سناریوهای محتمل برای اقتصاد ایران؛ شوک ترامپ؟_آینده
به گزارش آینده
اقتصاد ایران بیشتر از ۱۰ سال است که با تحریمهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکند و همین نوشته علتشده که شرایط تورمی و درآمدهای اقتصادی روزبهروز وخیمتر شود. سرزمین ایران بعد از انقلاب در اول خردادماه سال ۱۳۵۹ رسماً تحریمهای اقتصادی را توانایی کرد و بعد از آن تحریمهای هستهای علیه ایران اغاز شد. از آن سال تا امروز هر رئیسجمهوری در آمریکا لیستی تازه به تحریمهای ایران افزوده است و در این بین ترامپ بیشترین سختی را بر اقتصاد ایران داخل کرد.
از سال ۲۰۱۷ اغاز کار ترامپ در کاخ سفید، قیمت دلار از کف ۳۷۲۵ تومانی تا سقف ۳۲۲۰۰ تومانی برای هر دلار آمریکا افزایشی ۷۶۴ درصدی را توانایی کرده است که به معنی ۸/۶ برابر شدن قیمت دلار در این دوره وقتی بوده است. حال اکنون قیمت دلار در بازار آزاد در محدود ۸۰ هزار تومان قرار دارد و قیمت دلار توافقی نزدیک به ۶۶ هزارتومان است، اگر ترامپ در دوره تازه خود بخشی از سیاستهای قبل را پیش بگیرد به گمان زیاد قیمت دلار تحول خواهد کرد که نتیجه آن سختی تورم و سختی اقتصادی به مردم است.
تأثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد
ایالات متحده با سهم تقریبی ۲۵ درصد از اقتصاد جهانی، بهگفتن بزرگترین اقتصاد دنیا و یکی از اثرگذارترین کشورها در صحنه بینالمللی شناخته میشود. از آنجا که این سرزمین نقش مهمی در اقتصاد و سیاست جهانی ایفا میکند، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بهاختصاصی برای فعالان اقتصادی و سیاسی در سطح جهانی اهمیت بالایی دارد و میتواند حالت همه بازارهای مالی را تحول دهد و به نوعی علتشود که بازارها سودده یا زیانده شوند.
اندوختهگذاران در بازارهای مالی داخلی و خارجی نیز با تکیه به این نوشته و مواضعی که رئیسجمهور تازه آمریکا میتواند تاثییر مستقیم و قابل توجهی روی روال بازار داشته باشد، طبق معمولً با یک سناریوی خاص و احتمالی آینده بازار را پیشبینی میکنند. حتی برخی از فعالان اقتصادی پیش از وجود رئیسجمهور تازه آمریکا در بازار مالی خاص اندوختهگذاری میکنند تا بتوانند از شرایط ایجادشده سود کسب کنند.
بر پایه گزارشهای منتشرشده، ۲۸ درصد از نهادهای مالی بزرگ جهان، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ را یکی از با اهمیت ترین ریسکهای اقتصادی میدانند و در کنار ناآرامیهای خاورمیانه و جنگهای مستمر در اروپای شرقی، این انتخابات را چالشی اجتنابناپذیر برداشت میکنند.
ایران، با دقت به جایگاه ژئوپلیتیکی خود و روابط استراتژیک با قوتهایی همانند چین، بهطور مستقیم از تغییرات بینالمللی و تغیرات سیاسی کشورهای بزرگ نظیر آمریکا تأثیر میپذیرد. چین، که در سالهای تازه به یکی از با اهمیت ترین شرکای تجاری ایران تبدیل شده، در این بین نقشی کلیدی ایفا میکند.
در دو دهه قبل، ایالات متحده با وضع تحریمهای شدید، اقتصاد ایران را به چالش کشیده و این تحریمها بهطور ملموسی بر حالت بازارهای مالی ایران، از جمله بورس و اوراق بهادار، اثرگذار بوده است. به این علت، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتواند بهگفتن یک متغیر کلیدی در آینده اقتصاد ایران مورد دقت قرار گیرد.
