۱۰موردی که فقط باهوش‌ ها را خسته می‌کند

۱۰موردی که فقط باهوش‌ ها را خسته می‌کند_آینده


به گزارش آینده

هوش فقط با نمره بالای تست آی‌کیو اشکار نمی‌شود. به نحوه ادراک ما از جهان و روشای که آن را پردازش می‌کنیم نیز مربوط است. بیایید بپذیریم که برخی ابعاد و جنبه‌های زندگی می‌تواند همه انرژی ما را تخلیه کند.

به گزارش راهنماتو، روان‌شناسی پشتیبانی‌مان می‌کند فهمیدن کنیم که چرا برخی چیزها برای آدم‌هایی که باهوش‌تر از دیگران می باشند، خسته‌کننده است. آن‌ها نمی‌خواهند برتری‌شان را به رخ بکشند، بلکه فقطً کارکرد مغزشان با دیگران تفاوت دارد.

در این مقاله با ما همراه باشید تا ۱۰چیزی که فقط از نظر باهوش‌ها کسل‌کننده است را با شما در بین بگذاریم:

۱.سخن‌های بی‌معنی روزمره

بیایید بپذیریم که آدم‌های باهوش اهل سخن بگویید‌های بی‌مقصد روزمره همانند سخن بگویید از آب‌وهوا و …نیستند. آن‌ها متکبر نیستند و فکر نمی‌کنند که این سخن‌ها در شأن‌شان نیست. بلکه ذهن‌شان متفاوت است. آن‌ها اهل او گفت‌وگوهای معنی‌دار و ژرف و مباحثی می باشند که بتواند تعقل و تفکرشان را تحریک کند.

آدم‌های باهوش زیاد تر در فرایندهای فکری پیچیده و بازنگرانه مشغول خواهد شد. به این علت هنگامی بحثی زیاد عادی و سطحی درمورد سرد شدن هوا و آخرین شایعه‌ها درمورد سلبریتی‌ها می‌کنید، حس می‌کنند که ذهن‌شان قفل می‌شود. چون در این او گفت و گو‌های روزمره هیچ محرکی برای ناچار کردن‌شان به فکر کردن وجود ندارد، حس می‌کنند که او گفت و گو کسل‌کننده و حتی رنج‌آور است. همانند آن است که از یک دونده ماراتن بخواهید که یک میدان دو را ۱۰بار با شدت برود و برگردد.

شماره ۳۰۴۲ روزنامه کسب و کار_آینده
ادامه مطلب

۲.ناکارامدی

از این که کارها به روشای ناکارامد و فاقد تأثیر عمیق انجام شود، خسته خواهد شد. آن‌ها در هر کاری به جستوجو استراتژی‌ها و سیستم‌های تازه می باشند تا کارها به بهترین و با لیاقت‌ترین حالت ممکن انجام شود. آدم‌های باهوش در تشخیص ناکارامدی‌ها و اضافه‌کاری‌های بی نتیجه توانایی دارند. آن‌ها می‌توانند عکس بزرگ‌تر و همه قسمت‌های راه اندازی‌دهنده آن را مشاهده کنند که زیاد تر علتمی‌شود بهترین راه حلها را برای انجام کارها انتخاب کنند.

به این علت هنگامی در سیستمی قرار می‌گیرند که ناچار خواهد شد از یک سری دستورالعمل‌ها و فرایندهای ناکارامد تبعیت کنند، خسته خواهد شد. همانند آن است که ناچار شوید راه بروید، درحالیکه می‌دانید درست‌ترین کار دویدن است. بعد یادتان باشد که کلافگی برخی آدم‌ها ناشی از صبور نبودن‌شان نیست، موقعیت آنقدر ناکارامد است که اذیت‌شان کرده است.

۳.فقدان محرک‌های فکری

آیا می‌دانستید که آدم‌های باهوش نسبت به دیگر آدم‌های معمولی اطراف‌شان به محرک‌های فکری بیش‌تری نیاز دارند؟ معنایش این است که مدام به جستوجو کسب دانش، توانایی، ایده‌ها و چالش‌های تازه می باشند تا ذهن‌شان را تیز نگه دارند.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری را در آینده دنبال کنید.

آدم‌های باهوش در قیاس با سایرین در برابر توانایی‌ها کنجکاوتر و گشوده‌تر می باشند. آن‌ها یادگیرندگان مادام‌العمرهستند و همیشه به جستوجو زمان‌هایی می باشند که بتوانند دانش و فهمیدن‌شان را گسترش بدهند. اما این چنین می‌تواند به این معنی باشد که هنگامی در موقعیتی قرار می‌گیرند که محرک ذهنی و فکری در آن وجود ندارد، خسته خواهد شد. چه شغلی باشد که هیچ چالشی برایشان تشکیل نمی‌کند و چه موقعیتی اجتماعی باشد که در آن او گفت‌وگوها حول مسائل روزمره و ساده می باشند، آن‌ها به شدت حس خستگی و فرسودگی می‌کنند.

