از اصغر فرهادی، تا علیرضا نادری و محمد رحمانیان و… / کارگردان هایی که تئاتر به ما معارفه کرد
اگر یکی از رویکردهای هر جشنوارهای را معارفه توانایی های تازه بدانیم، جشنواره تئاتر فجر در مقطعی و بنا به شرایطی، کارنامه قابل قبولی در این عرصه دارد.
افتامکانات سختافزاری در دهههای قبل جهت شده می بود تا جشنواره تئاتر فجر، مهمترین امکان دریافت سالن اجرا برای گروههای نمایشی باشد.
در دهههای قبل که مجموعه تئاتر شهر، تالار وحدت، تالار مولوی و تماشاخانه سنگلج تنها فضاهای حرفهای تئاتر محسوب میشدند، گرفتن نوبت اجرای عمومی برای یک گروه نمایشی، کاری زیاد دشوار می بود. به همین علت مدیران هنری زمان، جشنواره تئاتر فجر را تنها ملاک ارایه نوبت اجرای عمومی به گروههای نمایشی میدانستند. در این بین نباید فراموش کنیم که فعالیت تماشاخانه سنگلج در دههای قبل برخلاف امروز، کاملا مستمر نبوده است و تالار مولوی هم عموما برای آثار دانشجویی در نظر گرفته میشد. از نظر دیگر تالار وحدت هیچ زمان یک سالن تئاتری صِرف نبوده است و مدام بخشی از فعالیتهای آن به موسیقی تعلق داشت. به این علت طبیعی می بود که هر کارگردانی برای گرفتن سالن و اجرای عمومی تاثییر خود به وجود در جشنواره تئاتر فجر روی آورد.
از نظر دیگر این جشنواره در سالهای دورتر دو قسمت مهم داشت که شامل قسمت مسابقه و مهمان می بود. هنرمندان پیشکسوت همچون علی رفیعی، پری صابری، قطبالدین صادقی، هادی مرزبان، منیژه محامدی، بهروز غریبپور و … در این قسمت از جشنواره شرکت میکردند که آثارشان قضاوت نمیشد اما گروههای سنی جوانتر، ملزم به وجود در قسمت مسابقه بودند که هرچند صدمههایی هم به همراه داشت، اما در معارفه توانایی های تازه موثر می بود.
از دهه هفتاد و با گسترش و رونق فعالیتهای نمایشی، گروه پرشماری از کارگردانان خلاق کشورمان به واسطه جشنواره تئاتر فجر و جوایز آن به جامعه هنری و مخاطبان معارفه شدند. در آن مقطع نامهایی چون اصغر فرهادی، علیرضا نادری، محمد رحمانیان، حمید امجد، کورش نریمانی، کیومرث مرادی، نادر برهانی مرند، محمد یعقوبی، ریما رامینفر، حسن معجونی، آرش آبسالان، شهره سلطانی، سیما تیرانداز، محسن علیخانی، حمیدرضا آذرنگ، محمد رضاییراد و … برای اهالی تئاتر تداعیگر جوانان مستعدی می بود که نامشان ضمانتکننده کیفیت یک تاثییر نمایشی محسوب میشد.
از نیمه دوم دهه هفتاد نامهای فرد دیگر هم به این لیست اضافه شدند و چهرههایی همچون حسین کیانی، حمید پورآذری، جلال تهرانی، شبنم طلوعی، حامد محمد طاهری، افروز فروزند، علی اصغر دشتی، نیما دهقان و … به گفتن دیگر چهرههای جوان و بااستعداد به جامعه هنری معارفه شدند.
در این مقاطع، اجرای نمایشهایی همچون «پچپچههای پشت خط نبرد»، «چند حکایت از حکایتهای رحمان»، «سعادت لرزان مردمان تیرهروز»، «خروس»، «مجلس شهادتخوانی قدمشاد مطرب در تهران»، «مصاحبه»، «نیلوفر آبی»، «کمدی شب سیزدهم»، «شبهای آوینیون»، «رژیسورها نمیمیرند»، «شعبده و طلسم»، «خرس و خواستگاری»، «یک نوکر و دو ارباب»،«سیاها»، «نفر تی تی»، «کفتر به توان دو» و … به تنور جشنواره تئاتر فجر گرما و شور و حال بخشید.
اغاز دهه هشتاد جوانان فرد دیگر به این گروه افزوده شدند و این این چنین می بود که در فضای تئاتر نامهایی همچون امیررضا کوهستانی، محمد عاقبتی، رضا گوران، همایون غنیزاده، رضا ثروتی، سجاد افشاریان، آروند دشت آرای، علی نرگس نژاد، خسرو امیری، ابراهیم پشتکوهی، مهرداد کورشنیا و … دیگر چهرههایی بودند که با گرفتن جوایز خود از جشنواره تئاتر فجر، هم به این جشنواره شور و شوق میبخشیدند و هم از آن اعتبار میگرفتند.
اجرای نمایشهایی همچون «رقص روی لیوانها»، «کلفتها»، «میبوسمت و اشک»، « دن کیشوت»، «یرما»،«ددالوس و ایکاروس»، «کالیگولا»، «مکبث»، «عروسی شغال»، «خیال روی خطوط خاکستری»، «آواز ستارهها»، «هنگامی فرشته خواب سگ میبیند» و … از جمله آثاری می بود که با اقبال تماشاگران و داوران جشنواره تئاتر فجر روبه رو شد.
این روال ادامه اشکار کرد تا در دهه ۹۰ جوانان فرد دیگر به واسطه جشنواره تئاتر فجر به بدنه حرفهای تئاتر سرزمین اضافه شدند؛ سید محمد مساوات، اشکان خیلنژاد، سمانه زندینژاد، جابر رمضانی،ْ یوسف باپیری و … از جمله این جوانان مستعد بودند که زیاد تر از دل جشنواره تئاتر دانشگاهی به جشنواره تئاتر فجر معارفه شدند.
در این مقطع نمایشهایی همانند «بیگانه در خانه»، «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید» و … جوایز و پیروزیهایی را در جشنواره تئاتر فجر به دست آوردند.
در این سالها ثابت شده است که در منفعتگیری از این استعدادها چندان موفق نبوده ایم. هرچند تحلیل صدمهشناسی و تحلیل این نوشته در این گزارش مختصر نمیگنجد، اما همچون تلنگری است تا احتمالا دمی با خود بیندیشیم با این همه توانایی هنری که اندوختههای معنوی و انسانی کشورمان می باشند، چه کردیم؟!
در این نوشتارممکن است نامهایی از قلم افتاده است.
منبع