«لباس شخصی» را از توقیف دربیاورید_آینده
به گزارش آینده
در «شهسوار» مردم تحقیر نمیشوند
در میز نقد سینمای ایران، امیر قادری درمورد فیلم «شهسوار» فرمود: در این فیلم توانایی وجود دارد و مردم ایران تحقیر نشدهاند و کارگردان زبان سینما را بلد است. تا وقتی که حسین نمازی بخواهد اینگونه فیلم بسازد، فیلمش «اتفاق» نمیشود. حیف است که فیلمهای او فقط همراه شوند و بروند؛ من علت این کار را تهیهکنندگی همزمان او میدانم. من فکر میکنم اگر خود حسین نمازی تهیهکننده نبوده است، به این حداقل از فیلمنامه راضی نمیشد. حسین نمازی میزانسن شلوغ را در این فیلم به خوبی مدیریت کرده و در فیلمش هم قهرمان دارد. هر سکانس این فیلم مسئله دارد و این در سینمای ایران کمیاب است.
قادری در ادامه گفت: وقتی که او تهیهکننده میشود، تلاشش برای بهتر شدن کم میشود. «شهسوار» فیلم پرمدعایی است اما انقدر که فکر میکند مهم واقع نشده است.
بهروز افخمی تصریح کرد: الان دوره فیلمهای مهم قبل و حسین نمازی میداند که دیگر هیچوقت فیلمها انقدر مهم نمیشوند. برای همین اینگونه فیلم میسازد، او برای این فیلم زیاد زحمت کشیده است.
رضا صدیق نیز یادآور شد: حسین نمازی چه در «شهسوار» و چه «شادروان» نشان داده که کارگردانی و سینما را بلد است. با این حال «شهسوار» جا نیفتاده و خام است. من حس میکنم هر فیلمی در ظرف خودش میتواند در بهترین حالت خودش باشد اما دریافت من این است که «شهسوار» در اراعه خودش به بلوغ نرسیده است.
صدیق در ادامه گفت: ایده مرکزی هر دو فیلم حسین نمازی، از دست رفتن بزرگ خانواده و تصمیم گرفتن باقی اعضای خانواده برای این ماجراست. این ایده از نظر من خطر درون متنی دارد و آن هم این است که اشخاص باقیمانده نسبت به حقیقت سلب مسئولیت میکنند. در هر دو قصه، برای فرد از دست رفته هیچ حرمتی قائل نشده است. من میدانم با مرگ و مرده میتوان شوخی کرد اما اینها با از بین بردن حرمت تفاوت دارد و از نگاه اخلاقی موتیف خطرناکی است.
حسین نمازی خاطر نشان کرد: من از فیلم دفاع نمیکنم و مدام مشتاق شنیدن نقد هستم. من با وجود این که تهیهکننده کار بودم اما مشکل مالی نداشتم که این نوشته دغدغهام باشد و به کارم صدمه بزند. احتمالا قابل باور نباشد اما وزارت ارشاد به فیلمنامه «شهسوار» پروانه ساخت نمیداد و علتش هم وجود زبان لری می بود. اکنون فیلمهایی که خط قرمز رد میکنند، مهم خواهد شد. من زیاد سال است که فیلم مهم ندیدهام.
حسین نمازی اصرار کرد: من ایرادهای فیلم خودم را بهتر از هر فردی میدانم و دغدغه من این بوده که خانواده به راحتی بتواند برای دیدن فیلم به سینما برود. من در این نوع سینما با توانایی و اشتباه به تکامل میرسم.
رضا صدیق در آخر فرمود: عباس جمشیدی یکی از بهترین نقش مکمل های سینمای ایران است و زیاد بازیگر مهمی است. از نظر من او اگر نبوده است شخصیت اولهای روبروی او هم نمیتوانستند انقدر درخشان باشند. امیدوارم سینمای ایران قدر او را بداند و در جشنوارهها از او تقدیر کنند.
