درآمدزایی به سبک «شهربانو منصوریان» و «صادق بوقی»
آنچه که با صرف وقتی اندک و چرخیدن در اکسپلور اینستاگرام به چشم میآید، تعداد بسیاری از صفحات Creator برای اینفلوئنسرها و چهرههای مشهور و صفحات Business برای کسب و کارها است. تکلیف دسته دوم که کاملا اشکار است؛ ما با صفحهای روبه رو هستیم که به شکل اشکار درمورد محصول یا خدمتی که اراعه میدهد، محتوا تشکیل کرده و ساز و کار پرداخت پول برای دریافت خدمت یا کالا را هم اشکار کرده است.
دسته دوم این صفحات اما طبق معمول محتوایی با محوریت سبک زندگی، آشپزی، حجاب، موسیقی، کتاب و … با اندکی چاشنی از زندگی شخصی خود تشکیل میکنند و در کنار آن به گمان زیاد مشابه با محتوای تولیدی، تبلیغات هم میگیرند و کسب درآمد میکنند؛ موضوعی که یقیناً قسمت اول آن احتمالا مقداری سخت به نظر برسد، اما تشکیل محتوا از زندگی روزانه و شخصی زیاد هم سخت نیست و همین نوشته هم جهت شده است طی سالیان تازه با موجی از بلاگرهایی روبه رو شویم که بدون این که کار خاصی کنند، فقط به علت به اشتراک گذاشتن زندگی خصوصی خود در فضای مجازی توانستند مخاطب را کنجکاوِ ماجرایی کنند که احتمالا واقعی هم نبوده و فقط برای جذب مخاطبان زیاد تر طراحی شده باشد.
مرا ببینید تا کاسبی کنم!
کار این نوع از صفحات بلاگری ساده به نظر میرسد، آنها از هر آنچه که دارند، بدون ضمانت به جای خاصی کسب درآمد میکنند؛ دختران جوانی که به محض ازدواج، صفحهای در اینستاگرام میسازند تا از مرحله های خرید جهیزیه و گفتن داستان ازدواج و بچهدار شدن گرفته تا اظهار مرحله های طلاق خود را با مخاطبان کنجکاو به اشتراک بگذارند و پول دربیاورند تا افرادی که به واسطه ترند شدن تکه کلام یا تکه آهنگی از خود در همین پلتفرمها، محبوبیتی پیدا کرده و حس میکنند نقطه کسب درآمدِ آسانتر را یافتهاند؛ دقیقا شبیه آنچه که اخیرا در ماجرای «صادق بوقی» ناظر آن بودیم؛ مردی که در ۷۰ سالگی به یکباره راه تازه درآمدزایی و مقبولیت را یافته است، تا جایی که ضرغامی _ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی _ ویدئوی دعوت صادق بوقی از مردم را برای وجود در غرفه نمایشگاه گردشگری گیلان حتی از مسی هم تاثیرگذارتر میداند!
درآمدزایی با کمترین دردسر
بعد به مدد رونق همین فضا، دیگر فرقی نمیکند نوجوانی ۱۵ ساله باشید که تصمیم میگیرد روتین پوستی صبحگاه خود و قبل از رفتن به مدرسه را به اشتراک بگذارد یا پیرمرد و پیرزنی باشید که نوههایتان بخشی از شوخیها و آوازخوانیهای شما را در صفحه خود گذاشتهاند و اکنون دیدهاند مادربزرگ یا پدربزرگِ خوشسر و زبانشان طرفدار اشکار کرده؛ شما دریافتهاید که چطور میتوانید با کمترین دردسر در کنار معروف شدن، درآمدزایی کنید.