چهار سال سخت
ترامپ در یکسال ابتدایی ریاستجمهوری خود در سال ۱۳۹۵ از تغییرات برجام و لزوم او مباحثه بر مسائلی همچون برنامه موشکی، نفوذ ایران در منطقه یا پشتیبانی به گروههای دیگر و مسائلی همچون حقوق بشر سخن میاو گفت؛ اما به هر حال با تمدید تحریمها مسیر خود را پیش برد.
تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۶ ادامه تحریمهای دولت قبل می بود و ترامپ نقش چندانی بر آن نداشت؛ اما همین نوشته جهت جهش قیمتی در بازار ارز شد و دلار به قله ۴۴۶۵ تومانی رسید. بازدید آمارها مشخص می کند که در سال اول ریاستجمهوری ترامپ قیمت دلار جهش ۲۰ درصدی را توانایی کرده است.
شرایط در دومین سال وجود ترامپ در کاخ سفید متفاوت شد و شوک خروج آمریکا از برجام علتشد که دولت و بانک مرکزی نیز به جستوجو یافتن راهکاری برای کنترل بازار ارز باشد که از تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی اغاز و به راه اندازی بازار دوم و امثال این موارد رسید و با این دلار در محدوده ۵۶۰۰ تومانی نوسان میکرد.
بعد از نزدیک به سه ماه از خروج رسمی آمریکا فاز نخست برگشت تحریمها علیه مبادلات دلاری ریالی، خرید و فروش طلا و دیگر فلزات گرانبها، صنایع خودروسازی، تامین قطعات و خرید فروش هواپیمای مسافربری اغاز شد. بعد از آن آبانماه سال ۱۳۹۷ تحریمها در قدم بعدی عملیاتی شد و قسمت انرژی، نظام بانکی و مهمتر از آن مبادلات ارزی تحریم شد. مسئله قابل دقت اینجا می بود که روز ۱۵ آبانماه سال ۱۳۹۷ می بود که ربط بانکی ایران با سوئیفت قطع شد.
سومین سال وجود ترامپ با مخالفت ادامه معافیت تحریمها علیه خریداران نفت ایران اغاز شد و به آنها زمان داده شد تا منبع های خود را از ایران به سرزمین فرد دیگر تحول دهند و در اصل اغاز تحریمهای سخت نفتی ایران را میتوان اردیبهشتماه سال ۱۳۹۸ دانست و در سال سوم وجود ترامپ قیمت دلار در اقتصاد ایران سقف ۱۵ هزار و ۶۵۰ تومانی و کف قیمت ۱۱ هزار و ۲۰۰ تومانی را به خود دید.
چهارمین سال وجود ترامپ درحالی اغاز شد که قیمت سختی تحریمها روی اقتصاد ایران تا نزدیک به بسیاری افزایش یافت و در این سال برای پوشش تورم ناظر رشد و رونق بورس و در نهایت سقوط این بازار بودیم که هم چنان بعد از چهارسال نتوانسته یک روال اشکار به خود بگیرد. کف قیمتی دلار در چهارمین سال کاری خود سقف ۳۲ هزار و ۲۰۰ تومانی و کف ۱۳ هزار و ۴۷۹ تومانی را به خود دید.
بهطور کلی از بهمنماه ۱۳۹۵ تا زمستان سال ۱۳۹۹ قیمت دلار در محدوده ۳ هزار و ۷۲۵ تومان تا ۳۲ هزار و ۲۰۰ تومان نوسان داشت که رشد بیشتر از ۷۶۴ درصدی را ثبت کرده است. حال اگر این مولفه را به کلیت اقتصاد مربوط کنیم خواهیم دید که دیگر دادههای تورمی نیز در این زمان رشد زیاد بسیاری را توانایی کرده است و بهطور کلی چهار سال کاری ترامپ، چهارسال سختی بر اقتصاد ایران بوده است. حال اگر در دوران تازه نیز ترامپ همان سیاستهای قبل را در پی بگیرد ناظر وخامت اوضاع در کلیت اقتصاد سرزمین خواهیم می بود.