افکار عمومی برای ما و سینمایمان مهم نیست؛ اما برای نتانیاهو مهم است!
در میز پرونده ویژهعلی عبدی و امیرعباس ربیعیبه او مباحثه درمورد «سینمای ترور» پرداختند.
علی عبدی ضمن تسلیت شهادت سیدحسن نصرالله، درمورد «سینمای ترور» فرمود: در هالیوود و رژیم صهیونیستی تولیدات بسیاری درمورد ترور وجود دارد. در روایت غربی، سوژه غربی و فرد تروریست شرقی و خاورمیانهای است و انقدر روی این اصرار داشتهاند که افکار عمومی پذیرفته که مسلمان یا اعراب به ذات تروریست می باشند. با این حال تاریخ مشخص می کند ما عمدتا قربانی تروریست هستیم. نمونه برجستهاش اتفاق شوم داعش است؛ با وجود این که خواستگاه اولیه داعش تفکرات تکفیری است اما تجهیزات و سازماندهیاش از توان هر یک از دولتهای منطقه خارج است و چند بازیگر خارج از منطقه این پروژه را فعال کردند.
امیرعباس ربیعی ضمن سپاس از حسین نمازی برای موضعگیری صریح درمورد رژیم صهیونیستی در ابتدای برنامه، فرمود: ما از جانب رژیم صهیونیستی ناظر یک پیوست سینمایی هستیم. به این معنی که از سال ۱۹۴۸ این رژیم تمرکزش روی تشویق یهودیها برای مهاجرت می بود اما از ۲۰۰۰ به سپس و با ناکامیهای این رژیم تمرکزش به سمت عادیسازی ترور رفت. عادیسازی ترور در رسانه آنها کاملا قابل مشاهده است. ما قبل از شهادت حاج قاسم هم ناظر فیلمهایی بودیم که آنها رئیس فرمانده سپاه را ترور کردهاند. آنها در اینباره سازمانیافته می باشند اما ما هم چنان بر پایه اتفاق پیش میرویم.
بهروز افخمی خاطرنشان کرد: حوادث تازه معادله و صورت مساله را تحول داده است. الان مردم چشم به راه ما می باشند که داخل فضا شویم و شخصیتهای مهم را ترور کنیم. در واقع مردم ترور را موجه میدانند. ما باید باور کنیم ترور بخشی از جنگ است و خودمان را قربانی ترور ندانیم. همین الان نتانیاهو و اطرافیانش برای کشتن مردم نفرتانگیز شدهاند یا برای کشتن فرماندهان؟ داعش از نظر من تروریست نیست و یک ارتش نیابتی است.
علی عبدی فرمود: ترور و تروریسم در رژیم صهیونیستی جزو این رژیم محسوب میشود. خود غرب به تروریست یهود اذعان دارد چرا که یهود تعداد بسیاری از افراد غرب را هم ترور کرده است. قاعده قرآنی میگوید مقابله به همانند باید صورت بگیرد و یکی از فرماندهان آنها نیز باید ترور شود. آنها وارونه روایت میکنند.
ربیعی اظهار کرد: ما دچار یک شبه فانتزی عدم مطمعن به نفس هستیم؛ به خصوص در رسانه. ما جرئت نداریم جهاد را در فیلمهایمان گفتن کنیم و مدام در فیلمهایمان خودمان را ضدجنگ معارفه میکنیم؛ در حالی که جهاد ماموریت دینی ماست. پیوست رسانه صهیونیسم و غرب با سیاست و دستگاه امنیتی زیاد مهم است و باید بدانیم چرا در ایران این مساله صورت نمیگیرد؟ من با مانع ها کار محور مقاومت آشنا هستم و به نظرم مشکل مهم پروداکشن نیست، مشکل جایی است که سینمای ما در خدمت افکار عمومی نیست. نه تنها افکار عمومی مهم نیست بلکه نظامیان هم مهم نیستند. ما مهم نمیدانیم که مردم چه فکری میکنند. سپس گذشت این همه سال تا این مدت پرونده پرواز اوکراینی معلوم نیست. ما گرایش افکار عمومی و تثبیت خاطره جمعی برایمان مهم نیست اما برای نتانیاهو مهم است. بینظیرترین فرد در این عرصه سیدحسن نصرالله بوده و مدام در رسانه وجود داشت. من ریشه تشکیل نشدن پیوست را عدم اهمیت افکار عمومی میدانم. ما فیلم میسازیم که در جشنواره باشد و منتقدین را راضی کنیم؛ ما فیلم نمیسازیم که مردم ببینند. آن چیزی که الان در خدمت افکار عمومی است قسمت خصوصی است که کمدی میسازد و فکرش تجاری است. انقدر که نتانیاهو این جنگ را جدی گرفته و رسانه را مهم میداند کاش ما هم به اندازه او خودمان را جدی میدیدیم.
