مغز ما زمان را زیاد تر همانند شمارنده میبیند تا ساعت_آینده
به گزارش آینده
زمان نسبی است و همه ما با این حس آشنا هستیم که زمان برایمان در زمان بیحوصلگی طویل میگذرد و وقتی که مشغول به کاری هستیم انگار زمان پرواز میکند.
تجزیه و تحلیل تازه از الگوهای فعالیت مغز مشخص می کند که مغز ما چطور زمان را ردیابی میکند و برخی بینشهای دلنشین از آن به دست آمده است.
مغز ما همانند رایانه نیست و زمان را بر پایه اندازهگیری دقیق ثانیهها، دقیقهها، ساعتها و غیره ردیابی میکند. مطمئناً ما معیارهایی برای زمان زمان این دورهها داریم و امکان پذیر بعضی اوقات اوقات گمان درستی بزنیم، اما به همان اندازه امکان پذیر متعجب شویم که ببینیم برای مثال سه ساعت قبل است و حس میکنیم به سختی یک ساعت قبل است.
اکنون پژوهشگران دانشگاه نوادا لاسوگاس(UNLV) دریافتهاند که مغزها بر پایه تعداد رویدادها یا تجربیاتی که رخ خواهند داد، زمان را فهمیدن میکنند. این یعنی برای مغز ما حتی مهم نیست که یک مجموعه از رویدادها در زمان واقعی چه مقدار طول میکشند، چرا که اگر آنها را تسریع یا کند کنید، مغز ما تا این مدت هم به گمان زیادً تخمین میزند که همان مقدار زمان قبل است.
جیمز هایمن نویسنده ارشد این مطالعه میگوید: ما زمان را با توانایی خودمان از کارهایی که انجام میدهیم و اتفاقاتی که برایمان میافتد، تخمین میزنیم. هنگامی بیحوصله هستیم و حوصلهمان سر میرود، زمان زیاد کند میگذرد، چون کاری انجام نمیدهیم یا هیچ اتفاقی نمیافتد. برعکس، هنگامی اتفاقات بسیاری رخ میدهد، هر یک از آن فعالیتها مغز ما را به جلو میبرد و هرچه عمل های و فعالیتهای بیشتری انجام دهیم و اتفاقات بیشتری برای ما بیفتد، زمان برایمان سریع تر میگذرد.
این تیم بر روی قشر کمربندی قدامی(ACC) تمرکز کردند که ناحیهای از مغز است که به نظارت بر فعالیت و ردیابی ازمایش ها پشتیبانی میکند.
آنها موشها را ناچار کردند که یک کار تکراری را انجام بدهند که در آن باید ۲۰۰ بار به یک خواست جواب دهند و در میانه انجام این کار، فعالیت ACC مغز این حیوانات را زیر نظر گرفتند.
آنها به طور اشکار میخواستند نحوه تحول الگوهای مغز را بین انجام یک کار در بار اول یا دویستمین بار آزمایش کنند و بازدید کنند که چطور انجام سریع یا کندتر آنها بر فعالیت مغزشان تأثیر میگذارد.
پژوهشگران فهمید شدند که فعالیت مغز موشها در طول هر تکرار کار مقداری متفاوت از کار بعدی است و با گذشت زمان این تفاوتها زیاد دورتر شدند. اساساً بار اول و دوم امکان پذیر شبیه باشند، اما بار پنجاهم زیاد متفاوت است و بار صدم حتی زیاد تر.
به شکل جالبی، همان فعالیت کلی مغز بدون دقت به زمان وقتی که موشها طول میکشد تا کار را به طور کامل انجام بدهند، مشاهده شد.
به گفتن مثال، پژوهشگران از سناریوی فرضی دو کارگر کارخانه که ماموریت ساخت ۱۰۰ آجر را دارند، منفعت گیری میکنند و میگویند مهم نیست که کار اولی ۳۰ دقیقه طول بکشد و فرد دیگر ۹۰ دقیقه، در هر صورت الگوهای امواج مغزی آنها یکسان به نظر میرسد.
هایمن میگوید: زمان وقتی که برای تکمیل این کار صرف شد، بر الگوهای مغز تأثیری نداشت. مغز همانند یک ساعت نیست، بلکه همانند یک شمارنده عمل میکند. مغز ما حس خود را در رابطه زمان ثبت میکند. معنی آن در مثال کارگران این است که آنها میتوانند تفاوت بین ساخت آجر شماره ۸۵ و آجر شماره ۶۰ را تشخیص دهند، اما لزوماً برای آجر شماره ۸۵ و آجر شماره ۸۸ اینطور نیست.
این تیم این چنین ناظر این می بود که سلولهای مغزی گوناگون چطور ماموریت های را در زمانهای گوناگون انجام خواهند داد. گروههای کوچکی از سلولهای مغزی قبل از این که آن را به گروه فرد دیگر بسپارند با چند بار تکرار با یکدیگر همکاری میکنند. این توضیح میدهد که چرا تکرارهای نزدیک به هم به سختی قابل تشخیص می باشند، اما چرا تکرارهایی که با زمان بیشتری از هم انجام شدهاند، کاملاً متفاوت می باشند.
این مطالعه نه تنها مشخص می کند که چطور و چرا فهمیدن ما از زمان بسته به مقدار مشغله ما تحول میکند، بلکه به ما پشتیبانی میکند تا بهتر فهمیدن کنیم که چطور مغز ما میتواند خاطرات را در یک جدول وقتی سازماندهی کند و وقایع را در زمانهای نسبی گوناگون به یاد بیاورد.
هایمن میگوید: این بخشی از مغز است که ما برای ردیابی چیزی همانند مکالمه در طول صرف شام منفعت گیری میکنیم. اگر به جریان این چنین گفتگویی فکر کنید میبینید که میتوانید تقدم و تاخر مباحث را به یاد بیاورید، اما تشخیص این که کدام جمله پیش از جمله دیگر حرف های شده است، تقریبا غیرممکن است. این در حالی است که میدانید که در ابتدا در رابطه یک نوشته، در زمان صرف دسر درمورد نوشته فرد دیگر و در آخر نیز درمورد نوشته فرد دیگر سخن بگویید کردهاید.
این پژوهش در مجله Current Biology انتشار شده است.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها