ماجرای شکایت خانواده آرمان از تهیهکننده «بیبدن»_آینده
به گزارش آینده
ششصد و هفدهمین نشست باشگاه فیلم تهران با نمایش و نقد فیلم سینمایی «بی بدن» ساخته مرتضی علیزاده دوشنبه ۷ خرداد ماه ۱۴۰۳ با وجود مرتضی علیزاده کارگردان، کاظم دانشی نویسنده و مجری مطرح و کورش جاهد کارشناس مجری در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در ابتدای نشست کورش جاهد منتقد سینما گفت: در سینمای جهان فیلمهایی با نوشته اعدام سابقه بسیاری دارد و میتوان به مثالهایی همانند «راه رفتن مرد مرده» و «زندگی دیوید گیل» اشاره کرد. فیلمسازان گوناگون با نگاههای متغیری سراغ این سوژه میروال و اعدام اصولا نوشته او گفت و گوبرانگیزی است. این چنین فیلمهایی ما را به لحاظ حسی دچار میکند، ولی مسئله مهمتر سمت و سوی اندیشهای فیلم است. فیلم «بیبدن» برایم یادآور یک فیلم فرانسوی به نام «شب دوازدهم» است که در آن فیلم هم یک دختر در ابتدای ماجرا به قتل میرسد.
او گفت: «بیبدن» فیلم تاثیرگذاری است و در ابعاد گوناگون فرمی همانند بازیها، داستانپردازی و… کیفیت خوبی دارد. اما اگر بخواهیم داخل محتوا شویم، نکاتی همانند اشاره به قبح فحاشی ناموسی، موضوعات خانوادگی همانند نقش کمرنگ پدرها، او گفت و گو فضای مجازی و… در فیلم به چشم میخورد.
در ادامه مرتضی علیزاده کارگردان فیلم «بیبدن» درمورد شکلگیری ایده اولیه فیلم فرمود: ایده یکخطی فیلم از روز اول برایم دلنشین می بود و باور داشتم میتوان یک فیلم مورد قیمت بر پایه آن ساخت. یقیناً زمان مقداری برای تشکیل فیلم داشتیم و فیلمنامه نهایی را یک روز پیش از اغاز فیلمبرداری به عوامل دادیم و باز هم در طول فیلمبرداری به فراخور تغییراتی در آن تشکیل کردیم. من فکر میکنم سینما باید قصه تعریف کند و جای مطلب دادن نیست، در نتیجه تلاش کردیم از دیالوگهای شعاری دوری کنیم و حتی سخنهای مهم فیلم را به شکل غیرمستقیم بزنیم.
علیزاده درمورد تفاوت نسخه اکران شده با نسخه جشنواره فجر او گفت: چیزی نسبت به نسخه جشنواره کم نکردیم و هیچ دیالوگی هم حذف نشده، ولی مقداری از ابتدا و انتهای برخی سکانسها مختصر کردیم تا ضمانت به تماشاگر دچار خدشه نشود و ریتم بهتری داشته باشیم. فیلم در کاملترین شکل به نمایش در آمده و خوشبختانه سانسور نداشتهایم.
وی در جواب به پرسشی درمورد نمایش ندادن اتفاقات فضای مجازی در فیلم گفت: این که یک قضیه در فضای مجازی را به طور مستقیم نمایش دهیم یک نوع ذائقه سینمایی است، ولی بازخوردهایی که تشکیل میکند قضیه مهمتری است. تاثییر فضای مجازی را در تجمع مردم جلوی زندان، نوع حرکت کارمندهای مهدکودک با شخصیت مادر ارغوان (الناز شاکردوست) و سکانس ترمینال میبینیم. این که تاثییر فضای مجازی بر جامعه را ببینیم، انتخاب من می بود و نمیگویم الزاما درست است، بلکه از سلیقه نشات میگیرد.
در ادامه یکی از مخاطبان پرسشی درمورد ربط مشکلات اقتصادی و جرایمی همانند قتل نقل کرد که علیزاده در جواب او گفت: پژوهشی در دانشگاه تهران انجام شده که بر پایه آن، لزوما اختلاف طبقاتی و مشکلات اقتصادی رابطه مستقیم با جرم و جنایت ندارد. یعنی حتی هنگامی پایداری اقتصادی وجود داشته، برخی شاخصها درمورد جرایم افزایش داشته است. ولی چیزی که در عرف جامعهشناسی و کیفرشناسی در جهان نقل میکنند این است که تضاد طبقاتی یکی از عرصههای ابراز جرم و جنایت و افزایش آن است.
