رهایم کنید، زدن من بس است/ شغل دوم خیلیها حسادت است
[ad_1]
آنقدر که به ما حمله شد به منچسترسیتی گواردیولا که سال گذشته همه جامها را برد و امسال دو، سه هفته نتیجه نگرفت، حمله نشد!
برمیگردیم به سال ۲۰۰۶؛ به آن دادگاه و مقالهها که بهنوعی دوباره تداعی میشود.
از دوستان میخواهم به فکر مملکت باشند.
زدن قلعهنویی از سال ۲۰۰۶ بس است!
خودمان میدانیم مقابل اردن اشتباه داشتیم اما آمار را نیز ببینید. همین اردن ما را با همه ستارههایمان برده است. این تیم را در کشورش با اختلاف دو گل بردیم، آیا این انتقادها غیرطبیعی نیست؟
از سال ۲۰۰۶ هر چقدر میخواستید دادگاهی و حمله کردید، حالا به خاطر جام ملتهای آسیا به تیم ملی کمک کنید. راه موفقیت تعامل است. فرق آنوریها با ما این است که آنها دلسوز مملکتشان هستند ولی ما حب و بغض داریم.
خدا آقای انتظامی را بیامرزد، حرف خوبی میزد و میگفت «شغل دوم برخی از مردم بخل و حسادت»؛ در فوتبال هم همینطور است. قلعهنویی یک روزی نخواهد بود ولی اتفاقات سال ۲۰۰۶ ظلم بود.
هر نتیجهای بگیریم آدمهایی که قلمشان را به آنوریها فروختهاند یک چیزی میگویند؛ من میدانم از کجا تغذیه میشوند. به برخی منتقدان ارادت داریم و از جلال چراغپور، مجید جلالی، جواد اللهوردی و حسن روشن… مشورت میگیرم.
[ad_2]
منبع