برخی از کارشناسان نظر دارند که برگشت چهارسال سخت ترامپ دور از انتظار است و به گمان زیادً روال بازارها به همین زودیها تحول کند و به نوعی ترامپ نیز از در سازش برای بازاروار شود. کارشناسان اقتصاد در یادداشتی که به خواست روزنامه «هممیهن» نوشتند، سناریوهای محتمل برای اقتصاد ایران در دوره ترامپ را بازدید کردند.
اقتصاد ایران در مسیر رشد
بهمن فلاح کارشناس اقتصادی
اقتصاد ایران، چه با در نظر گرفتن تغیرات سیاسی جهانی همچون سیاستهای رئیسجمهور اسبق ایالات متحده، دونالد ترامپ و چه بدون آن، باید هم چنان در مسیر رشد حرکت کند. این کار نیازمند اقداماتی جدی در جهت اصلاحات اقتصادی و از بین بردن ناترازیها است، که در نهایت میتواند به رشد پایدار اقتصادی و گسترش ملی منجر شود.
یکی از جنبههای مثبت در این برهه وقتی این است که اقتصاد ایران، با وجود همه چالشها و مشکلاتهای به وجود امده، بهطور قابل توجهی خود را با شرایط دشوار تحریمها و محدودیتها تطبیق داده است. دولت ایران با عمل های اساسی، از جمله پیوستن به FATF، تکنرخی کردن ارز و اصلاحات در نظام توزیع یارانهای انرژی، در تلاش است تا حالت اقتصادی را بهبود بخشد.
این اصلاحات نهتنها برای افت اثرات منفی تحریمها، بلکه به منظور افزایش کارآیی اقتصاد و تحکیم زیرساختهای اقتصادی سرزمین انجام میشود. درحالیکه در دوران تحریمهای شدیدتر و محدودیتهای اقتصادی در دولت ترامپ، اقتصاد ایران با صدمههای قابل توجهی روبه رو شد، اکنون به نظر میرسد که اقتصاد سرزمین به حدی از انعطافپذیری و تابآوری رسیده است که دیگر این تحریمها نتوانند تهدید بزرگی برای روال رشد و گسترش اقتصادی سرزمین باشند.
در طول پنج سال قبل، با وجود این محدودیتها، اقتصاد ایران هم چنان به حرکت خود ادامه داده و در برخی قسمتها توانسته است از ظرفیتهای داخلی برای مقابله با چالشها منفعت گیری کند.
یکی از عمل های مهم دولت در این دوره، تمرکز بر اصلاحات ساختاری در نظام اقتصادی سرزمین است. این اصلاحات شامل برنامهریزی دقیق در قسمتهای گوناگون اقتصادی، از جمله نظام توزیع انرژی و اصلاح بودجهریزی، بهاختصاصی در حوزه یارانهها است. این تغییرات میتواند به از بین بردن ناترازیها و اصلاح ناکارآمدیها در اقتصاد پشتیبانی کند و به تبع آن عرصه رشد پایدارتر را فراهم سازد.
از نظر دیگر، مذاکرات و کوششهای دیپلماتیک تیم سیاسی دولت در سطح بینالمللی نیز به گفتن ابزاری برای افت سختی تحریمها و فراهم آوردن فضایی برای گسترش اقتصادی محسوب میشود. به نظر میرسد که دولت به جستوجو یک رویکرد دوگانه است: از یکسو اصلاحات دروناقتصادی برای افت وابستگی به تحریمها و تحکیم بنیادهای اقتصادی، و از نظر دیگر پیگیری راهکارهایی برای لغو تحریمها و بهبود روابط بینالمللی بهمنظور تشکیل فضای مناسب برای رشد.
در نهایت، بهترین استراتژی برای اقتصاد ایران در شرایط جاری، به نظر میرسد که همزمان با پیشبرد اصلاحات داخلی در عرصههای گوناگون اقتصادی، سرزمین باید از کوششهای سیاسی و دیپلماتیک برای از بین بردن تحریمها و بهبود روابط بینالمللی منفعتبرداری کند. این کار میتواند به تحقق رشد اقتصادی پایدار و گسترش ملی منتهی شود.