وی با اشاره به توانایی مجازات اعدام در دیگر کشورها اظهار کرد: در نسلکشی رواندا حجم وسیعی از تجاوز جنسی صورت گرفته می بود. هنگامی خواستند برای مجرمان مجازات تعیین کنند، دیدند بر پایه قانون زیادها را باید به زمان طویل در زندانها نگه دارند و زیادها را اعدام کنند. روانشناسان کشورهای گوناگون همفکری کردند و نظر دادند مجازات را تبدیل کنند. برای مثال قربانی تجاوز را در روبه رو متجاوز قرار دادند تا مشکلات روحی ناشی از تجاوز را نقل کند. این علتنوعی تخلیه روانی شد و بخشی از درمان جامعه با این شیوه صورت گرفت. خانواده داغدیده با شنیدن اعتراف تسلی اشکار میکنند و در فیلم «بیبدن» و ماجرای آرمان و غزاله، چیزی که خانواده مقتول را اذیت میکرد و احتمالا به همین علت تقاضای قصاص کردند، کتمان جنایت توسط قاتل می بود.
در ادامه یکی از مخاطبان پرسشی درمورد تصنعی بودن فضاسازی فیلم نقل کرد که کاظم دانشی نویسنده و مجری مطرح در جواب او گفت: من سالها مستند جنایی ساختم و نزدیک به ۲۰۰ صحنه اعدام را فیلمبرداری کردهام. لوکیشن اعدام که در فیلم میبینیم، محل اعدام در زندان رجاییشهر است. لوکیشن هواخوری فیلم نیز همان جایی است که یکی از اراذل معروف به نام وحید مرادی در آنجا چاقو خورد.
دانشی درمورد علت تفاوت فضاهای دادگاهی فیلم «بیبدن» با فیلم «علفزار» نیز گفت: تفاوت این فیلم با «علفزار» این است که در آن فیلم دادسرای کیفری را میبینیم که جرایم گوناگون همانند کلاهبرداری و سرقت و… در آن رسیدگی میشود، در نتیجه دادسرای شلوغتری است. اما «بیبدن» در دادسرای جنایی میگذرد که پروندهها تخصصیتر است و در نتیجه فضای خلوتتری هم دارد.
وی درمورد نوع پژوهش فیلم و اقتباس از پروندههای واقعی تصریح کرد: زیاد تر فیلمهای جنایی تاریخ سینما طبق معمول با برداشتی آزاد از پروندههای واقعی ساخته خواهد شد. در نوشتن فیلمنامه تلاش کردم ابعاد جامعهشناسی و روانشناسی پروندههای جنایی را در نظر بگیرم و هم در «علفزار» و هم در «بیبدن» چند پرونده را با هم ترکیب کردم. برای مثال نوشته مهدکودک ارتباطی به آن پرونده معروف ندارد و از جای فرد دیگر میآید.
دانشی در جواب به پرسشی درمورد ربط سازندگان فیلم «بیبدن» با خانواده آرمان و غزاله فرمود: خانواده دختر پیش از نمایش فیلم با من تماس گرفتند، من خواهش کردم فیلم را ببینند و سپس با هم سخن بگویید کنیم. سپس وکلا و دوستانشان فیلم را دیدند و خوشبختانه شکایتی از طرف آنها صورت نگرفته. اما از طرف خانواده پسر از تهیهکننده فیلم شکایت شده و خواستهایی برای حذف چند سکانس داشتند. تا این مدت روال بازدید این شکایت اغاز نشده است.
وی در آخر او گفت: در وقتی که برای فیلمبرداری به زندانهای گوناگون میرفتم، یکی دو بار آرمان را دیدم و از لحاظ حسی دلم برایش میسوخت و دوست داشتم کاری برایش بکنم. زیاد از چهرهها و بازیگران هم برای نجات او از اعدام تلاش کردند، ولی متاسفانه به نتیجهای نرسید.
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکارها
منبع