سید حمید پورمحمدی رئیس سازمان برنامه و بودجه شد_آینده
ادامه مطلب

برای مثالً فکر کنید که یک سرآشپز در فلافلی کار کند. چون فرصتی ندارد تا توانایی‌هایش را ابراز دهد، حس خستگی و ناکارامدی می‌کند.

۴.سروصدا و دیگر عوامل حواس‌پرتی

ما در جهانی پر از سروصدا و عوامل حواس‌پرتی زندگی می‌کنیم. از صدای مدام نوتیفیکیشن‌ گوشی تا  صدای هام محیط یا ترافیک که از پنجره داخل می‌شود، تقریباً گریز از این صداها غیرممکن است.

اما آدم‌ها باهوش در قیاس با سایرین کلافگی بیش‌تری در روبه رو این سروصداها توانایی می‌کنند. آن‌ها زیاد تر حساسیت بیش‌تری به محرک‌های محیطی دارند که یعنی زیاد ساده‌تر تحت تأثیر صداهای مزاحم قرار می‌گیرند. روان‌شناسی توضیح می‌دهد که این حس ناشی از تمرکز شدید و فرایند تفکر عمیق‌شان است. هنگامی در اندیشه‌ای پیچیده غرق می باشند، صدای ناگهانی یا مزاحم می‌تواند حس یک مهاجم را به آن‌ها می‌دهد که یک دفعه علتمی‌شود که قطار فکرشان متوقف شود و آن‌زمان نیازمند صرف انرژی مضاعفی می باشند تا مجدد بتوانند تمرکز کنند.

۵.فقدان خودمختاری و استقلال

آدم‌ها باهوش برای استقلال می‌جنگند. آن‌ها دوست دارند که زمان، ماموریت های و تکنیک‌ها‌ را کنترل کنند. آن‌ها از آزادی برای برنامه‌ریزی کارهایشان بر پایه راه حلها و شدت خودشان لذت می‌برند.

برطبق روان‌شناسی، آدم‌های باهوش زیاد تر نیازی قوی به استقلال دارند. آن‌ها خود-راهبر می باشند و محیط‌هایی را ترجیح خواهند داد که در آن آزادی برای تصمیم‌گیری و انتخاب‌های فردی وجود دارد. این چنین، معنایش این است که اگر فردی خودمختاری و استقلال‌شان را زیر سوال ببرد، به شدت حس کسالت و خستگی می‌کنند. مدیر خرده‌گیر یا برنامه‌های غیرمنعطف که هیچ جایی برای قدری انعطاف در آن وجود ندارد، آن‌ها را به شدت خسته و فرسوده می‌کند. همانند این می‌ماند که از عقاب بخواهند در یک قفس کوچک پرواز کند.

به رغم توافق تازه ایران- هند، چالش هایی در برابر گسترش بندر چابهار سر بر می آورد_آینده
ادامه مطلب

۶. سوء تفاهم‌ها

فهمیدن نشدن برای هر فردی می‌تواند دردناک باشد. اما برای آدم‌ها باهوش، زیاد بیش‌تر دردناک و فرسوده‌کننده است. آن‌ها زیاد تر رویکردهای بی همتا و عقاید یکتایی نسبت به امور دارند که برخی زمان‌ها علتمی‌شود که حس کنند روی طول موج متغیری در قیاس با اطرافیان‌شان قرار دارند. آن‌ها امکان پذیر که بفهمند دیگران هیچ درکی از آن‌ها ندارند که در اینصورت حس خستگی و فرسودگی بسیاری می‌کنند.

آدم‌های باهوش طبق معمولً درجه‌ای بالا از خود-آگاهی و بازاندیشی دارند. آن‌ها خودشان را خوب فهمیدن می‌کنند اما تفاوت بین ادراک از خود  و این که چطور دیگران آن‌ها را فهمیدن می‌کنند، حس انزوا و کلافگی برایشان تشکیل می‌کند. همانند این می‌ماند که دارند با یک زبان بیگانه با دیگران سخن می‌زنند. این که باید همیشه تلاش کنند تا سخن‌هایشان را برای دیگران ترجمه کنند، خسته و فرسوده‌شان می‌کند.

۷.ظرفیت‌های شکوفا‌نشده

همه ما تصویری از خودِ شکوفا‌نشده‌مان داریم. فردی که می‌توانستیم باشیم و نیستیم، موفقیتی که می‌توانستیم به دست آوریم و نیاوردیم و آنچه می‌توانستیم انجام دهیم و ندادیم. این افکار می‌توانند انگیزه‌قسمت‌های قوی باشند اما این چنین می‌توانند بار سنگینی روی دوش باشند. آدم‌ها باهوش زیاد از این فکرها دارند.