تریبونِ رایگان برای سخن بگوییدهای پرهزینه
هرچند که این تنها یک روی سکه است؛ بُعد دیگر ماجرا افرادی می باشند که به واسطه این تریبونی که فضای مجازی در اختیارشان قرار داده، مقبولیتی نسبی در بین طرفداران خود اشکار کردهاند و برای همین جستوجوکنندگان، بعضی اوقات نقش مرجع را هم بازی میکنند. نقطه اغاز دردسر همان جایی است که این فرد، بدون تخصص و اطلاعات از موضوعی خاص، اغاز به پیچیدن نسخهها و اظهارنظرهایی کند که میتواند برای جامعه صدمه و هزینه به جستوجو داشته باشد.
روال رصد این صفحات به طور کلی بر مسئولیت پلیس فتا است، اما به فراخور نوع فعالیت یا انجام کاری خاص امکان پذیر ساترا، سازمان فضای مجازی وزارت ارشاد و … هم کار نظارت را انجام بدهند. روندی که از انتشار کردن محتوای مجرمانه جلوگیری میکند، اما قطعا نمیتواند بازدارنده از انتشار کردن محتواهایی باشد که در دراز زمان حتی میتواند سبک زندگی افراد را تحول دهد.
قانونی که تمکین نمیبشود
در این بین احتمالا مالیات در کنار رصد و کنترل این صفحات بتواند یکی از عمل های جلوگیری کننده از روال رو به رشد تشکیل این صفحات باشد، اما در همین عرصه هم به نظر میرسد ساز و کار به درستی تبیین نشده است. طی روزهای تازه، اعتراض شهربانو منصوریان _ ووشوکار و فعال فضای مجازی _ با تقریبا یک میلیون جستوجو کننده، به تماس اداره مالیات استان تهران و خواست این اداره مبنی بر اراعه توضیحاتی نسب به مبلغ قابل توجهی که به حساب این ورزشکار واریز شده است، مجددا نوشته مالیات از بلاگرها و اینفلوئنسرها را بر سر زبانها انداخت.
اسفندماه سال ۱۳۹۹ می بود که نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصویب کردند که درآمد کاربران فضای مجازی که در صفحات خود علاوه بر فعالیت عادی عمل به تبلیغات و کسب درآمد میکنند مشمول مالیات بشود؛ بر این مبنا مطابق دستورالعمل اجرایی بند ذ تبصره ۶ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل سرزمین، درآمدهای کاربران دارای بیشتر از ۵۰۰ هزار جستوجو کننده رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات، مشمول مالیات بر درآمد شد؛ چنانچه در روزهای تازه وزیر اقتصاد درمورد اخذ مالیات از بلاگرها و اینفلوئنسرها، اظهار کرده است: « اخذ مالیات از این افراد در بودجه آمده می بود. ۵۵۱ کاربر شناسایی شده و مشمول حکم قانون بودجه ۱۴۰۱ بوند که ۱۳۱ فعال بیشتر از ۲۳۰۰ میلیارد تومان درآمد داشتهاند و وزارت اقتصاد جستوجو اجرای قانون است. یقیناً قسمت بسیاری از این افراد به اجرای قانون تمکین نکردهاند که پیگیری برای اجرای قانون انجام شده است.»
فیلتر میکنند و مالیات هم میخواهند!
همین نوشته هم یقیناً در ابتدا مخالفانی داشت؛ عدهای معتقد بودند که تعداد فالوئر (جستوجوکننده) سنجه خوبی برای دریافت مالیات نیست و عده فرد دیگر هم این نوشته را نقل میکردند که هنگامی یک پلتفرم به رسمیت شناخته نشده است و حتی ساز و کاری برای فیلتر شدن آن در نظر گرفته شده است، چرا باید از درآمد حاصل از فعالیت و تبلیغ در آن مالیات گرفته بشود؟ هرچند که به نظر میرسد دو مورد ذکر شده از شمار افرادی که در این فضا با هر روشای عمل به کسب درآمد میکنند، نکاسته است. از طرفی احتمالا با این قانون، فعالیت صفحات با بیشتر از ۵۰۰ هزار جستوجوکننده سر و سامان بهتری بگیرد ( هرچند که بازهم نظارت دقیقی بر محتواهای تولیدی غیر مجرمانه نیست). اما اشکار نیست تکلیف صحفات با تعداد جستوجو کنندگان کمتر از ۵۰۰ هزار نفر چه میبشود و به گمان زیاد رشد آنها ادامه خواهد داشت.