کنشگری در فرهنگ، تبدیل به سرخوردگی شده است
علی عبدی اظهار کرد: «لباس شخصی» قربانی همین تفکر شد چرا که معتقد بودند کاملا تاریخی نیست. در حالی که فیلم قابل دفاع و زیاد مهمی است. مشکل ما در بین مسئولین و حوزه سینما ادراک امنیت ملی است و این نیاز به تفاهم و جلسات مشترک دارد.سینماگر باید درکی از امنیت ملی داشته باشد و باید بدانید اعتراض او نباید مخل امنیت ملی شود. این در حالی است که در جامعه صهیونیست پیوستگی عجیبی بین عرصه ملی و امنیت ملی دارد. آنها سریالی به نام «آشوب» دارند که چهار فصل از آن تعریف شد که داستانش یگان امنیتی صهیونیست است که در آن آموزش فرهنگی عربی میبینند برای ترور فرماندهان فلسطین. دلنشین است بدانید برای اکران فصل دوم این فیلم در اسرائیل رئیس جمهور و رئیس ارتش آمدند. این اتفاق اگر در ایران بیفتد همه به مسئولین و فیلمسازان انگ میزنند. در سرزمین ما به علت دو قطبیهای کاذب اهالی رسانه خود را دفاع کننده امنیت ملی نمیدانند.
بهروز افخمی تصریح کرد: تهیهکنندگان و نظامیها عکس کلیشه و احساساتی از ترور نشان خواهند داد. ما در فیلمهایمان تروریست را آدم بدی نشان میدهیم و فردی که کشته میشود، آدم خوبی است. این مساله علتانفعال شده است. یقیناً این مساله از جانب تهیهکننده و دستگاه نظامی تحمیل میشود.
ربیعی گفت: ریشه این هم عدم دقت به افکار عمومی است. کنشگری در فرهنگ ما در حال تبدیل شدن به سرخوردگی است. مد شده است که ما منفعل و بیموضع با اتفاق برخورد کنیم چرا که آدم درست همان است. برای همین به بچههای مطالبهگر ما انگ میزنند. رسانه ما صبح تا شب فلسطین را آدمهای بدبخت و مظلوم نشان داده اما آیا حقیقت فلسطین انقدر منفعل است؟ ما چرا از جنبشها و نهضتهای آنها نمیگوییم؟ ما چرا نمیگوییم بزرگترین ارتش جهان نمیتواند از بعد این گروه کوچک حماس بربیاید؟
ربیعی در ادامه گفت: در ایران برای جبهه مقاومت فیلم ساختن زیاد سخت شده و بزرگترین جنبه مقاومت فیلمساز، مقاومت با جبهه روشنفکری در ایران است. راه حل این است که شما قید آن گروه را بزنید و پای مردم بایستید.
