرای نمایش در سالن خیابان وزرا که فعالیت مستمری ندارد، گفت: پیش از این هم گروه ما نمایشهای «لپ گلی» و «چتر سفید» را در این سالن روی صحنه برده است. دسترسی به این سالن که خارج از محدوده مطرح ترافیک است، برای تماشاگران راحتتر است ولی متاسفانه وقفههایی که در فعالیت آن رخ میدهد، جهت میبشود تماشاگرانی را که به زحمت جذب کردهایم، به آسانی از دست بدهیم.
دلایل محدودیت در عکاسی در تالار کودکان
او در ادامه درمورد مشکلاتی که گروههای نمایشی برای اجرا در تالار هنر دارند و مسایلی همانند محدودیت در عکاسی با تماشاگران و فروش بلیت ردیف مهمان در این سالن گفت: محدودیت در عکاسی به این علت می بود که این گمان وجود داشت که برخی از تماشاگران مقوله پوشش اسلامی را مراعات نکنند که همین نوشته، تذکر حراست ارشاد و دیگر نهادها را در پی داشت.
به همین علت ناچار بودند محدودیتهایی برای عکاسی با تماشاگران در نظر بگیرند تا روال کار متوقف نشود. از طرف دیگر نیم ساعت سپس از نمایش ما، نمایش «سیندرلا» روی صحنه میرفت و چون من و آقای حمید گلی در آن نمایش هم بازی میکردیم، نمیتوانستیم در یک زمان نیم ساعته هم با همه تماشاگران حاضر در سالن عکس بگیریم و هم برای نمایش بعدی گریم و آماده شویم.
سپس میپرسیم چرا تئاتر کودک رشد نمیکند
فروتن درمورد فروش بلیت ردیفی که در تالار هنر اختصاصی مهمان در نظر گرفته شده است و قاعدتا نمیتوان بلیتهای آن را فروخت، تصریح کرد: این نوشته جزو اعتراضاتی می بود که انجمن صنفی تئاتر کودک و نوجوان هم نقل کرد و نسبت به آن تذکر داد و آقای مهدی قلعه، به گفتن رییس انجمن هم روی این قضیه پافشاری کرد. انگار در اجراهای جاری این مشکل حل شده است. اما در اجرای ما و «سیندرلا» بلیتهای آن ردیف فروخته میشد و انها گفتند درآمد آن برای پشتیبانی به تعمیرات تالار است.
از طرف دیگر برخلاف قبل که کل فروش گیشه به گروه نمایشی پرداخت میشد، ۲۰ درصد گیشه گروهها هم به تالار هنر تعلق میگیرد و ۵ درصد فروش گیشه هم که سهم سایت تیوال است. به این ترتیب، عملا چیزی برای گروه نمایشی نمیماند. سپس ما میپرسیم که چرا تئاتر و تئاتر کودک رشد نمی کند.
او با اصرار بر این که تشکیل تئاتر نیازمند بودجه و یارانه دولتی است، خاطرنشان کرد: هنگامی برای ساخت نمایش بودجهای در نظر گرفته نمیبشود، چطور باید رشد کند. وزارت ارشاد سالندار شخصی نیست که به طور خصوصی سالنی درست کند. بودجه آن باید صرف تشکیل تئاتر بشود و اکنون سوال این است که این بودجه صرف چه کاری میبشود؟
نه تنها بودجه نمیدهند، از گروهها کسب درآمد میکنند
فروتن با احتساب درآمد حاصل از فروش ردیف مهمان در تالار هنر افزود: با یک حساب سرانگشتی، اگر یک ردیف را با ۱۵ صندلی و قیمت فروش بلیت ۹۰ هزار تومانی در در نظر بگیریم، تقریبا در هر اجرا ۱ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان، فروش دارد.
هنگامی دو نمایش همزمان اجرا خواهد شد، این ردیف، نزدیک به دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، فروش دارد. حتی اگر در نظر بگیریم کل آن ردیف فروخته نشود، تقریبا در ۳۰ شب اجرا، نزدیک به ۶۰ میلیون تومان حاصل از فروش همین یک ردیف به حساب تالار واریز میبشود که میگویند قرار است هزینه پروژکتور و لامپ بشود و یقیناً که همیشه مشکل لامپ دارند. این حالت به علت عیب تالار هنر نیست.
او اصرار کرد: روی سخن بگویید من با خود وزارت ارشاد است. تالار هنر برای این که بتواند هزینههای خود را تامین کند و خود را سرپا نگه دارد، ناچار به انجام این چنین کارهایی است. در این بین وزارت ارشاد نه تنها بودجهای برای تشکیل تئاتر در نظر نمیگیرد ، از دیگر پشتیبانیها هم صرف نظر میکند.
