«برادران لیلا» نسخه سینمایی «روزنه آبی» اکبر رادی است
سومین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، به نمایش فیلمتئاتر «روزنه آبی» تعلق داشت. سپس نشست تحلیل و بازدید این تاثییر با وجود عباس غفاری (میزبان)، حسین کیانی (نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر) و شهرام خرازیها (منتقد تئاتر) در سالن فریدون ناصری برگزار شد.
نمایش «روزنه آبی» نوشته اکبر رادی، به کارگردانی محمود محمد یوسف، سال ۱۳۵۵ در زمان زمان ۱۲۱ دقیقه اجرا شده است و منوچهر فرید، آذر فخر، اسماعیل محرابی، داریوش ایراننژاد، فرامرز صدیقی، محبوبه بیات، فرح اصولی، جواد خدادادی بازیگرانی می باشند که در این نمایش ایفای نقش کردهاند.
عباس غفاری در ابتدای این نشست او گفت: در این جلسه قرار است درمورد اهمیت نمایشنامهای چون «روزنه آبی» و این چنین خود مرحوم رادی سخن بگویید کنیم. این جلسات فقط نقد صرف نیست و در پی تشکیل فضای دیالوگ محور بین مخاطبان و منتقدان و کارشناسان حاضر است. لذا بعد از سخن بگوییدهای ابتدایی، حاضران نیز میتوانند در او گفت و گو شرکت کرده و نقد، نظر و سوال خود را نقل کنند.
حسین کیانی نیز در ادامه این نشست، درمورد اهمیت اکبر رادی و نمایشنامه «روزنه آبی» او گفت: مسئله زیاد جالبی که میخواهم در ابتدا به آن اشاره کنم، این بوده که در آن زمان، نمایشنامه در فضای واقعی و بدون ساخت دکور اجرا میشده است. در واقع انگار با نمایشنامه همانند فیلمنامه در فیلم سینمایی برخورد میکردند. نمایشنامه «روزنه آبی» سرگذشت عجیبی دارد. پیش از آنکه به اهمیت زندهیاد رادی بپردازیم ملزوم است یادآوری کنم که ابتدا این نمایش را شاهین سرکیسیان تمرین میکرد. در آن زمان مخالفتهای شدیدی با او صورت گرفت و در نهایت این امکان برای او فراهم نشد.
او گفت: به این علت احتمالا بتوان او گفت که «روزنه آبی» تنها نمایشنامهای است که با کارگردان دفن شده است. در واقع یک نسخه از این نمایشنامه با مرحوم شاهین سرکیسیان دفن شده است. چون موفق نشد این تاثییر را روی صحنه ببرد. سپس از آن آقای آربی آوانسیان که طراح صحنه آن نمایش می بود، «روزنه آبی» را روی صحنه برد. نمایشنامهای که در وهله اول و اجرای نخستین خود با استقبال روبه رو نشد اما با گذشت بیشتر از ۶۰ سال از نگارش این تاثییر، تا این مدت میتوان او گفت تازه ترین تاثییر رادی است.
این کارگردان تئاتر در ادامه فرمود: تراژدی شکاف نسلها که تراژدی همیشگی جامعه ایرانی است، به خوبی در این تاثییر گفتن شده است. این تراژدی هم چنان با قوت و قوت در جامعه ما باقی است. زندهیاد رادی نیز با استادی همه و به طور تحسین برانگیزی، این تراژدی همیشگی جامعه ایرانی را به رشته تحریر درآورده است. اکنون که این تاثییر را دیدم، وسوسه شدم که آن را به صحنه ببرم. چون متن به قدری مشابه و متقارن با امروز ماست که میتوان او گفت یک تراژدی مدرن است.
کیانی در ادامه سخن بگوییدهایش او گفت: احتمالا علتی که آن زمان مورد دقت قرار نگرفت و جنجالهایی را برانگیخت، این است که زیاد پیشروتر از زمان خود عمل کرده است. به نوعی میتوان او گفت که رادی در اولین نمایش خود قلهای را فتح کرد که برای تعداد بسیاری دور از دسترس می بود. به هر حال زیاد پیشروتر از زمان خود است و کماکان در دوره ما نفس میکشد. یقیناً اجرای مجدد آن باید با رویکرد تازه باشد اما متن را میتوان بدون کم کردن یک جمله روی صحنه برد.
وی در آخر گفت: بدشانسی آقای رادی این می بود که این متن توسط کارگردانهای بزرگی چون زندهیاد سمندریان و آقای رفیعی اجرا نشده است. آقای رادی مرتبا نمایشنامههای خود را بازنویسی میکرد. این خصلتی است که در تعداد بسیاری از نویسندههای ما نیست. مطمئنم اگر الان هم می بود، برای اجرای مجدد این تاثییر قطعا تغییراتی را در آن تشکیل میکرد؛ گرچه نمایشنامه «روزنه آبی»، تاثییر خود بسندهای است. «روزنه آبی» اثری است که میتوان آن را به گفتن تراژدی تنهایی آدمها یا هِرمان معارفه کرد.
شهرام خرازیها نیز در ادامه این نشست او گفت: اکبر رادی با آثار خود همیشه زنده است. او در آن زمان برای چاپ نمایشنامه «روزنه آبی» با چالشهای تعداد بسیاری روبه رو میبشود. برای مثال با آقای جلال آلاحمد درگیری لفظی صورت میگیرد. چون آقای آلاحمد این متن را در تایید غربزدگی میداند و آقای رادی این چنین موضوعی را نمیپذیرد. ناشرهای دیگر نیز فقط عمل به انتشار کردن آثار افرادی میکردند که از شهرت خوبی برخوردار بودند. باتوجه به این که آقای رادی در آن زمان از شهرت چندانی برخوردار نیست، امکان انتشار کردن نمایشنامهاش نیز وجود ندارد. به این علت با هزینه شخصی این متن را انتشار میکند. حال سپس از سالها میبینیم که متنی همانند به این تاثییر، در سینما ساخته شده است. باتوجه به شباهت زیاد میتوان او گفت که «برادران لیلا» نسخه سینمایی همین نمایشنامه است.
او گفت: چندی پیش اجرایی از متن «آهسته با گل سرخ» را دیدم که توسط گروه جوانی اجرا میشد. نمایش ۲ ساعت می بود و مرتبا صعود و سقوط میکرد. آنجا فهمید شدم نمایشنامهنویس تا چه اندازه میتواند قلم قدرتمندی داشته باشد که حتی یک گروه ضعیف بتواند اجرایی از آن را به صحنه ببرد که مخاطبان تا آخر آن را جستوجو کند. ملزوم است بگویم که متن «آهسته با گل سرخ» از آثاری است که رادی را به اوج رسانده است.
عباس غفاری در ادامه این برنامه او گفت: متاسفانه به نادرست حرف های میبشود که رادی نمایشنامهنویس بیخطری بوده است. در حالی که او از زمانه خود جلوتر بوده است. هنگامی آثار او را میخوانیم، در حال سخن بگویید از یک اضمحلال است. او به نوعی در آثارش، آینده را پیشبینی میکند.
وی با گفتن این که رادی همیشه به معلم بودن خود افتخار کرده است، فرمود: او نسلی را پیشبینی میکند که قرار است بیاید و در ادامه چه اتفاقی برایش رخ دهد. در نهایت باید بگویم رئالیسمی که اکبر رادی به درامنویسی ما هدیه میکند، اتفاقی است که بعدها تعداد بسیاری آن را جستوجو میکنند.
منبع