شوک به بازار اندوخته
محمدتقی فیاضی تحلیلگر اقتصادی
شرایط اقتصاد ایران را در دو مرحله مهم قبل از مذاکره و سپس از مذاکره میتوان بازدید کرد. مرحله قبل از مذاکره، از هماکنون اغاز میشود و تا وقتی که دو طرف پای میز مذاکره بنشینند ادامه خواهد داشت. دولت ترامپ در این مرحله سختترین تحریمهای ممکن، از جمله تحریمهای نفت، فرآوردههای نفتی، محصولات پتروشیمی و فولاد را اعمال خواهد کرد. این تحریمها میتوانند شوک اولیهای به بازارهای ایران داخل کنند. با این حال، دولت ایران میتواند با منفعت گیری از ابزارهای مدیریت انتظارات و شعارهای مذاکرهای، تا حدودی بازارها را کنترل کند. این مرحله، مرحلهای حساس است و مدیریت صحیح آن میتواند از تشدید بحران جلوگیری کند.
مرحله سپس از مذاکره به دو سناریوی احتمالی تقسیم میشود: توافق با ترامپ وعدم توافق. در صورت توافق با ترامپ، این توافق میتواند فرصتی استثنایی برای اصلاحات اقتصادی و جراحی ساختاری اقتصاد ایران باشد. در این سناریو، ایران امکان پذیر ناچار به پذیرفتن محدودیتهایی در عرصه غنیسازی اورانیوم و افت تاسیسات هستهای شود. این چنین، به گمان زیادً ایران باید از درگیری در منازعات منطقهای همانند جنگ اوکراین کنارهگیری کند.
در صورت توافق، انتظارات تورمی افت خواهد یافت و این میتواند به دولت اجازه دهد تا قیمتهای سرکوبشده برخی کالاها و خدمات را کم کم افزایش دهد. این زمان بهترین زمان برای اصلاحات اقتصادی است؛ دولت باید هزینههای خود را حداقل ۳۰ تا ۵۰ درصد افت دهد و منبع های آزادشده را به قسمتهای بهداشت، آموزش و رفاه تعلق دهد.
این چنین بر لزوم تجمیع منبع های نهادها و بنیادها در خزانه نیز قضیه زیاد مهمی است که این منبع های باید صرف برتریهای اساسی سرزمین، همانند بازسازی شبکه تشکیل و توزیع برق، صنایع فرسوده و افت آلودگی هوا شود. ورود تکنولوژی روز دنیا از طریق توافق با آمریکا نیز فرصتی مورد قیمت برای افت هزینههای اقتصادی و دستیابی به فناوریهای پیشرفته است.
گمان افزایش مشکلات اقتصادی وبالا رفتن تورم وفشار اقتصادی روی زندگی مردم هست و دولت ایران باید برای افت خسارات ناشی از این تحریمها برنامهریزی کند. پیشبینی دقیق آینده دشوار است، اما آنچه مسلم است این است که اقتصاد ایران در هر دو سناریو با چالشهای جدی روبه رو خواهد می بود.
افت شرکای تجاری ایران
حسین حسنخانی کارشناس اقتصادی
تحریمها و همهگیری کرونا به افت شدید درآمد ارزی از فروش نفت منجر شد. درآمد ارزی ایران در سال ۱۳۹۹ به نزدیک به ۸ میلیارد دلار رسید، درحالیکه در سال ۱۳۹۸ این رقم بیشتر از ۳۴ میلیارد دلار می بود. او این افت درآمد را بهگفتن یک فاجعه اقتصادی توصیف کرد و سال ۱۳۹۹ را سالی استثنایی و دشوار خواند.
بعد از سال ۱۴۰۰، با کنترل کرونا و بهکارگیری ناوگان سایهای، فروش نفت ایران مجدد احیا شد؛ هرچند که هیچ تحریمی لغو یا افت نیافته است. تحریمها در طویل مدت اثرات خود را از دست خواهند داد و ایران در شرایط بهتری نسبت به قبل قرار دارد. ذخایر ارزی بانک مرکزی در قیاس با سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷، بهبودیافته و این نوشته نقطه قوتی برای ایران محسوب میشود. لزوم تحکیم روابط اقتصادی با همسایگان مهم است و اگر دولت در این راستا اقداماتی مؤثر انجام دهد، ایران میتواند در برابر تحریمها موفق عمل کند.