سینما باید به جای موضع انفعالی، موضع تهاجمی بگیرد
علی عبدی یادآور شد: ما دچار انفعالیم. بایدن زیاد صریح حرف های که مواضع نفتی ایران جزو دستور کار او است. اینجا جایی است که سینما میتواند خط شکنی کند و سینما به جای موضع انفعالی، موضع تهاجمی بگیرد. دیپلماسی بدون پشتوانه نظامی معنی ندارد. سینما میتواند از ترور متقابل فرماندهان صهیونیست سخن بزند. جواب جنایت آنها به هیچگونه ترور نیست. آنها رسما امنیت ملی را مخدوش کردهاند و ما حق داریم دشمنانمان را نابود کنیم. قسمت عمدهای از تحریمهای ما که گریبانگیر مردم شده به خود شخص نتانیاهو برمیگردد؛ او حتی دانشمندان ما را به شهادت رسانده بعد ما به شکل حقوقی مشروع به جواب هستیم. آنها با عکس بزرگان ما اهداف بعدیشان را نشان خواهند داد ما هم باید همین کار را کنیم.
او همین طور گفت: این نقد به بچههای انقلابی داخل است که چرا آثار تهاجمی نساختهاند که افکار عمومی با این سردرگمی روبه رو نشود تا ۵ درصد اهالی فضای مجازی سخن خود را به کرسی ننشاند. سینما حتی میتواند به نیروهای امنیتی ما این جسارت را دهد. من فکر میکنم آنها هم چشم به راه گرفتن این جسارت می باشند.
ربیعی فرمود: وقتی که افکار عمومی مهم باشد باید به این باور برسیم که دقیقا کجای تاریخ ایستادهایم؟ ما به قبل از طوفان الاقصی برنمیگردیم. اکنون گفتمان مقاومت نشر حداکثری اشکار کرده و حضرت آقا انها گفتند هر ضربه به اسرائیل کار انسانی است. ما مدیران و فیلمسازان باید بدانیم که مادر گفتمان این مقاومت هستیم و یک مسئولیت جهانی نسبت به تثبیت آن داریم. ما یک مسئولیت بزرگ نسبت به جهان داریم و نباید در شرایط عادی کار کرد باید با شتاب جهادی پیش رفت.
وی در عین حال اصرار کرد: دشمن این کار را کرده و به مرور ترورهای خود را توجیه میکند.پاشنه آشیل ما توزیع بینالملل است. من قطعا منظورم وجود در جشنواره نیست. دلنشین است بدانید ما انقدر در نشر بینالملل ضعیف هستیم که حتی اسماعیل هنیه «بازمانده» را ندیده می بود. من باید بگویم شیرینترین توانایی من اکران «ضد» در لبنان می بود و من آنجا پِی بردم مردم آنجا چه مقدار تشنه سینما می باشند. ما بین یک جنگ جهانی قرار داریم و اگر جهادی برخورد نکنیم در تثبیت گفتمانمان ناکامی میخوریم. فیلمساز ما باید قید جنبههای شخصی و مادی را بزند و سخن حق را به گوش مردم رساند.
افخمی خاطرنشان کرد: من نظر میدهم وزیر ارشاد به گفتن اولین کار او «لباس شخصی» را از توقیف دربیاورد. او با این کار سینمای ایران در حالت تهاجمیتر و فعالتری قرار میدهد.
علی عبدی فرمود: الان وقتش شده که دوستان جبهه فرهنگی انقلاب اغاز کنند تا بقیه دوستان هم به آنها ملحق شوند. ما باید قهرمانهای مهاجمی داشته باشیم که دشمن را در خانه خودش ناکامی خواهند داد. در هالیوود هم قبل رخ دادن حادثه درمورداش فیلم میسازند و همین به مطمعن به نفسشان پشتیبانی می کند. الان که تشت رسوایی نتانیاهو زمین افتاده شرایط کاملا آماده این نوشته است.
در آخر نیز میز سینمای جهان به نقد و بازدید kinds of kindness(۲۰۲۴) تعلق داشت که با وجود آرش خوشخو و سید حمیدرضا قادری بر پا شد.
این تکه از برنامه هفت به زندهیاد امین تارخ تقدیم شد.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
منبع