بازدید تکه اول سریال «مردگان متحرک؛ آنان که زندگی میکنند»؛ رازهای یک شهر مخفی
برای طرفداران واکینگ دد یا مردگان متحرک، اسپین آف تازه این سریال یک موهبت واقعی است، نه فقط به این خاطر که مجدد آنها را به سراغ ماجرای عاشقانۀ ریک و میشون میبرد، چراکه این اسپین آف به خودی خود یک داستان دلنشین، غافلگیرکننده و دیدنی دارد؛ داستانی که حتی میتواند بینندگان جدیدی را به خود جذب کند که قبلا قدم در دنیای مردگان متحرک نگذاشتهاند.
این سریال که در شش تکه تهیه شده، ادامۀ سرگذشت ریک گرایمز را جستوجو میکند که در سریال مهم، انگار سپس از انجام یک فداکاری بزرگ و منفجر کردن یک پل برای جلوگیری از پیشروی زامبیها کشته شده می بود.
اما در این سریال تازه معلوم میشود که ریک از انفجار پل جان سالم به در برده و توسط یک ارتش مرموز نجات اشکار کرده است؛ ارتشی که از یک شهر سرّی محافظت میکنند و ریک را هم به همراه خود به آنجا میبرند.
این شهر با جمعیت چند ده هزار نفریاش توانسته خود را در این دنیای پسا آخرالزمانی کاملا امن و مخفی نگه دارد. ارتشی که از این شهر حفاظت میکند، آدمهایی را که در مناطق گوناگون سرگردان می باشند، نجات خواهند داد و آنها را به گفتن خدمتگزار به شهر میآورند؛ هر خدمتگزار، سپس از چند سال میتواند گفتن شهروندی را کسب کند و برای یک زندگی نسبتا راحت و عادی داخل شهر شود.
اما ریک بر خلاف زیادهای دیگر تمایلی به داخل شدن به شهر ندارد؛ او میخواهد هر طور شده فرار کند و پیش میشون برگردد. او برای فرار کردن حتی دست خودش را قطع میکند، اما انگار فرار زیاد سختتر از چیزی است که او فکر میکند. به همین خاطر است که ریک تصمیم میگیرد خودش را فرد مطیعی نشان بدهد و چشم به راه زمان بماند؛ سپس از گذشت چند سال، درست وقتی که انگار ریک از برگشت نومید شده، غافلگیری بزرگ اتفاق میافتد.
این آن چیزی است که ما در تکه اول «مردگان متحرک؛ آنهایی که زندهاند» میبینیم. این سریال تازه از لحاظ داستان و فضاسازی احتمالا یکی از دلنشینترین اسپین آف های مردگان متحرک باشد؛ از این جهت که نه فقط دنیای پر از زامبی، نبردها و شوقهای سریال مهم را با خود دارد، بلکه رمز و رازهای تازهای (همانند ماجرای شهر مخفی) را نیز به آن افزوده است که یک دنیای پیچیده و رازآلود را به وجود آوردهاند.
در یکی از دیالوگهای تکه اول، ریک از «رازهایی که بر روی رازها» انباشته شدهاند سخن میگوید و این بهترین توصیف از حال و هوای این سریال است.
ریتم تند سریال و وجود صحنههای اکشن زیاد در آن میتواند برای افرادی که مردگان متحرک را برای صحنههای پر از خون و خشونتِ مبارزه با زامبیها دوست داشتند کاملا رضایتقسمت باشد.
برخی از منتقدان به این مسئله اشاره کردهاند که در تکه اول زیاد تر از آنکه سریال چیزی را به ما «نشان بدهد»، آن را از زبان ریک برای ما «روایت» میکند و این میتواند یک ضعف برداشت شود. اما احتمالا سازندگان سریال خواستهاند با این ترفند، بینندگان نا آشنا با سریال مهم را زیاد سریع داخل جریان داستان کنند. اگر مقصد این بوده باشد، میتوان انتظار داشت که در تکههای بعدی، زیاد تر از «شنیدن» توضیح و روایت، «تماشاگر» اتفاقات و ماجراها باشیم.
اگرچه در کل تا این مدت زیاد سریع است که دربارۀ کلیت این سریال نظری داشته باشیم، اما دستکم میتوان او گفت که تکه اول به اندازۀ کافی رمز و راز و شوق و سوال برای ما تشکیل کرده که مشتاق تماشای تکه بعدی باشیم.
منبع