برتری شهرداری، اشی مشی و قاقالی است
این هنرمند با ابراز تاسف از نبوده است امکان تبلیغاتی برای تئاتر و به ویزه تئاتر کودک در ادامه گفت: شهرداری تهران که این همه بیلبورد در سطح شهر دارد، حتی یک بیلبورد هم به تئاتر کودک تعلق نمیدهد. همه این تئاترها با تایید و مجوز وزارت ارشاد همین سرزمین روی صحنه رفتهاند، وزارت ارشاد که از کره مریخ نیامده، اما برتری شهرداری، دادن بیلبورد به اشی مشی و قاقالی است چون برایش درآمدزاست.
فروتن از بیتوجهی تلویزیون هم به تبلیغات تئاتر انتقاد کرد و او گفت: تلویزیون ما به طور رایگان یک صحنه از یک نمایش تبلیغ نمیکند. حتی حاضر نیست در برنامههای کودک خود به بچهها اظهار کند که در تالار هنر یا کانون پرورش فکری تئاتر ببینند. مگر این تالارها مال کیست؟ به خدا در همین تالارها بچه مسلمانها دارند کار میکنند. در عوض تلویزیون مدام برای انواع خوراکیها، جغجغه، انواع اسباببازیهای کارشناسی شده و نشده، تبلیغ پخش میکند. یعنی همه جستوجو کاسبی می باشند. اینها جهت میبشود که تئاتر کودک عقیم بماند. فردی که میخواهد تئاتر کودک کار کند، رسما باید قلوهها و کلیههایش را بفروشد تا بتواند یک کار روی صحنه ببرد.
همه هم مدعی می باشند
او در ادامه گفت: من و آقای گلی نزدیک ۳۵ سال است که کار کودک میکنیم و برای مردم شناخته شدهایم و مورد مطمعن آنان هستیم. با همه این تفاسیر، هر شب سپس از اجرا، به جز آخر هفتهها، آقای گلی اظهار میکرد که یک سالن ۲۰۰ نفره در شهر ۱۳، ۱۴ میلیونی تهران نباید خالی باشد! اما هنگامی تبلیغاتی وجود ندارد، مردم از کجا باخبر بشوند که نمایش روی صحنه است.
سپس میگوییم چرا مردم به طرف شبکههای جم و اجنبی کشیده خواهد شد. در حالیکه همین شبکه جم، به طور رایگان، فیلمها و تئاترهای ما را تبلیغ میکند. در شرایطی که بیلبورد شهری نداریم و برای تبلیغ در فضای مجازی هم باید فیلترشکن بخریم، تلویزیونی که دیدن آن نیاز به فیلترشکن ندارد، برای چند تئاتر و گالری تبلیغ کرده است؟! اگر هم بکند، در بدترین زمان است چون برایش برتری نیست.
در این شرایط، تبلیغات در شبکه جم را هم ممنوع میکنند و اگر تبلیغ نمایشی از آن شبکه پخش بشود، اجازه اجرا نمیدهند. دلنشین است که در همین وضعیتی که تئاتر کودک، امکان تبلیغ و بودجه تشکیل ندارد، همه هم مدعی می باشند که کودک برایمان مهم است!
دوست ندارند فردی کتاب بخواند
فروتن با اصرار بر نقش مهم تئاتر در فرهنگسازی برای کودکانمان خاطرنشان کرد: دیدن یک نمایش به اندازه خواندن چندین کتاب اثرگذار است. اصلا همین کتاب، تلویزیون برای چند تا کتاب تبلیغ میکند؟! برنامهای همانند «کتاب باز» را هم تعطیل میکنند.
در حالیکه هنگامی سروش صحت درمورد کتابی سخن بگویید میکرد، دوستان ناشرمان، میانها گفتند تاثییر بسزایی در استقبال از آن کتاب دارد. به این علت مردم ما کتابخوان می باشند ولی به این کار ترغیب نمیشوند. حقیقت این است که دوستان دوست ندارند فردی کتاب بخواند چون علتآگاهی بخشی میبشود.
فروتن با اشاره به تاثییر تئاتر کودک، در پرورش تماشاگران تئاتر بزرگسال گفت: همیشه آخر هر اجرا از پدر و مادرها سپاس میکنم که برای تئاتر بزرگسال ما تماشاگر آگاه و فهیم پرورش خواهند داد. تئاتر ما مدیون این بچهها است . اگر از کودکی برای دیدن تئاتر پرورش نشوند، در آینده برای دیدن تئاتر دست به جیب نمیشوند و هزینه نمیکنند که بلیت نمایش بخرند و برتریشان میبشود زمانگذرانی در کافیشاپها یا فضای مجازی و اینترنت و … اینها مشکلات اساسی است.
آگاهیسازی که فقط آخر هفته نیست
او در جواب به این سوال که این شرایط چه مقدار بر تداوم کار گروههای جوان و کمتر شناخته شده، تاثییر میگذارد، گفت: این توانایی را داریم که نمایشی که اتفاقا کار خوبی هم بوده، برای نبوده است تبلغیات و خبررسانی و نداشتن چهره شناختهشده، دو روز اول اجرای خود فقط ۴ بلیت فروخته و ناچار شدند آن را از روی صحنه بردارند. یعنی در پایتخت ۱۳، ۱۴ میلیونی ما نمیتوان روزی ۲۰۰ تماشاگر را به سالن تئاتر جذب کرد. اگر به عمق ماجرا نگاه کنیم، فاجعه بزرگی است. یعنی فقط باید چهره شناخته شده کار کند که تازه فقط آخر هفته و روزهای یکشنبه که نیم بهاست، سالن پر بشود. یعنی تئاتر را فقط برای آخر هفته و تفریح میخواهیم نه برای آگاهی. آگاهی اشکار کردن که فقط آخر هفته نیست بلکه در هر روز باید رخ بدهد. هر لحظه باید کتاب بخوانیم و تئاتر ببینیم.
چرا یقه گروه را میگیرید؟
او با ابراز تاسف از این که مسئولان پای خود را از تشکیل تئاتر و تعلق یارانه به آن کنار کشیده، اضافه کرد: من باید برای تشکیل نمایشم تهیه کننده شخصی بیاورم اما چه فردی حاضر است در تئاتر اندوخته گذاری کند هنگامی هیچ اطمینانی بابت برگشت آن اندوخته وجود ندارد. مردم برای به دست آوردن اندوختهشان زحمت کشیدهاند. بعضی اوقات هم که کاری فروش میکند، دچار دردسر میشود، در حالیکه همه این کارها با تایید شورای بازبینی روی صحنه رفتهاند، شورایی که در خود وزارت ارشاد وجود دارد و متشکل از چند متخصص و مسئولان ذیربط و نمایندگانی از دیگر وزراتخانهها است. هنگامی کاری از این چنین کانالی رد شده، چطور است که به صِرف شکایت یک فرد، جلوی اجرای نمایشی گرفته میبشود. اگر مشکلی هست، فهمید شوراست که به این کار مجوز داده. چرا یقه گروه را میگیرید. اینها بد است چون یعنی یک قانون اشکار وجود ندارد.
چرا دبیر جشنواره باید کاسه گدایی دست بگیرد؟
این هنرمند تئاتر که سالها است در حیطه تئاتر کودک فعالیت میکند، با ابراز تاسف از این که دامنه این بیتوجهیها به جشنواره تئاتر کودک و نوجوان هم کشیده شده، یادآوری کرد: یک جشنواره تئاتر کودک و نوجوان داریم که سالانه برگزار میبشود. این جشنواره را به خاک سیاه مینشانند تا برگزار بشود. چرا جشنوارهای که با ۶ میلیارد تومان میتواند برگزار بشود، دبیرش باید کاسهگدایی دست بگیرد و جلوی لاستیک فروشی و یخچال سازی و … برود تا بودجه ناچیزی بگیرد که بتوانیم جشنوارهای را که اسمش بینالمللی است برگزار کنیم. از طرف دیگر مدام تاریخ برگزاری آن را تحول خواهند داد.
یعنی برگزارکنندگان آن هر سال دچار سردرگمی می باشند چون کودک برای تصمیم گیرندگان اصلا اهمیت ندارد، اصلا برایشان وجود خارجی ندارد. هرچند مدام شعار خواهند داد که کودک، آیندهساز سرزمین است ولی در عمل، در تکسالنی که متعلق به کار کودک است، به جای این که به گروهها پشتیبانی کنند که بتوانند کار بسازند و روی صحنه ببرند، از آنان کسب درآمد میکنند.
او در آخر سخنان خود یادآور شد: امیدوارم نگاه درستی به قضیه بشود و فراموش نکنند ما هم که به دنیا آمدهایم، در گوشمان اذان حرف هایاند، ما هم بچه مسلمان هستیم و معتقدیم. هزار و ۴۰۰ سال است که این سرزمین مسلمان است ولی چرا همه چیز را با هم آمیختهایم. نمیبشود که همه در همه سال، فقط تعزیه کار کنیم. الان ما چه نمایشی کودکی داریم که در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد. این حالت یعنی فاتحه کار کودک خوانده که باید برایش فکر عاجلی کرد.
[ad_2]
منبع