روایت دلنشین منوچهر محمدی از خواست سفیر ایران برای عکس گرفتن با یک جایزه سینمایی: گفتم بیجا کرده است
منوچهر محمدی در بخشی از او گفتوگوی خود با فریدون جیرانی اظهارداشت: در سال ۲۰۰۲ فیلم «زیر نور ماه» سپس از این که به کن رفت جایزه اول را در هفته منتقدین گرفت و سال سپس کلی از فستیوالهای دنیا دعوتش کردند.
ازجمله فستیوالی در کوالالامپور می بود که ۱۰روزه می بود، در این ۱۰ روز یک بار از سفارت ایران نه فردی با ما تماس گرفت و نه به دیدنمان آمدند. هیاتی هم می بود، نزدیک به هفت، هشت فیلمساز از ایران بودند و هفت، هشت فیلم هم در قسمتهای گوناگون آن فستیوال می بود. همان ۲۴ ساعت اول فهمید شدم رییس هیات داوران امریکایی است، گفتم یقینا به این فیلم جایزه داده نمیبشود و دور از انتظار میدانم، چون هم با ایران مساله دارند و هم با این فیلم که در رابطه روحانیت است.
او همین طور گفت: دست بر قضا آن فیلم در آن فستیوال جایزه اول را گرفت، هم جایزه نقدی زیاد خوبی داشت و هم جایزه گرفت. افتتاحیه را ماهاتیر محمد و اختتامیه را پادشاه مالزی انجام داد. خوب است برای بینندگانتان بگویم مالزی کشوری است که انگار ساختار سلطنتی دارد ولی پادشاهانش به علت قبایل مختلفی که دارد، دورهای می باشند. هر چند سال یکبار از هر قبیله پادشاه انتخاب میبشود.
جایزه را در مراسم اختتامیه پادشاه مالزی داده می بود طبیعتا همه چهرههای سیاسی، هنری و افرادی که فیلم داشتند در آن مراسم بودند. مراسم که ساعت ۱۲ شب همه شد و ما به هتل برگشتیم، من به اتاقم رفتم. جایزه هم یک شیء بلورین بزرگ است.
محمدی افزود: تلفن اتاقم زنگ خورد که آقایی پشت خط می بود، سلام علیکم من از سفارت ایران هستم تماس میگیرم آقای سفیر خواهش کردند که شما اگر امکان پذیر جایزهتان را در لابی هتل بیاورید ایشان میخواهند کنار شما عکس بگیرند. گفتم آقای سفیر زیاد بیجا کردهاند، بفرمایید بنده خوابم میآید و میخواهم بخوابم و به هیچوجه هم علاقهای به عکس گرفتن با ایشان ندارم.
سفیر ایران در جایی که میتوانسته وجود داشته باشد و به دیدن فیلم بیاید و حداقل در آن مراسم که همه سفرا و شخصیتها و رجال فرهنگی بودند، وجود داشته باشد و برای کار خودش هم چهارتا عکس بگیرد [نبوده]، ببینید چه مقدار حس [مهم بودن]میکند که تماس میگیرد که جایزه را به لابی هتل بیاور کنار پوستر جشنواره بایستیم، آقای سفیر هم بایستد و من عکس بگیرم و ایشان به گفتن کارنامه خودش به وزارت خارجه بفرستد. به احتیاط جلسه شما زیاد باادب گفتم آنجا سخنهای تندتر هم زدم. مثالهایی از این دست متعدد است.
منبع