احساسی که نشانه هوش بالاست
ادامه مطلب

آدم‌های باهوش زیاد تر فهمی از ظرفیت‌هایشان دارند. آن‌ها می‌توانند زمان‌های پیش‌رویشان و همینطور قدم‌هایی که نیاز است برای رسیدن به اهدافشان بردارند را مشاهده کنند. اما وقتیکه شرایط، محدودیت‌ها و حتی هراس‌های خودشان مانعی برای تحقق این ظرفیت‌ها می‌شود، به شدت حس خستگی می‌کنند.

آدم‌های باهوش زیاد تر برای خودشان استانداردهای بالایی وضع می‌کنند. آن‌ها به واسطه میل‌شان به خود-ارتقائی و پیروزی به جلو حرکت می‌کنند. اما وقتیکه می‌ترسند از انتظارات‌شان عقب بمانند، حس کلافگی و ناامیدی می‌کنند. همانند آن می‌ماند که قله را از دور مشاهده می‌کنند اما نمی توانند به آن برسند.

۹.انزوا و تنهایی شدید

درست است که آدم‌های باهوش زیاد تر ترجیح خواهند داد که یار خودشان باشند و از شلوغی‌ها و سروصداهای جمع پرهیز می‌کنند اما انزوای بیشتر از اندازه آن‌ها را اذیت می‌کند. بر مطابق روان‌شناسی، حتی درونگراترین‌ افراد بین ما هم به سطحی از تعامل های انسانی نیاز دارند تا سلامتی روانی‌شان را نگه داری کنند. افراد باهوش نیز از این قاعده مستنثنی نیستند. آن‌ها نیز به جستوجو پیوندها و او گفت‌وگوهای عمیق می باشند. اما وقتیکه زمان طویل در انزوا می‌همانند، دچار نشخوار فکری خواهد شد که می‌تواند به شدت اذیت‌شان کند. همانند گم شدن در هزارتوی افکارشان می‌ماند که هیچ فردی نیست تا چشم‌اندازی متفاوت را برای پشتیبانی به آن‌ها نظر دهد.

امکان پذیر که زیاد سریع دعوت هر جمع اجتماعی‌ای را نپذیرند، اما ترجیح‌شان این نیست که همیشه تنها باشند. بعضی اوقات به یک او مباحثه خوب نیاز دارند، نیاز دارند که با دیگران بخندند و هزارتوی فکری‌شان را در هم بشکنند.

چطور مقدار متابولیسم بدن افزایش می‌یابد؟
ادامه مطلب

۹.همرنگ جماعت شدن

سختی برای همرنگ جماعت شدن برای آدم‌های باهوش خسته‌کننده است. آن‌ها زیاد تر رویکردها و عقاید بی همتا خودشان را دارند که برخی اوقات با هنجارها و انتظارات اجتماعی در تضاد است. روان‌شناسی به ما می‌گوید آدم‌های باهوش زیاد تر اهل سازش نیستند. آن‌ها قیمت اصالت و یکپارچگی هویتی‌شان را می‌دانند و نمی‌ترسند که حالت حاضر را زیر سوال ببرند. با این حال، زیستن در جهانی که زیاد تر برای سازش قیمت قائل است برای باهوش‌ها خسته‌کننده است. همانند آن است که بخواهند قد خودشان را مختصر کنند تا اندازه دیگران شوند.

۱۰.جهل

احتمالا خسته‌کننده‌ترین چیز برای آدم‌های باهوش کنار آمدن با جهل از سر لجبازی است. آن‌ها برای دانش و حقیقت احترام عمیقی قائل می باشند و برایشان زیاد خسته‌کننده است که می‌بینند دیگران به حقایق چشم‌شان را می‌بندد و آن‌ها را تکذیب می‌کنند. روان‌شناسی توضیح می‌دهد که آدم‌های باهوش برای تفکر انتقادی و منطقی و تصمیمات مبتنی بر شواهد قیمت قائل می باشند.

آن‌ها زیاد تر کنجکاو می باشند و فکرشان باز است و همیشه مشتاق می باشند یاد بگیرند و دیدگاه‌شان را بر پایه اطلاعات تازه تحول دهند. اما هنگامی با جهل لجوج برخورد می‌کنند، حس می‌کنند که به دیوار برخورد کرده‌اند. همانند این می‌ماند که بخواهی در برابر جریان قوی موج قایق‌سواری کنی و انرژی بسیاری هم صرف کنی اما رو به جلو حرکت نکنی. این تنازع بین عشق به دانش و حقیقت جهل می‌تواند یکی از خسته‌کننده‌ترین توانایی‌های زندگی آدم‌های باهوش باشد.

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

اخبار فرهنگی

اخبار تکنولوژی

اخبار پزشکی