با همه این توصیفات اما هم چنان اثرگذاری این صفحات بر افراد ادامه دارد؛ تاثیراتی که از تحول سبک زندگی، ترویج مصرفگرایی، تشکیل نگاه قیاسای بین زندگی یک فرد عادی و یک بلاگر و… تنها بخشی از آن است.
مزایایی که اینستاگرام برای درآمدزایی دارد
در این راستا امانالله قرایی مقدم _ استاد دانشگاه خوارزمی و جامعه شناس _ در او مباحثه با ایسنا، درمورد علت گرایش افراد به کسب درآمد از طریق تشکیل صفحه در اینستاگرام، او گفت: افراد ملزوم نیست برای درآمدزایی از طریق اینستاگرام به جستوجو اجاره مغازه، خرید سرقفلی و موارد اینچنینی باشند و در عین حال برخی از آنها نیز که بیشتر از ۵۰۰ هزار جستوجو کننده ندارند مشمول مالیات نمیشوند؛ به این علت به نظر میرسد یک صفحه اینستاگرامی راحتترین راه فروش محصول و یا گرفتن تبلیغات باشد.
وی با اصرار بر این که کسب درآمد از اینستاگرام تنها محدود به ایران نیست و در دیگر نقاط جهان هم ناظر فعالیت این صفحات هستیم، اظهار کرد: افراد با این شیوه از درون خانه کار میکنند، بدون این که زیاد از دردسرهای کار حقیقی را داشته باشند.
جهان در تسخیر فضای مجازی
قرایی مقدم معتقد است که امروزه فضای مجازی همه چیز را تسخیر کرده است و ادامه میدهد: مردم یا جستوجو کنندگان هم از این فضا لذت میبرند و ترجیح خواهند داد در همین فضا اوقات بگذرانند و یا عمل به خرید و دریافت خدمات کنند.
وی با اصرار بر این که ملزوم است ضابطه مشخصی برای فعالیت در این صفحات اینستاگرامی وجود داشته باشد، تصریح کرد: اما قضیه این است که جهان در تسخیر فضای مجازی است و برای هر ضابطهای امکان پذیر راه فراری هم اشکار بشود. این فضا به پشتیبانی زندگی بشر آمده است اما در عین حال صدمههای خاص خود را هم دارد.
ضابطه ملزوم است اما…
این جامعه شناس در عین حال مسئلهای که برخی از دارندگان صفحات اینستاگرامی با بیشتر از ۵۰۰ هزار جستوجو کننده درخصوص چرایی دریافت مالیات بر درآمد از یک پلتفرم فیلتر شده نقل میکنند را درست دانست و او گفت: هنگامی یک پلتفرم فیلتر شده است چطور مالیات گرفتن از آن برقرار است؟ ضمن این که قائل به لزوم وجود یک ضابطه اشکار برای فضای مجازی هستم، اما مسئلهای هم که دارندگان این صفحات نقل میکنند درست است.
او با گفتن این که در جامعهشناسی تئوری «تمدن حسی و مادی» نقل است، گفت: ذهنیت بشر تا بحال سه تحول داشته است که از ذهنیت عقلی به ذهنیت شهودی و سپس به ذهنیت مادی رسیده است که بشر اکنون در دوره سوم به سر میبرد؛ در این ذهنیت ظاهر فرد است که او را تعریف میکند چون افراد یکدیگر را به شکل عمیق نمیشناسند و وجود در فضای اینستاگرام میتواند بستری برای خودنمایی و در معرض نمایش قرار دادن آن چیزی باشد که آنها انتخاب کردهاند بقیه ببینند. در این فضا است که نوشته خودگرایی نقل میبشود که هم فرد را به دیگران میشناساند و هم با منفعت گیری و یا سوءاستفاده، بستری برای کسب درآمد او میبشود.
منبع