حسرت رسول صدرعاملی درمورد ابوالفضل پورعرب_آینده
به گزارش آینده
موزه سینما در ادامه انتشار کردن سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود همزمان با زادروز “رسول صدرعاملی” نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما قسمتهایی از گفتگوی این هنرمند را انتشار کرده است که قسمتهایی از آن را میخوانید.
رسول صدرعاملی درمورد وجود ابوالفضل پورعرب در فیلم «قربانی» او گفت: پورعرب در این فیلم بازی زیاد خوبی داشت؛ او دارای نوعی تنش درونی و استرسهایی می بود که من سپسها و با کسب تواناییهای زیاد تر از آن مطلع شدم.
او همین طور گفت: بازیگری کار زیاد سختی است مخصوصا اگر بازیگر آگاهانه رفتاری را از خود ابراز دهد و بداند هنگامی عکس او روی پرده سینما قرار میگیرد، چطور دیده میشود. این نوشته فهمیدن اختصاصیای را طلب میکند و هر بازیگری نسبت به آن آگاه نیست. این که یک بازیگر همه زمان به این قضیه فکر کند که چطور داخل پلان شده و از آن خارج شود و از کدام منبع حس خود را تغذیه کند، موضوعی است که زمان فیلمبرداری به چشم میآید. پورعرب از این موارد آگاهی داشت و وقتی که در فیلم من حاضر شد، پیش از آن فقط در فیلم «عروس» بازی کرده می بود و بلافاصله سپس از آن آمد سر فیلمبرداری ” قربانی” و یکی از حسرتهای من این است که انچه که باید در آن فیلم من و پورعرب یکدیگر را فهمیدن نکردیم. ما با یکدیگر هیچ مشکل خاصی نداشتیم، اما میتوانستیم به یکدیگر پشتیبانی کنیم تا اتفاق بهتری صورت بگیرد.
کارگردان فیلم «شب» درمورد این تاثییر نیز فرمود: عزتالله انتظامی در این فیلم روی دیالوگهای خود زیاد حساس می بود و اتفاق دلنشین برای من وجود نوعی رقابت بین خسرو شکیبایی و عزتالله انتظامی می بود. اقتدار خسرو شکیبایی در لحظات مربوط به عکس العملهای او نسبت به بازی روبه رو زیاد برجسته می بود.
وی خاطرنشان کرد: خسرو شکیبایی به شکل عجیبی اهمیت سکوت و چطور شنیدن را میدانست. خوشبختانه جمع زیاد خوبی در آن فیلم شکل گرفته می بود و امین حیایی مواظب همه چیز می بود و در نهایت جایزه بهترین بازیگر را برای فیلم «شب» دریافت کرد.
صدرعاملی فرمود: در این فیلم مطابق برنامهریزی انجام شده قرار می بود فیلمبرداری به زمان چهل روز و در فصل پاییز انجام شود و اولین لوکیشن ما ایستگاه راه آهن می بود. یادم میآید ساعت پنج عصر به لوکیشن رفتیم. وقتی که کار به آخر رسید، دیگر صبح شده می بود و وقتی که از لوکیشن بیرون آمدیم، چیزی در نزدیک به نیم متر برف روی زمین نشسته می بود و دلنشین این که این چنین اتفاقی در بیست و پنج سال قبل سابقه نداشت.
وی با گفتن این که شصت درصد فیلم باید در لوکیشنهای خارجی فیلمبرداری میشد، گفتن داشت: وقتی که به هتل بازگشتیم آقای انتظامی را صدا زدم و به او گفتم من مجبورم به فیلمبرداری ادامه دهم و باید در طول سه روزی که بارش برف ادامه دارد، همه نماهای مربوط به لوکیشن خارجی را بگیرم. عزت الله انتظامی شگفتی کرد و این کار را نشدنی میدانست، اما اگر به فیلمبرداری ادامه نمیدانیم، کار به طور کامل تعطیل میشد. او از من خواست تا مقداری درمورد نوشته فکر کند و بعد از یک ساعت با من تماس گرفت و موافقت خود را خبرداد.
کارگردان «زندگی با چشمان بسته» او گفت: از فیلم «دختری با کفشهای کتانی» دخترانی در فیلمهای من وجود دارند که دست به تصمیم گیری میزنند و این نوشته به علت شرایط روز جامعه است. در دهه ۷۰ دختر فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» میخواهد فردی مقاوم باشد و روی تصمیمی که گرفته پافشاری میکند و میایستد و ما به خوبی فهمید میشویم که این تصمیم میتواند او را نجات دهد، اما امروز شرایط دیگر اینگونه نیست و نوعی عدم اعتدال جدی و سرگشتگی در حرکت و کردار نسل تازه به چشم میخورد.
صدر عاملی گفتن داشت: تعریف بچههای دهه ۸۰ و ۹۰ از زندگی، عشق، رفاقت، جامعه، دوست داشتن و نفرت زیاد متفاوتتر از بچههای متولد دهههای ۶۰ و ۷۰ است. نسل تازه دارای یک فاصله معنادار با نسل قبل خود است. من به متولدین نسل تازه علاقه بیشتری دارم به این علت که احتمالا آنها به علت نوعی صراحت، مقداری ما را عصبانی کنند، اما دارای صداقت و عدم ریاکاری در حرکت می باشند که در نسل دهههای شصت و هفتاد نبوده است.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
منبع