پرویز، ملیحه، داوینچی و یک مشت «بدبختی» بیمزه!/ «داوینچیز» چطور اغاز شد؟
[ad_1]
«شبکه مخفی زنان» اولین توانایی هاشمی در این میدان می بود. سریالی که از نظر ترکیب بازیگران، یکی از اختصاصیترین تولیدات شبکه خانگی می بود و انتظار میرفت تبدیل به یکی از آثار پربازتاب و پرمخاطب این حوزه بشود، اما در عمل آنچه باید اتفاق نیفتاد و سریال مورد استقبال قرار نگرفت.
دلنشین این که در کنار وجود ستارههایی همچون لیلا حاتمی در «شبکه مخفی زنان»، حاشیههایی همانند توقیف طویل مدت آن هم موفق نشد تأثیری بر کنجکاوی مخاطبان برای پیگیری آن داشته باشد و این مجموعه هم چنان با حداقلیترین عکس العملها و بازتابها در بین مخاطبان، در حال پخش است.
در این شرایط انتشار کردن سریال «داوینچیز» به کارگردانی افشین هاشمی میتوانست تواناییای متفاوت برای او رقم بزند. سریالی که همانند توانایی قبلی قرار است کمدی باشد، با این تفاوت که داستانش در زمان حال روایت میبشود.
آنچه در گزارش پیش رو میخوانید، روایت «فرارو» از تکه ابتدایی این سریال تازه شبکه نمایش خانگی است.
درمورد قصه «داوینچیز»؛ کلیشهها به خط شدند!
آنچه در تکه ابتدایی سریال «داوینچیز» ناظر بودیم، مجموعهای از کلیشههای روایی کارهای طنز طی دهههای قبل می بود. از ماجرای زوج بدبختی که شرایط مناسبی برای ازدواج ندارند، تا شوخی با نوستالژی دهههای قبل و اندکی هم شوخی با سیاست و اتفاقهایی همانند آقازادگی بهگفتن چاشنی کار!
قصه محوری این سریال درمورد زوجی به نام پرویز و ملیحه است که در یک موزه کار میکنند، اما شرایط اقتصادی خوبی ندارند و برای عبور از بحران مالی چشم انتظار یک وام می باشند. وامی که یقیناً مسئولان موزه با آن موافقت نکردهاند.
بخشی از داستان هم در قالب فلاشبک مربوط به قبل این زوج و روزهای اولیه آشناییشان میبشود که در قالب آن فهمید میشویم پدر ملیحه سالهای قبل شرط گذاشته تا وقتی که آنها خانهای از خود نداشته باشند، شبها باید جدا از هم بخوابند!
اما قصه مهم در سکانس پایانی شکل میگیرد و به گمان زیاد در ادامه داستان، همین اتفاق قرار است عرصهساز عبور زوج مهم از بدبختیهایشان باشد. آنها میانه تمیزکاری موزه، بهصورت اتفاقی با یک تابلو قیمتی روبه رو خواهد شد.
دیگر خط داستانی سریال که در تکه اول اشارههایی به آن میبشود، کیفیت راهاندازی و احداث موزهای است که پرویز و ملیحه در آن مشغول به کار می باشند. آنچه در سریال روایت میبشود زیاد تر کنایه به ورود آقازادههای بیکفایت به عرصه مدیریتهای فرهنگی و هنری است.
درمورد کارگردانی «داوینچیز»؛ لطفا جدی بگیرید!
هر چند دو سریال «شبکه مخفی زنان» و «داوینچیز» در دو فضای متفاوت از نظر تاریخی روایت خواهد شد و اساسا تواناییهای همسانی برای یک کارگردان محسوب نمیشوند، اما باید اعتراف کنیم افشین هاشمی در هر دو به یک اندازه ناموفق عمل کرده است.
اشکال اساسی در فرآیند کارگردانی هاشمی که به هر دو سریال صدمه جدی زده است، عدم ناتوانی در رسیدن به یک لحن مناسب و استاندارد است که در میانه فضای جدی و طنز، تبدیل به هجویه نشود. آنچه در روایت «شبکه مخفی زنان» نمود داشت و اکنون در «داوینچیز» هم میتوان رگههایی از آن را دید.
داخل کردن یک راوی به فضای داستان و تلاش برای بانمک نمود دادن او هم تأثیری بر دلنشینتر شدن جنس روایت در این سریال نداشته و هر جا ردپای کارگردانی افشین هاشمی پررنگتر میبشود، مقدار نچسب بودن شوخیها زیاد تر میبشود! همانند سکانس مربوط به خوش گذرانی دو خدمتکار موزه که با نمای بسته و از بالای شلوارهای آنها در کنار سفره اغاز میبشود! ایدهای که احتمالا از نگاه کارگردان بامزه بوده، اما برای مخاطب بعدزننده است.

درمورد بازیگران «داوینچیز»؛ امیدمان به شما است!
احتمالا بتوان حداقل شانس سریال «داوینچیز» برای اوج گرفتن در تکههای سپس را مربوط به ترکیب بازیگران آن دانست. سام فوق الاده و سیما تیرانداز، دو بازیگر توانمند در عرصه سریالهای کمدی در قاب تلویزیون بودهاند که میتوان امید داشت در ادامه مسیر این سریال هم شیرینی و بداهههای فردی آنها مقداری به دلنشینتر شدن «داوینچیز» پشتیبانی کند.
سام فوق الاده پیشتر در سریال «روزی روزگاری مریخ» توانایی زیاد خوبی را در شبکه نمایش خانگی به ثبت رسانده و انتظارها از خود را فراتر از یک کمدین معمولی برده است.
سیما تیرانداز هم در همراهی با مهران مدیری پیش از این در سریال «هیولا» و «دراکولا» خوش درخشیده می بود و میتوان او گفت از بازیگران خوش اقبال در شبکه نمایش خانگی بوده است.
مونا فرجاد و رضا بهبودی هم از دیگر بازیگران این سریال می باشند که تا این مدت نقش پررنگی در روایت نداشتهاند و باید دید در ادامه چطور حضورشان در داستان شکل میگیرد.
[ad_2]
منبع