افت تعداد شرکای تجاری ایران از ۱۲ سرزمین در سال ۱۳۹۶ به نزدیک به ۵ سرزمین رسیده است و این کار نشاندهنده ایزوله شدن اقتصاد است. الزام تنوعبخشی به شرکای تجاری زیاد مهم است که تحکیم روابط اقتصادی با همسایگان بهترین راهکار برای روبه رو با چالشهای آتی است. اهمیت تحکیم روابط با همسایگان بهگفتن استراتژی مهم ایران است و ایران با ۱۵ سرزمین همسایه مرز مشترک دارد.
اگر ۲۰ درصد از تقاضای همسایگان فراهم شود، سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی در دسترس است. با وجود چالشهای حاضر، تحکیم مناسبات اقتصادی با همسایگان میتواند به گفتن بهترین استراتژی ایران در برابر حالت جاری و این چنین چالشهای ناشی از برگشت ترامپ به ریاستجمهوری باشد.
کسری بودجه در انتظار اقتصاد سرزمین
برزو حقشناس کارشناس اقتصادی
با نقل شدن گمان برگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، نگرانیها در رابطه آینده اقتصاد ایران افزایش یافته است. ترامپ که در دوره ریاستجمهوری قبل خود سیاست «سختی حداکثری» را علیه ایران به کار گرفت، اکنون نیز با شعارهایی شبیه در کارزار انتخاباتی ظاهر شده است. این نوشته، به باور برخی کارشناسان، میتواند تبدیل افت زیاد تر فروش نفت ایران و تشدید مشکلات اقتصادی شود.
در دوره ریاستجمهوری جو بایدن، فروش نفت ایران به چین بهطور نسبی افزایش یافت. این کار ناشی از چشمپوشی دولت آمریکا و نوعی توافق نانوشته بین دو سرزمین می بود. با این حال، با برگشت احتمالی ترامپ، انتظار میرود که چین خرید نفت از ایران را افت دهد. این افت در ماههای تازه و بعد از نقل شدن گمان برگشت ترامپ، مشهود بوده است.
افت درآمدهای نفتی، کسری بودجه دولت را تشدید کرده و منبع های ارزی سرزمین را افت خواهد داد. در این شرایط، دولت با دو چالش اساسی مواجه است: نخست، یافتن راه حلهای تازه برای دور زدن تحریمها که به حرف های کارشناسان، با پیچیدگیهایی مواجه است. دوم، افت زیاد تر قیمت فروش نفت به علت تحریمها.
در این چنین شرایطی، برخی کارشناسان اعتقاد دارند که دولت باید به صنایع غیرنفتی که ارزآور می باشند، همانند فولاد و پتروشیمی، دقت بیشتری نشان دهد. صادرات محصولات پتروشیمی به علت پیچیدگیهای ردیابی، آسانتر از صادرات نفت خام است. با این حال، انتقال پول حاصل از صادرات این محصولات نیز با مشکلاتی روبه رو است.
دولت دو راه پیش روی خود دارد: مذاکره با ترامپ برای رسیدن به توافق (که الزام دادن امتیازهایی است که امکان پذیر خط قرمز برداشت شود) یا پذیرفتن سختی حداکثری و پیامدهای آن، از جمله افزایش تورم و سختی بر طبقات پایین جامعه. در این راستا، دولت تلاش دارد با افزایش نرخ ارز در سامانه توافقی، مزیت صادرات را برای شرکتهای صادراتمحور افزایش دهد و به این ترتیب ارز بیشتری جذب کند.
علاوه بر این، تحکیم روابط با اروپا نیز بهگفتن یک استراتژی نقل است. با این حال، به علت اختلافنظرها بر سر نوشته جنگ اوکراین، اروپا نیز در این دوره رویکرد سختگیرانهتری در روبه رو ایران اتخاذ کرده و همراهی کمتری با ایران در مقابله با تحریمها دارد.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
منبع