«بیماری نوبل» چیست و چرا تعداد بسیاری از برندگان به آن مبتلا خواهد شد؟_آینده
به گزارش آینده
با دقت به دستاوردهای بزرگ او در فیزیک، به گمان زیادً انیشتین دچار «سندرم ایمپاستر» یا «نشانگان خودویرانگری توانمندان» شده می بود؛ احساسی که در آن فرد فکر میکند لیاقت ندارد یا متقلب است، در حالی که دیگران مستحق پیروزیهای خود می باشند.
اگرچه برای تعداد بسیاری تسلیقسمت است که حتی انیشتین نیز این چنین احساسی داشته است، اما دیگر برندگان جایزه نوبل به روشای متفاوت به این شهرت عکس العمل نشان دادهاند.
اصطلاحی به نام «بیماری نوبل»، یا گاه «نوبلیت»، برای توصیف دیدگاههای شگفت و غیرعلمی که برخی برندگان نوبل بعد از کسب این جایزه اشکار میکنند منفعت گیری میشود.
فهرست شگفتآوری از برندگان نوبل وجود دارد که بعد از برنده شدن باورهای شبهعلمی ابراز کردهاند؛ اظهاراتی که زیاد تر در عرصههایی خارج از تخصص آنها عیب شده است.
این موارد شامل دانشمندانی است که در رشته خود شناخته شدهاند اما به موضوعاتی چون احضار روح، ادراک فوقحسی و حتی مشاهده یک راکون سبز درخشان و سخنگو علاقهمند شدند.
یک جلسه احضار ارواح که در فیلم «دکتر مابوزه: قمارباز» محصول سال ۱۹۲۲ به عکس کشیده شده است
در حالی که برخی باورهای شبهعلمی ساده یا غمانگیز داشتند، همانند باورهای رد شده جیمز واتسون برنده جایزه نوبل درمورد نژاد و هوش، تعداد بسیاری از آنها به سمت نسخههای «سرگرمکنندهتر» بیماری نوبل رفتند.
به گفتن مثال پیر کوری، برنده جایزه نوبل فیزیک برای کشف رادیوم و پولونیوم، بعد از کسب جایزه در جلسات احضار ارواح شرکت کرد و باور داشت که مطالعه اتفاقهای ماورایی میتواند به جواب به سوالات در رابطه مغناطیس پشتیبانی کند.
شارل ریشه، برنده جایزه فیزیولوژی یا پزشکی در سال ۱۹۱۳، مسئول ابداع واژه «اکتوپلاسم» می بود. اکتوپلاسم در باورهای مرتبط با اتفاقهای ماورایی، به مادهای حرف های میشود که حرف های میشود مدیومها (افرادی که ادعا میکنند توانایی برقراری ربط با ارواح دارند) در طول جلسات احضار ارواح تشکیل میکنند.
این ماده طبق معمولً به شکل یک جوهر سفید یا شفاف توصیف میشود که از بدن مدیوم (طبق معمولً از دهان، بینی یا گوش) خارج میشود و به گفتن نشانهای از وجود ارواح در نظر گرفته میشود.
این اتفاق طبق معمولً با حقههای فیزیکی یا ترفندهای مدیومها مرتبط بوده است. به گفتن مثال برخی مدیومها از پارچه، کتان یا نخهای ابریشمی منفعت گیری میکردند که از قبل بلعیده یا نهان شده می بود و سپس در طول جلسات بیرون آورده میشد.
ریچارد اسمالی، برنده جایزه نوبل شیمی، به مخالفت با نظریه تکامل پرداخت و برخی دیگر به ترویج ایدههایی چون اصلاح نژاد و عقیمسازی اجباری، لوبوتومی (برداشتن بخشی از مغز برای درمان بیماریهای روانی همانند افسردگی شدید) و دیدگاههای زیان اور درمورد اوتیسم پرداختند.
کری مالیس برنده جایزه نوبل در سال ۱۹۹۳
دکتر کری مالیس، که در سال ۱۹۹۳ جایزه نوبل شیمی را کسب کرد، بعد از بردن این جایزه نسبت به تغییرات اقلیمی و نقش ویروس اچآیوی در ایدز ابراز تردید کرد و به باورهای رد شدهای همانند طالعبینی گرایش یافت.
اما چرا تعداد بسیاری از برندگان نوبل به این باورهای شبهعلمی میرسند؟
به حرف های یکی از برندگان، پل نرس، این کار میتواند تا حدی به فشارهای بیرونی از سوی رسانهها و گروههای دیگر مربوط باشد که از برندگان نوبل میخواهند خارج از تخصص خود اظهار نظر کنند.
وی در مقالهای برای ایندیپندنت به برندگان نوبل پیشنهاد کرد که از این مسیر دوری کنند: «شما با خواستهای بیشمار برای اظهار نظر در موضوعات گوناگون روبه رو خواهید شد… اما وسوسه نشوید که از دانش تخصصی خود یا علم به طور کلی فاصله بگیرید».
پژوهشگران نیز عواملی چون سوگیریهای شناختی، نارسیسیسم و تمایل به پذیرفتن ایدههای شگفت را به گفتن دلایلی برای این اتفاق نقل کردهاند.
با این حال دادهای وجود ندارد که نشان دهد برندگان نوبل زیاد تر مستعد این چنین باورهایی می باشند.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها